برخی از بهترین فیلمسازان، وسواس های طولانی مدت خود را با ایمان به شاهکارهایی مانند “First Reformed” و “Silence” تقویت کرده اند. چشم انداز آبل فرارا (نابغه محجور) که در حال تفکر در معنای زندگی از طریق داستان فرانچسکو فورجیونه بود که نشانه هایی از ننگ را نشان داد. بنابراین گزارش اینکه «Padre Pio» یک تلنگر کسل کننده است، ترکیبی از آب و روغن از دو فیلم متفاوت است، هر دو با ایده های جالبی که هرگز در فیلمسازی ادغام نمیشوند، ناراحت کننده هستند. مسائل زندگی واقعی پیرامون ستاره آن چنان در متن رایج میشود که هر امیدی برای پنهان کردن آنها را تحت الشعاع قرار میدهد. «Padre Pio» یک جلسه درمانی برای Shia Labouf است که با داستانی از نزاع در یک روستای آسیب دیده ایتالیایی ارتباط دارد. گرچه عجیب به نظر میرسد، و البته که اینطور است.
قبل از اینکه در مورد جدا کردن هنر از هنرمند صحبت شود، بینندگان بالقوه باید بدانند که فرارا و لابوف به وضوح نمیخواهند شما این کار را انجام دهید. ستاره «Peanut Butter Falcon» این فیلم را حدود یک سال پس از ادعاهای دوست دختر سابق FKA Twigs و Karolyn Pho در مورد سوء استفاده از او ساخت، که منجر به اتهاماتی شد که در دادگاهی که قرار است اواخر امسال برگزار شود، دوباره مطرح میشود. پس از یک سال ناپدید شدن از انظار عمومی پس از انتشار داستان در دسامبر 2020، LaBeouf این داستان را برای بازگشت خود انتخاب کرد و طبق گزارش ها در این روند به کاتولیک گروید. وقتی او در صحنه ای ابتدایی در حال بحث درباره مسائل ایمانی با یک شیطان است و موجود او را متهم میکند که با «زنان بیشمار» «شیوه خودشیفته» خود را دارد، کاملاً مشخص است که در آن مرز بین شخصیت و اجراکننده قرار است محو شود. ما قرار نیست آنچه را که از LaBeouf میدانیم جلوی در بگذاریم.


با توجه به بیعلاقگی عمومی فرارا به ساخت یک فیلم زندگی نامه ای سنتی، تماشای یک بازیگر شکنجه شده در مورد رفتار خودش در این ساختار ممکن است جذاب به نظر برسد. اما «Padre Pio» هرگز کلیک نمیکند، و بیشتر با خود شیفتگی ظاهر میشود تا افشاگری. با توجه به افشاگری های مربوط به آخرین باری که Shia در «Honney Boy» اقدام به درمان روی صفحه نمایش کردهاند – که بیشتر آن نادرست بود – باید صحت هر یک از این آزمایش ها را زیر سوال برد و آن را به نمایشی ترسناک از رستگاری عمومی به جای واقعی بودن تبدیل کرد.
تنها یک صحنه به عنوان یک اتفاق عجیب و به یاد ماندنی در زندگی حرفه ای فرارا برجسته میشود. Asia Argento نزد پدر میآید و اعتراف میکند که نسبت به دخترش احساسات محارم دارد. Padre Pio به این مرد حمله میکند و او را متهم میکند که واقعاً افکار شیطانی خود را کنترل نمیکند. آیا این تفسیری است بر عدم پشیمانی خود لابوف؟ وقتی سر مرد فریاد میزند که خفه شو، با خودش حرف میزند؟ انتخاب بازیگران، متن، خوانش های متعدد – این لحظه ای است که «Padre Pio» به اندازهای جذاب باشد، اما قبل از اینکه فیلم به نیمهی دیگرش بازگردد، دوام نمیآورد.
تلاقی بین صحنه های خودزنی Labouf، داستان روستایی است که از جنگ جهانی اول آسیب دیده است و با اولین انتخابات آزاد آینده در ایتالیا مبارزه میکند. این منجر به بحث های بیپایانی درباره حقوق کارگران و سوسیالیسم میشود که به طرز عجیبی توخالی به نظر میرسند، تا حدی به این دلیل که فرارا به طور غیرقابل توضیحی به یک بازیگر ایتالیایی دستور میدهد تا بدون هیچ دلیل قابل تشخیصی به انگلیسی صحبت کنند، به خصوص زمانی که لابوف حتی سعی نمیکند لهجه خود را کنار بگذارد. مانند یک قطعه عجیب از تئاتر محلی ایتالیایی درباره فصلی از تاریخ این کشور که به نظر میرسد هیچکس علاقه خاصی به گفتن آن نداشته باشد، بی نظم است.
انگار در «Padre Pio» دو فیلم وجود دارد. در یکی، یک فیلمساز و بازیگر داستان، تاریخ، مذهب و درمان را تجربه میکنند. یا همان فیلمساز میتوانست داستانی در مورد تغییر زمان در کشوری که دوستش دارد تعریف کند و نشان دهد که چگونه زخم های جنگ مسیر آینده آن را شکل داده است. ممکن است هر کدام به صورت جداگانه کار کرده باشند. در کنار هم قرار گرفتن در فیلمی که به نظر می رسد ذاتاً علاقه ای به ارتباط آنها نداشته باشد، منجر به اشتباه دیگری در اواخر دوران حرفه ای برای یکی از جذاب ترین کارگردانان دهه 80 و 90 می شود. ما باید منتظر شاهکار ایمان محور او باشیم.