فیلم «خدا یک گلوله است» تلاش میکند ویژگی ها و صحنه های فیلمهای جادهای و اکشن هیجانانگیز ترسناک پیوند بزند و در عین حال قصد دارد تار و پود مذهبی قهرمان اصلی خود، باب هایتاور (نیکولای کاستر والداو)، معاون کلانتری محلی را که در جستجوی دختر ربوده شدهاش، گابی است، متزلزل کند. فیلم God Is a Bullet را در ادامه بررسی کرده ایم.
اول فیلم وقایع پراکنده ای اتفاق می افتد. مثلا، دختری با یک بادکنک صورتی که بیرون سوپرمارکت منتظر مادرش است، توسط گروهی از شیطان پرستان در یک ون سیاه ربوده می شود.او تبدیل به کیس (مایکا مونرو) می شود، یک جوان بلوند، خالکوبی شده و هروئین زده رهبر فرقه سایرس (کارل گلوسمن).
بعد از آن در کریسمس به زمان ناشناختهای میرویم، جایی که در صحنهای وحشتناک شبیه به A Clockwork Orange ، همین گروه از افراد بدجنس به همسر سابق هایتاور تجاوز کرده و او را به قتل میرسانند، شوهرش را میکشند و با دخترش فرار میکنند. هر شات از یک تفنگ ساچمه ای دو لول بدن همسر سابق هایتاور را به استخر پرتاب می کند و کمی فیلم گیج کننده می شود.

چند دقیقه اول فیلم، تلاشی ناامیدکننده و بینتیجه برای انتقال تماشاگران به قلب این فیلم وحشتناک، نشان دهنده تمایل شدید نویسنده/کارگردان نیک کاساوتیس برای بیرون کشیدن تنش از برخورد رئالیسم و فرمالیسم دانسته است.
لحن ناهماهنگ فیلم زمانی شروع می شود که باب بی تجربه، کیس را استخدام می کند – او اخیراً گروه را ترک کرده و در حال حاضر در بازپروری است – تا باند سایرس را دنبال کند. آن ها با یک کامیون وانت با اسلحه به جاده زدند و به خانه ای صحرایی رسیدند که متعلق به فریمن (جمی فاکس)، یک تتوکار با دستی قطع شده و لکه های سفیدی روی صورتش بود.
تتوهای روی تمام شخصیتها نیز سیاهرنگ و بسیار مشخص است. کاساوتیس عکسهای واضحی از قربانیان نشان می دهد که به بینندگان یادآوری کند که فیلم از اقتباس شده است، اما بر اساس رویدادهای واقعی نیست.
او و تدوینگر فیلم بلا اریکسون همچنین صحنه های مبارزه آهسته ای را به نمایش می گذارند. به عنوان مثال، اجراهای غیرمعمول اما متعهدانه توسط گلوسمن و تعدادی از اعضای باند، مرزهای اعتقادی را جا به جا می کند.
تقریباً میتوانید حس کنید که چگونه فیلم «خدا یک گلوله است» میتواند یک مطالعه جذاب درباره ایمان مذهبی در میان دنیایی وحشتناک باشد. اما فیلمنامه کاساوتیس ریتم و سرعت داستان سرایی او را مختل می کند. یک داستان فرعی درباره همسر کلانتر شهر (پل جوهانسون) می تواند کاملاً حذف شود و فیلم دچار تغییری نشود.
این فیلم برای ایجاد حس بصری «دختری با خالکوبی اژدها» و فصل اول «کارآگاه واقعی»، تمرکز خود را از دست می دهد. درخشش هنری کاساوتیس نیز کمکی به مسائل نمی کند.در عوض رویارویی نهایی بین باب، کیس و سایرس کمی باعث جذابیت فیلم می شود. تنها چهره برجسته مونرو است که نقش کیس را بازی می کند. این هنرپیشه قبلاً در فیلم Watcher شگفتانگیز بازی می کرد و در اینجا تلاش میکند تا یک شخصیت کاملاً متفاوت داشته باشد، از یک زن خانهدار منزوی در سرزمینی غریب به یک زن آلفای آزاده.