کتاب صوتی کلیسای جامع (دو روایت) دو داستان کوتاه، یکی به قلم ریموند کارور و دیگری به قلم تس گالاگر، را شامل می‌شود؛ دو داستان مختلف از رویدادی یکسان. موقعیت محوری این داستان‌ها، آمدن مهمانی نابینا به خانه‌ی یک زن و شوهر است. این مرد نابینا که یک دوستی و آشنایی قدیمی با زن دارد، حالا برای اولین بار با شوهر او مواجه می‌شود. این کتاب علاوه‌بر دو داستان کوتاه، یک مقاله و دو مصاحبه را در بر می‌گیرد. در این پست به نقد و بررسی کتاب کلیسای جامع (دو روایت) می پردازیم.

نقد و بررسی کتاب کلیسای جامع (دو روایت)

ریموند کارور (Raymond Carver) نویسنده‌ی آمریکایی، با خلق داستان کوتاه کلیسای جامع (Cathedral)، جان تازه‌ای به این گونه‌ی ادبی بخشید. او در این داستان خود از دوستی یک زن با مردی کور حرف می‌زند؛ مردی که سال‌ها پیش یک آگهی با این مضمون منتشر کرده بود: «به وردست نیازمندیم. فردی برای خواندن برای یک مرد نابینا.» زنِ قصه که اسمی ندارد و همسر رابرت، راوی داستان، خطاب می‌شود، در سال‌های پیش از آشنایی‌اش با رابرت، در آستانه‌ی ازدواج با مرد دیگری بوده است. او که به پول نیاز داشته، وردستی مرد کور را به‌عنوان شغلی موقت برمی‌گزیند و بذر دوستی میان آن‌ها کاشته می‌شود. این داستان با بیان جزئیات فراوان درباره‌ی روحیات هر شخص و ایجاد ارتباطی عمیق میان آدم‌ها طی گفت‌وگوهایی بسیار ساده، به زندگی قشر متوسط و مذهبی آمریکا نگاهی نو می‌اندازد و واهمه‌ی انسان‌ها را از مواجهه با پدیده‌های نو به‌خوبی نشان می‌دهد.

سال‌ها می‌گذرد و ارتباط میان مرد کور و زن رابرت از طریق ارسال نوارهایی برای یکدیگر حفظ می‌شود. آن‌دو در نوارهایی که پر می‌کنند، جزئیات زندگیشان را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. حالا پس از سال‌ها، همسر مرد کور بر اثر بیماری سرطان از دنیا رفته است و مرد کور قصد کرده تا در مسیر سفرش به دیدن دوست قدیمی‌اش بیاید. رابرت که پیش‌تر با قصه‌ی مرد کور و دوستی او با همسرش آشنا بوده، در آستانه‌ی اولین مواجهه‌ی حضوری مضطرب و سردرگم است. او قرار است از مردی میزبانی کند که نوازش او بر گونه‌ی همسرش، منجر به تولد شعری از سوی زنش شده!

کتاب صوتی کلیسای جامع (دو روایت) تنها این داستان را در بر نمی‌گیرد و داستان دیگری به نام سیل در اردو را نیز شامل می‌شود که به قلم تس گالاگر (Tess Gallagher) نوشته شده است. تس که همسر ریموند کارور است، داستان کلیسای جامع را از زاویه‌ی شخصیت زن روایت می‌کند. این دو داستان بر اساس دوستی واقعی تس با مردی کور بنا شده‌اند و دو روایت متفاوت از یک رویداد واحد هستند.

کتاب صوتی کلیسای جامع (دو روایت) با مقاله‌ای از ویلیام ال استال در باب بزرگیِ ریموند کارور آغاز می‌شود و با مصاحبه‌ی ریکاردو دورانتی با تس گالاگر ادامه می‌یابد. ریکاردو دورانتی مترجم ایتالیایی آثار تس گالاگر، سوالاتش را پیرامون نحوه‌ی شکل‌گیری دو داستان کلیسای جامع و سیل در اردو، بیان می‎‌دارد. در این مصاحبه حقایق بسیاری درباره‌ی زندگی شخصی ریموند کارور و زندگی حرفه‌ای او برملا می‌شود. تس گالاگر به‌عنوان کسی که همجوار ریموند و آثارش می‌زیسته، به گوشه‌وکنارهایی از زندگی ریموند کارور نور می‌تاباند که برای مخاطبان ادبیات داستانی جالب توجه است.

مترجم، در پایان کتاب صوتی کلیسای جامع (دو روایت)، مصاحبه‌ی خودش را با تس گالاگر مکتوب کرده و اطلاعات مفید دیگری را نیز ضمیمه‌ی کتاب می‌کند. این مصاحبه دغدغه‌های تس گالاگر و نگاه او را به داستان و شعر مورد توجه قرار می‌دهد. نشر نقش و نگار این کتاب صوتی را با گویندگی علی اعتمادی و ترجمه‌ی اسدالله امرایی منتشر کرده است.

در بخشی از کتاب صوتی کلیسای جامع (دو روایت) می‌شنویم

از صمیم قلب این مرد را دوست داشتم و از اینکه در این حال و روز یادش مانده بود که سری هم به من بزند خیلی خوشحال بودم. به او اطمینان دادم: «نگران نباش. آقای گالیوان می‌گوید خوش آمدید و برای شام تو را هم دعوت کرده. او نویسنده است. شش رمان نوشته و سه کتاب غیرداستانی. اما حالا درد مفاصل دست گرفته. آدم‌های دیگر را آموزش می‌دهد.»

نورمن تازه از دیدن اقوام زن مرحومش از ورمانت آمده بود. آقای گاف او را به کانکتیکات فرستاد. دیدار با من آخرین مرحله‌ی سفر او پیش از برگشتن به سیاتل بود. اعتراف کرد که حالا دلش به اندازه‌ای که فکر می‌کرد برای کرولاین تنگ نشده.

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *