نقد و بررسی کتاب جانشین نوشته شاهزاده هری

138
0
نقد و بررسی کتاب جانشین نوشته شاهزاده هری

کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری داستان انسانی آسیب‌دیده است که در یک قفس طلایی اسیر شده. فردی که خانواده‌اش را عاشقانه دوست دارد؛ اما زمانی می‌رسد که مجبور است آن‌ها را رها کند. شاهزاده هری در این اثر پرفروش نیویورک تایمز، از داستان زندگی‌ پرماجرایش و خانواده‌ی سلطنتی می‌گوید. در این مطلب به نقد و بررسی کتاب جانشین نوشته شاهزاده هری می پردازیم.

نقد و بررسی کتاب جانشین نوشته شاهزاده هری

در کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری (Spare)، داستان‌هایی از زندگی اعضای خاندان سلطنتی می‌شنوید که تصورات شما را تا همیشه تغییر خواهند داد. شاهزاده هری (Prince Harry) در این کتاب از زندگی‌ای می‌گوید که هیچ‌وقت عادی نیست. او در کودکی مادرش را از دست داد و تمام عمرش تلاش کرد که مرهمی بر زخم‌هایش بگذارد. هری می‌کوشد خلبان هلیکوپتر آپاچی شود، به افغانستان می‌رود و در جنگ با طالبان شرکت می‌کند، با سربازان مجروح به اقصی نقاط دنیا می‌رود و سختی‌های بسیاری را پشت سر می‌گذارد، آرامش را در بوتسوانا می‌یابد و سرانجام، ناخدای روح خود را پس از سال‌ها جست‌وجو پیدا می‌کند. اما حتی بعد از این اتفاق مهم، ماجراهای زندگی او تمام نمی‌شود.

در کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری، بیش از هر چیز دیگری درباره‌ی پاپاراتزی‌ها می‌شنوید. هری و بسیاری دیگر از اهالی رسانه معتقدند که اصلی‌ترین علت مرگ پرنسس دایانا، پاپاراتزی‌ها هستند. شاهزاده هری باور دارد که این افراد زندگی او را نابود کرده‌اند: مادرش را از او گرفته‌اند، زندگی شخصی‌اش را تحت‌تأثیر قرار داده‌اند و از نظر روانی، اثرات مخربی بر او و خانواده‌اش گذاشته‌اند. این اظهارات هری مخاطبان را بیش از پیش به فکر فرومی‌برد. پاپاراتزی‌ها چقدر در انجام چنین اعمالی آزاد هستند؟ از یک طرف، این افراد مانند هر خبرنگاری کاملاً آزاد هستند که در مکان‌های عمومی از افراد مشهور عکس بگیرند. از سوی دیگر، زمانی که پاپاراتزی‌ها قوانین عمومی کیفری یا مدنی را نقض می‌کنند، مورد پیگرد قانونی قرار می‌گیرند. اما این افراد که شاهزاده هری آن‌ها را در کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری «سگ‌های وحشی» و «گله‌ای از هیولاها» خطاب کرده، هنوز هم به قوت پیشین کار خود را ادامه می‌دهند. آن‌ها افراد مشهور را در مکان‌های عمومی تعقیب می‌کنند؛ بدون اینکه از نظر فیزیکی به کسی آسیب بزنند یا حریم او را نقض کنند. شاهزاده هری در کتابش این دسته از پاپاراتزی‌ها را بیشتر از بقیه مذمت کرده است.

کتاب جانشین: خاطرات شاهزاده هری، وقایع را از زاویه‌ی دید یک نفر روایت می‌کند: پرنس هری. او سختی‌های جسمی و روحی زیادی را تحمل کرده و بدیهی است که افراد زیادی بعد از خواندن کتاب، با او احساس همدردی داشته باشند. اما احتمالاً در پایان باز هم با سؤالات زیادی تنها بمانید: چرا شاهزاده هری از خاندان سلطنتی جدا شد و به کشوری دیگر رفت؟ مقصر اصلی دعوای میان هری و ویلیام را از کجا باید پیدا کرد؟ پاپاراتزی‌ها چقدر حق دارند که در زندگی افراد مشهور و خاندان سلطنتی دخالت کنند؟ و بسیاری پرسش‌های دیگر.

بلافاصله بعد از انتشار کتاب جانشین، نسخه‌های متنی و صوتی بسیاری از آن فراهم آمد. مهدی فضلی ترجمه‌ی امید حسینی از این اثر را در کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری روایت کرده است. ناشر متنی این کتاب دوک ساسکس، نشر همراز است و نسخه‌ی صوتی آن را نشر جیحون تهیه کرده.

نکوداشت‌های کتاب جانشین: خاطرات شاهزاده هری

جزئیات دقیق، روایت جذاب و شوخ‌طبعی گاه‌به‌گاه دوک ساسکس ارزش خواندن کتاب را چند برابر می‌کنند. (نیویورکر)
شاهزاده هری صراحت و صداقت خیره‌کننده‌ای در کتاب جانشین دارد. (ایندیپندنت)
کتاب جانشین: خاطرات شاهزاده هری، راه فراری برای وی است. او می‌خواست قفسی را که در آن زندگی می‌کرد، بشکند. (تایمز)
عجیب‌ترین کتابی که یک عضو از خاندان سلطنتی نوشته است. کتابی پر از جزئیات که شاهزاده هری در آن اعتراف‌های زیادی کرده. (بی‌بی‌سی)
لحظاتی در کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری هست که قلبت به درد می‌آید و دلت می‌خواهد او را در آغوش بگیری و دلداری‌اش دهی. (اسکای نیوز)
کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری برای چه کسانی مناسب است؟
اگر درباره‌ی زندگی اعضای خانواده‌ی سلطنتی انگلستان کنجکاو هستید، کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری را بشنوید.

در بخشی از کتاب صوتی جانشین: خاطرات شاهزاده هری می‌شنویم

کارکنان دربار متوجه تنش بینمان شدند و روزنامه‌ها را خواندند. مشاجره‌ها بیشتر شد. هر کس یک طرف را می‌گرفت: تیم کمبریج در برابر تیم ساسکس. رقابت و حسادت جوّ را مسموم کرده بود. همه سرشان شلوغ بود. آن‌قدر رسانه‌ها تماس می‌گرفتند و سؤال می‌کردند و حاشیه‌ها زیاد بود که نیروی انسانی کم آورده بودیم. در بهترین حالت، می‌توانستیم به ده درصد از مسائل جواب بدهیم. همه اعصابشان خرد بود و دعوا می‌کردند. در چنین فضایی، انتقاد سازنده معنی ندارد و هر بازخوردی به‌عنوان توهین و سوء‌ظن برداشت می‌شود. چندین بار دیدم که بعضی از کارکنان با مشت می‌زدند روی میزشان و گریه می‌کردند.

ویلی فقط یک نفر را مقصر همه‌ی این مشکلات می‌دانست: مگ. چندین بار این را به من گفته بود. وقتی هم می‌گفتم مراقب حرف زدنش باشد، عصبانی می‌شد. فقط داستان‌های جعلی و دروغی را تکرار می‌کرد که در رسانه‌ها می‌دید یا از دیگران می‌شنید. بهش گفتم مشکل اصلی ماجرا کسانی هستند که او از دولت به اداره‌اش اضافه کرد. کسانی که در زیرآب زدن و توطئه‌چینی استاد بودند و باعث تشدید تنش بین دو طرف می‌شدند.

5/5 - (1 امتیاز)
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس