درست زمانی که فکر میکردید بازگشت به آب بیخطر است، این فیلم شنا در شب است، فیلم ترسناک سالانهتان در ژانویه از اهالی Blumhouse.
فیلم شنا در شب همان نقطه ای را در تقویم اشغال می کند که “M3GAN” یک سال پیش برگزار کرد. و در حالی که هیچ چیز نمی تواند به اوج گونزو یا اهمیت فرهنگی آن فیلم برسد، به نظر می رسد همه از فرضیه فوق العاده احمقانه ای که در اینجا ثبت نام کرده اند کاملاً آگاه هستند. این در مورد یک استخر است که مردم را می خورد. تهیه کنندگان جیسون بلوم و جیمز وان، هر دو تایتان های ترسناک، یک بار دیگر نشان می دهند که می دانند چگونه تماشاگران را به وحشت بیاندازند و در عین حال حس شوخ طبعی خود را حفظ کنند. قبلاً دیده بودیم که اشیای بیجان به شکل «لاستیک» (درباره لاستیک قتل عام) و «در پارچه» (درباره لباس آدمکشی) برای هیجان و لرز تبدیل به انسان شدهاند. اما یک استخر آنقدر آرامشبخش، آنقدر مجلل به نظر میرسد، که این ایده که مردمی را که به دنبال آغوش آرامشبخش آن هستند میچرخاند، پیچ و تاب الهامبخشی را ایجاد میکند.
لمس خوب این واحهای به شکل کلیههای اواسط قرن نیست. این یک هیولا امروزی با سرسرههای داخلی، نوار شنا و غار نیست. این یک حفره بتنی و مستطیلی در زمین است، نوعی استخر که احتمالاً اگر در دهه 1970 در کالیفرنیای جنوبی بزرگ شده باشید، روزهای طولانی و تابستانی را برای بازی مارکوپولو در آن سپری کرده اید.
برایس مکگوایر، نویسنده و کارگردان، با مفهوم شیطان باستانی و سیری ناپذیری که در زیر سطح پیش پا افتاده حومه شهر کمین کرده است، داستان کوتاهی را که با راد بلک هرست ساخته بود را در اولین فیلم خود گسترش داد. این یک ایده بدیع نیست؛ این چیزهای استفن کینگ و دیوید لینچ است. اما McGuire کشش کافی را در بالا ایجاد می کند و از طراحی صدا و زوایای دوربین برای ایجاد یک حالت آرام و ناراحت کننده استفاده می کند.

یک فلاش بک به سال 1992 نشان می دهد که یک دختر دم خوک و دوقلو در کنار استخر بلعیده می شود، زمانی که او در شب دست دراز می کند تا یک قایق اسباب بازی گریزان را به دست آورد. برش به امروز، زیرا یک خانواده در شرف نقل مکان به همان خانه با استخری است که به دلیل چندین دهه بی توجهی در حال فروپاشی است. در اوایل، مکگوایر با عکسها و بازتابهای وارونه، از جمله تصویر درخشان ابرها و آسمان آبی که روی پوشش پر از برگ استخر میدرخشد، انتخابهای قابل توجهی انجام میدهد. به نظر می رسد که او می گوید این مکان ممکن است دعوت کننده به نظر برسد، اما غیر قابل اعتماد است. صدای غرغر و آروغ ثابت فیلتر ریتم ناراحت کننده ای را ایجاد می کند و ناله تخته غواصی خطرات بعدی را نشان می دهد.
خانواده والر در ابتدا چشم انداز پاکسازی را دلهره آور می دانند، اما به ثبات و بهبودی که امیدوارند این خانه در خارج از شهرهای دوقلو به ارمغان بیاورد نیز خوش بین هستند. ری والر (وایت راسل) بازیکن سابق لیگ برتر بیسبال است که تشخیص بیماری مولتیپل اسکلروزیس او را مجبور کرده است که از بازی ای که مدت هاست او را تعریف کرده بود کناره گیری کند. همسر او، ایو (کری کاندون، نامزد اسکار «بانشیهای اینشیرین»)، پس از سالها انتقال خانواده از شهری به شهر دیگر، مشتاقانه منتظر است که ریشههای خود را بگذارد. دختر نوجوان ایزی (آملی هوفرل) با حفظ یک نگرش خونسرد در سازگاری بهتری پیدا کرده است، اما برادر کوچکتر الیوت (گاوین وارن)، یک بچه خجالتی و خجالتی، آنقدر موفق نبوده است.
استخر یک حس نویدبخش را برای همه آنها ارائه می دهد: آب های شفابخش، انحرافات بعد از ظهر، یک زندگی اجتماعی، یک لحظه آرام زیر ستاره ها. مک گوایر اغلب ما را با استفاده از پرسپکتیو تحریف شده زیر آب در معرض خطر قرار می دهد، و این برای مدتی کار می کند. اما در نهایت او به شدت به ترسهای پرش و همچنین دویدن تکیه میکند که در آن شخصی در داخل استخر فکر میکند کسی را میبیند که روی لبه ایستاده و تماشا میکند، اما کسی آنجا نیست. و پس از آن که «شنای شبانه» از راه خود برای توضیح آنچه واقعاً در حال رخ دادن است خارج شد، بسیار جالبتر از این ایده مبهم است که این استخر فقط تهدیدآمیز است.
با این حال، افشای موجودیتی که باعث این همه وحشت شده است، خنده دار و خنده دار است، و من تصمیم خواهم گرفت که فرض کنم هدف مک گوایر این بوده است. فیلم شنا در شب همچنین دارای نوبتهای سرگرمکننده در نقشهای فرعی و کوچک از نانسی لنهان در نقش مشاور املاک و مستغلات مینهسوتا است که خانه را به خانواده میفروشد و بن سینکلر بهعنوان تکنسین استخر عجیب و غریب. و راسل به وضوح میداند که در چه فیلمی بازی میکند، همانطور که برخی از فیلمهای ارائهشدهاش، که در مواجهه با شرایط فزایندهای پوچ، بیگناه و جدی هستند، نشان میدهد. انگار به ما اشاره می کند: بیا داخل، آب خوب است.