دومینیک فیش بک نقش بزرگ ترین و قاتل ترین طرفدار بیانسه در جهان را در فیلم ازدحام بازی می کند، یک تحریک کننده فرهنگ پاپ خون آلود از جانین نابرز و دونالد گلاور، یکی از سازندگان. شخصیت هوستونی او Dre مایل است کارت های اعتباری را برای بلیط کنسرت به حداکثر برساند، همانطور که آماده است ترول های آنلاین را به قتل برساند تا از شرافت افراد مشهور دفاع کند. فقط به دلایل قانونی مهم است که Dre خواننده Fishback در این مجموعه محدود Prime Video با نام Ni’jah (Nirine S. Brown) و نه بیانسه شناخته می شود. اما کلمات آغازین قبل از هر اپیزود، به اندازه چیزهای دیگر در این سریال محدود که در چهره شما وجود دارد، میگوید: “این یک اثر تخیلی نیست. هر شباهتی به افراد واقعی، زنده یا مرده، یا رویدادهای واقعی است. عمدی – قصدی.”
نابرز، گلوور و تیم نویسندگان جاه طلب آنها نسبت به ارجاعات خود ملاحظات بسیار کمی دارند و سریال مانند انعکاس آینه ای سرگرم کننده از موضوعات بسیار واقعی، هرچند عجیب و غریب، پرطرفدار گذشته اخیر است. Dre عضوی از جامعه هواداران خشمگین است که در هر پلتفرم رسانه اجتماعی قابل توجهی وجود دارد و می تواند به دلیل حمله به مخالفان، مسخره کردن آنها و ساختن دعواهای ستاره آنها شناخته شود. البته طرفداران زیادی وجود دارد، اما ویژگی صریح «Swarm» در مورد طرفداران بیانسه آن را گزندهتر میکند. و روند خشمگین سریال زمانی که فیلم ازدحام بر روی “Who Bit Beyonce” ریف میزند بیشتر میشود؟ رسوایی 2018 یا به انزجار خشونت آمیز گروه از بکی با موهای خوب اشاره دارد.
«Swarm» صحنه را با یک اپیزود آزمایشی فوقالعاده تنظیم میکند، که در آن لحن از لحظهای ناراحتکننده به لحظه دیگر زیگزاگ میشود. در ابتدا، تماشای Dre است که یک کارت اعتباری جدید باز می کند تا بتواند بلیت های کنسرت گران قیمت بخرد. بعداً، این اتفاقات وحشتناک و غم انگیز مربوط به هم اتاقی او، همکار Ni’jah، ماریسا (کلویی بیلی) است. نمایش با اولین عمل قتل سرکوبکنندهاش به پایان میرسد، که با فیلمبرداری واضح از درو دنیلز ساخته شده است که نگاه کردن به «Swarm» را حتی غیرممکن میکند – دوربینی که به آرامی میخزد و در اطراف اتاق میچرخد. بخش اعظم نمایش مربوط به دره است که در فضاهای زندگی مختلف حرکت می کند و مانند هنری در «هنری: پرتره یک قاتل سریالی» از کشور عبور می کند. عشق Dre به Ni’jah زندگی دیگران را در درجه دوم اهمیت قرار می دهد. کشتن معنا پیدا می کند.


از آنجایی که سریال ماهها در هر قسمت جلوتر میرود، «ازدحام» با زیباییشناسی قوی که با فیلمبرداری روی فیلم امکانپذیر شده است، تثبیت میشود: رنگهای اشباع شده خون ریختهشده را قرمز بیشتری میکنند، و ریزههای موجود در فیلم بافتی عالی برای اعمال احشایی Dre. کارگردانان سریال، دونالد گلاور، آداما ایبو (“بوق برای عیسی. روحت را نجات بده.”)، ایبرا آکه، و استفان گلاور، ایده ای سالم از این لحن پایه اما عجیب و غریب را ایجاد می کنند که با یک منظره صوتی غنی تکمیل می شود. در حالتی که گاهی اوقات عمداً کمپینگ است، وقتی Dre در حال افزایش اقدام خشونتآمیز بعدی است، صداهای وزوز پخش میکند. اما آهنگ مایکل اوزوورو افزودهای بزرگتر به منظره صوتی است و صحنههای عجیب و غریب را تکمیل میکند – یک آهنگ برجسته در پایان یک اپیزود بازگشت به خانه از لحاظ احساسی و هیجانی مانند یک صدای آهنگین به نظر میرسد.
این سریال با فیش بک که همیشه با گستردگی و خشم خاموش پیشتاز بود، از اولین بازی او در “شب می آید” تا “یهودا و مسیح سیاه”، نقش محوری باورنکردنی دارد. فیش بک این شخصیت را فراتر از یک طرفدار می سازد. او فرهنگ را منعکس می کند. احساسات، جسمانیت و تمام وجودش با چیزی که کسی در مورد نیجا می گوید هدایت می شود. فیش بک در طول سریال شما را با عمق فزاینده ای که با این شخصیت به دست می آورد شگفت زده می کند، یک متعصب قاتل که با اشک از روی گونه هایش در مورد فانتزی های حلق آویز شدن با Ni’jah صحبت می کند که گویی واقعی هستند. طنز سریال به دلیل وقف فیش بک به تمام جنبه های Dre، دلخراش تر و به طرز اجباری قابل تماشا است. و علیرغم مقصود سلب مسئولیت، او همدلی لازم را دارد تا مخاطبان خاصی را که «Swarm» فریاد میزند، به تصویر بکشد.
«Swarm» در مورد اینکه چقدر در مورد روانشناسی Dre فاش می کند بسیار گزینشی است، اما این جزئیات شخصیت تقریباً بیگانه هستند (مانند یک قسمت مستقل بعدی که کاملاً خود را توجیه نمی کند). این سریال همچنین هنگام ارائه سلامت روان یا وسواس باارزش نیست، و چنین بدحجابی بخشی چالش برانگیز اما مؤثر در ناراحتی سریال می شود.
بهعنوان اثری اغلب جذاب درباره فرهنگ پاپ که به خود نگاه میکند، این سریال همچنین دارای حضور ستارههای دیگری است که در واقعیت «Swarm» زندگی میکنند، و این نمایش را ارزشمندتر میکند. یک حضور برجسته از بیلی آیلیش در اولین نقش بازیگری قابل توجه او بر روی پرده می آید. به عنوان یک رهبر شبه فرقه که فیش بک در اواسط فصل با آن برخورد می کند، آیلیش ثابت می کند که می تواند حضور ابرستاره خود را در یک نیروی ملایم اما به همان اندازه تأثیرگذار مهار کند. این چیزهای کنترلشده و مطمئنی است که نوازندگان را به ستارههای سینما تبدیل میکند و ما به یاد خواهیم آورد که اولین بار کجا آن را دیدیم.
«Swarm» از آن دسته سریالهایی است که حتی زمانی که به طور کامل کار نمیکند طلسم میکند – تلاشهای کمدی ترسناک آن برای خندهدار بودن با تحولات کنایهآمیز یا دیالوگهای تیرهآمیز مؤثرتر است، مانند زمانی که کسی با گفتن این جمله از دره تعریف میکند: شما باید یک دانشجوی پزشکی یا یک قاتل زنجیره ای باشید.” خندههایی که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، عمدتاً ناشی از ناباوری است، که «Swarm» یک عمل وحشتناک دیگر را انجام داده است که اغلب الهامگرفته از تنفر یک نفر از Ni’jah است.
اما همه چیز به فیش بک نترس بازمی گردد که پوچ و قلب این داستان ترسناک را در بر می گیرد و در عین حال بازتاب روانی های خندان قبلی مانند روپرت پاپکین (“پادشاه کمدی”)، پاتریک بیتمن (“روانی آمریکایی”) و آرتور فلک (” جوکر”). کانال های کاری فیش بک به همان شیوه ای است که آن شخصیت ها شناسه های دوره زمانی خود را نشان داده اند و اثری فراموش نشدنی از خود به جای گذاشته اند. هر جنبش فرهنگ پاپ قاتل خودش را میسازد. “Swarm” به تازگی در حال شکل گیری است.