نقد و بررسی کتاب تمام چیزهای خطرناک

131
0
نقد و بررسی کتاب تمام چیزهای خطرناک

خوانندگان کتاب تمام چیزهای خطرناک، به ذهن مادری خوابگرد می‌روند که هیچ چیز را به‌درستی به یاد نمی‌آورد. استیسی ویلینگهام داستان کتاب را یک سال بعد از ربوده شدن پسر ایزابل، میسون، شروع می‌کند. ایزابل که گذشته‌ای پریشان و کابوس‌وار داشته، به این فکر می‌افتد که شاید خودش مقصر ناپدید شدن پسرش باشد… در این پست به نقد و بررسی کتاب تمام چیزهای خطرناک می پردازیم.

نقد و بررسی کتاب تمام چیزهای خطرناک

ایزابل دریک گزارشگر یک نشریه است که بعد از ازدواج، به دورکاری روی آورده. ناپدید شدن پسر 18 ماهه‌اش، میسون، خواب را از چشمان او ربوده است. درست 364 روز است که ایزابل لحظه‌ای چشم روی هم نگذاشته است و به‌دنبال پسر گمشده‌اش می‌گردد. میسون را از گهواره‌اش دزدیده‌اند؛ درست همان زمانی که ایزابل و شوهرش در اتاق کناری به خوابی عمیق فرورفته‌ بودند. ایزابل بعد از گذشت یک سال و جدایی از همسرش، هنوز هم امیدوار است که پسرش را پیدا کند. او سرنخ‌ها را دنبال می‌کند، به‌دنبال مظنون‌های احتمالی می‌گردد و داستان پسر گمشده‌اش را در یک برنامه‌ی تلویزیونی روایت می‌کند؛ به این امید که میسون را دوباره در آغوش بگیرد. استیسی ویلینگهام (Stacy Willingham)،‌ وظیفه‌ی روایت داستان تمام چیزهای خطرناک را بر عهده‌ی ایزابل گذاشته است.

کتاب تمام چیزهای خطرناک (All the Dangerous Things) با رفتن ایزابل به برنامه‌ی تلویزیونی و روایت داستان ربوده شدن پسرش آغاز می‌شود. او بعد از شرکت در این برنامه با یک سازنده‌ی پادکست به نام ویلن اسپنسر آشنا می‌شود که از ایزابل می‌خواهد داستانش را برای او بازگو کند. ایزابل که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد، تصمیم می‌گیرد به ویلن اعتماد کند. اما آرام‌آرام ویلن نیز به یکی از مظنونین پرونده‌ی میسن تبدیل می‌شود!

استیسی ویلینگهام کتاب تمام چیزهای خطرناک را بین گذشته و حال روایت می‌کند. ایزابل در زمان حال به‌دنبال راز ناپدید شدن پسرش است و در گذشته اسرار مدفون دوران کودکی را مرور می‌کند. این نوع روایت، تعلیق داستان را بیشتر می‌کند و بی‌ثباتی ذهن شخصیت اصلی داستان را نشان می‌دهد. ایزابل یا ایزی، دختر یک سیاستمدار برجسته و مادری هنرمند بوده که در خانه‌ای باشکوه زندگی می‌کرده‌اند. ایزابل و خواهر کوچک‌ترش، مارگارت، روزها را در کنار هم می‌گذرانده‌اند. ناگهان روزی جسد مارگارت را در مرداب پیدا می‌کنند. مشکل اصلی این‌جاست که ایزابل هیچ چیز را به یاد نمی‌آورد و خودش را مقصر مرگ خواهرش می‌داند.

یکی از نکات قابل‌توجه کتاب تمام چیزهای خطرناک، خوابگرد بودن ایزابل است. او از زمان کودکی هنگام خواب در اطراف خانه قدم می‌زند،‌ صحبت می‌کند و صبح در جایی غیر از رخت‌خوابش از خواب بیدار می‌شود. در زمان بیداری، هیچ چیز از خواب‌گردی‌هایش به یاد نمی‌آورد و همین موضوع است که او را می‌ترساند. نکند او باعث مرگ خواهرش شده باشد؟ یا حتی خودش پسرش را ربوده باشد؟

استیسی ویلینگهام با مهارت تمام داستان را از زبان یک راوی غیرقابل‌اعتماد تعریف می‌کند. در سطرسطر کتاب تمام چیزهای خطرناک عذاب، اندوه، بی‌ثباتی و استیصال ایزابل مشهود است. داستان تمام چیزهای خطرناک، مملو از شخصیت‌های پیچیده‌ی خاکستری است که رازهای سربه‌مهری دارند. ویلینگهام در این اثر گذشته و حال را به هم پیوند می‌زند و خوانندگان را با داستانی جادویی و پر از رمز و راز روبه‌رو می‌کند. خوانندگان اندک‌اندک لایه‌های پنهان هر شخصیت را کشف می‌کنند و در پایان کتاب، معمای همیشگی زندگی ایزابل را درمی‌یابند.

آیا ایزابل می‌تواند به خاطرات خود اعتماد کند؟ آیا ذهنش او را فریب می‌دهد؟ آیا او به عزیزترین اشخاص زندگی‌اش آسیب زده است؟ رازی که او این‌همه مدت در سینه‌اش حبس کرده چیست؟ کتاب تمام چیزهای خطرناک را بخوانید تا به جواب این سؤالات برسید.

نشر نون که پیش از این کتابی دیگر از استیسی ویلینگهام را چاپ کرده بود، رمان تمام چیزهای خطرناک را با ترجمه‌ی سحر قدیمی روانه‌ی بازار کرده است.

نکوداشت‌های کتاب تمام چیزهای خطرناک

کتابی جنایی و شوم. تنش زیاد در رمان تمام چیزهای خطرناک، خوانندگان بسیاری را جذب می‌کند. (کارین اسلاتر، نویسنده‌ی کتاب «آخرین بیوه»)

یک کتاب هیجان‌انگیز، تاریک و جذاب. زاویه‌ی روایت، شخصیت‌های داستان، هیجان زیاد و لایه لایه بودن رمان را دوست داشتم. (ویل دین، نویسنده‌ی کتاب «آخرین چیزی که می‌سوزد»)

درخشان! استیسی ویلینگهام ترکیبی از روایت گوتیک و تعلیق روان‌شناختی را در کتاب تمام چیزهای خطرناک به کار گرفته. من هم مثل قهرمان داستان مجبور بودم بی‌خوابی بکشم؛ زیرا این کتاب مهیج را در یک شب تمام کردم! (جفری دیور، نویسنده‌ی کتاب «ترسان»)

یک رمان تمام‌عیار و جذاب با پایانی درخشان. کتاب تمام چیزهای خطرناک فوق‌العاده است. (لسلی پیرس، نویسنده‌ی کتاب «زن جنگلی»)

استیسی ویلینگهام بی‌خوابی شخصیت اصلی‌ کتاب را با کابوس بی‌پایان زندگی‌ او پیوند زده. طرفداران این نویسنده باید برای خواندن کتاب چند شب بی‌خوابی را تحمل کنند! (مجله‌ی کرکوس ریویوز)

کتاب تمام چیزهای خطرناک برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن رمان تمام چیزهای خطرناک را به علاقه‌مندان داستان‌های معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب تمام چیزهای خطرناک می‌خوانیم

اینجا هیچ کس نمی‌تواند تصور هم بکند که من روزم را چطور سپری کرده‌ام: شرح دادن دردناک‌ترین لحظات زندگی‌ام برای لذت بردن غریبه‌ها. حالا نطقی دارم. نطقی که با بی‌اعتنایی مطلق از حفظ می‌گویم و کاملاً دقیق طراحی شده است. چکیده‌ای که می‌دانم وقتی از دهانم بیرون می‌آید یا در روزنامه‌ها چاپ می‌شود، راحت خوانده می‌شود، و آن لحظات سکوتِ دروغین وقتی می‌خواهم نکته‌ای تأثیرش را بگذارد. خاطرات دلنشینی از میسن برای از بین بردن تلخی فضا هنگامی که حس می‌کنم نکته‌ی تسکین‌دهنده‌ی شادی ضروری است. درست همان موقع که در جزئیات ناپدید شدنش فرو می‌روم پنجره را که باز می‌کردم، نسیم گرم و مرطوبی در اتاقش جاری می‌شد، آویز متحرک کوچکی که بالای تختش بود، دایناسورهای پشمالویی که آهسته با وزش باد می‌چرخیدند مکث می‌کنم، آب دهانم را قورت می‌دهم. بعد، از این می‌گویم که میسن تازه به حرف افتاده بود. چطور تی‌رکس را تلفظ می‌کرد «تیرانتوسنوریوس» و اینکه هر بار به موجودات کوچک بالای تختش اشاره می‌کرد، شوهرم خروپف اغراق‌شده‌ای راه می‌انداخت و میسن غش‌غش می‌خندید و بعد کم‌کم به خواب می‌رفت. به این ترتیب، لبخندی روی صورت تماشاچیان می‌نشیند و حتی خنده‌ای سر می‌دهند. شانه‌هایشان شل می‌شوند، بدن‌هایشان دوباره در صندلی‌ها فرومی‌رود و نفس‌های حبس‌شده آزاد می‌شوند.

امتیاز این مطلب
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس