این که فیلم The Listener را مینیمالیست بنامیم، دست کم گرفتن آن است. این فیلم که یک سال پس از همه گیری فیلم برداری شد، در جشنواره های فیلم سال 2022 پخش شد و اکنون اکران مناسبی دارد. وقتی آن را تماشا کردید، خواهید دید که چرا به عنوان یک باکس آفیس بالقوه در نظر گرفته نشد. حساس، ظریف و محدود است و بیشتر از آن چیزی که مخاطبان می‌خواهد. 

 به نویسندگی الساندرو کامون، این نمایشی در مورد یک زن است. تسا تامپسون در نقش یک مشاور تلفنی به نام بث است که در طول یک شب از افراد مشکل دار تماس می‌گیرد. بازیگران با ترکیبی از بازیگران شناخته شده از جمله آلیا شوکت، ربکا هال، مارگارت چو، جیمی هکتور و لوگان مارشال گرین. شما صدای آنها را می‌شنوید اما هرگز چهره آنها را نمی‌بینید، فقط واکنش های بث است، که بیشتر گوش می‌دهد اما گاهی اوقات صدای زنگ می‌زند تا یک نظر همدلانه یا اندکی توصیه مفید ارائه دهد، یا از نظراتی که به نظر مزاحم یا نامناسب هستند، چشم پوشی می‌کند. صداگذاری ها همگی عالی، بسیار طبیعی هستند، و تامپسون ثابت می‌کند که چیزهایی برای لنگر انداختن یک فیلم به تنهایی دارد و توجه کامل بیننده را به خود جلب می‌کند، حتی زمانی که او فقط در سکوت روی صندلی نشسته و به صحبت های یک فرد گوش می‌دهد. 

 نتیجه مانند یک فیلم آرام، شهودی و شبیه فیلم کمتر دیده شده الیور استون Talk radio است. آن فیلم با بازی اریک بوگوسیان و بر اساس بازی او، که درباره یک مجری برنامه های گفتگومحور غم انگیز اواخر شب بود. گفتگوهایی سرشار از توهین، و حتی مبارزه با تماس گیرندگان. وجه اشتراک فیلم ها این است که آنها در حال بررسی بدنه سیاست ایالات متحده در زمان هایی هستند که در آن ساخته شده‌اند. انرژی در اینجا آرام تر، همدلانه تر و شهودی تر است. Bogosian تشخیص داده نشده اند، فقط جهش یافته اند. به نظر می‌رسد که می‌تواند قطعه ای همراه با فیلم سیدنی پواتیه «The Slender Thread» باشد، درباره کارگرانی که در یک خط تلفن خودکشی تلاش می‌کنند از خودکشی یک زن جلوگیری کنند. 

فیلم The Listener

 تماس گیرندگان بث تنها هستند و احساس می‌کنند توسط جامعه رها شده و/یا تحت ستم هستند. یک کهنه سرباز جنگ های عراق و افغانستان وجود دارد که از تجربه اش آسیب دیده و از سوی دولت کمک نمی‌شود و ازدواجش با مشکل مواجه شده است. او می‌گوید: «سعی کن این را برای خانم توضیح بدهی که چقدر دلت برای خوابیدن در اتاقی پر از آدم ها و اسلحه تنگ شده است». زن جوانی وجود دارد که استعداد کلامی دارد (بت به او می‌گوید که شبیه یک شاعر است) اما از نظر روانی بیمار است و داروهایش را مصرف نمی‌کند زیرا شریک کمدین اش او را رها کرده و بیمه درمانی خود را از دست داده است. او احساس پارانوئید و محاصره دارد و تقریباً از همه چیز ناراحت است. او می‌گوید: «من برای استخوان ها مارهایی دارم.». یک زن جوان بی‌خانمانی است که از خانه فرار کرده و اکنون در «یک چادر دو نفره» زندگی می‌کند. ترسناک ترین تماس گیرنده مرد جوانی است که تنفرش از زنان حتی قبل از اینکه بث را تأیید کند و شروع به تلاش برای نقض پارامترهایی که او بر آنها اصرار دارد، آشکار است. 

یکی از جنبه هایی که در نگاه به گذشته جذاب‌تر است این است که چقدر اطلاعات کمی که فیلم احساس می‌کند باید به مخاطب بدهد تا حال و هوا و داستانی ایجاد کند. اگرچه بر اساس یک فیلمنامه اصلی ساخته شده، اما مانند یک قطعه تئاتر فیلم‌برداری شده بازی می‌کند، با اقتباس از نوعی نمایشنامه که در یک مکان کوچک اجرا می‌شود، و تا حد زیادی به این دلیل انتخاب شده است که آن قطعه‌ای نیست که نیاز داشته باشد. 

 شما دقیقا نمی‌دانید که بث کجا زندگی می‌کند یا موجودات زنده دیگری در آن مکان با او وجود دارد تا زمانی که فیلم تصمیم بگیرد به شما بگوید. شما نمی‌دانید که بث دقیقا برای چه نوع سرویسی کار می‌کند. او به یکی از تماس‌گیرندگان می‌گوید که همه کسانی که با او تماس می‌گیرند دست به خودکشی نمی‌زنند، اگرچه به نظر می‌رسد همه آنها به طور بالقوه در آستانه انجام آن هستند. (یکی نگرانی بث را با این جمله از بین می‌برد: «من تمایلی به خودکشی ندارم، فقط عینی به آن نگاه می‌کنم.») بیشتر مردم فقط تماس می‌گیرند تا صحبت کنند. بث هیچ فرمی را پر نمی‌کند یا گزارشی را در رایانه ارسال نمی‌کند. شما نمی‌بینید که او یادداشت برداری کند. چند بریدگی در دفترچه او وجود دارد که نشان می‌دهد هنگام صحبت با مردم نقاشی می‌کشد. 

 سی سال پیش، زمانی که بوشمی به عنوان یک فیلمساز شروع به کار کرد و هنوز در Sopranos (سریالی که در آن نقش آفرینی کرد و کارگردانی هم کرد) به اوج شهرت خود نرسیده بود، فیلمی مانند فیلم The Listener شاید هیچوقت به موفقیت نمی‌رسید. در این فیلم هیچ عنصر جذابیتی جز زمانبندی ارائه جزئیات و داستان وجود ندارد، فلذا باید بجنگید تا مورد توجه تماشاگران قرار بگیرید. این خیلی بد است: شرط می‌بندم روی یک صفحه نمایش بزرگ قوی‌تر از لپ‌تاپ یا تلفن پخش می‌شود، زیرا تئاتر تماشاگران را تشویق می‌کند تا به جای ایستادن بیرون از آن، تمرکز کنند و خود را به تجربه‌ای بسپارند.  این همان فیلمی است که باید با چشم و گوشش گوش داد. 

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *