نکات مهم فصل دوم سریال لوکی

136
0
نکات مهم فصل دوم سریال لوکی

فصل دوم سریال «لوکی» به‌زودی از راه می‌رسد و قرار است یکی از اجزای کلیدی فاز پنجم دنیای سینمایی مارول باشد زیرا جزئیات مهمی را درباره‌ی کانگ فاتح و رویدادهای بعدی فاش می‌کند. با توجه به اهمیت این مجموعه و اتفاقات فصل اول، ما سوالاتی داریم که امیدواریم در این فصل به آن‌ها پاسخ داده شود. در این پست به بررسی نکات مهم فصل دوم سریال لوکی می پردازیم.

نکات مهم فصل دوم سریال لوکی

۱۰- ویکتور تایملی کیست؟

در صحنه‌ی پس از تیتراژ فیلم «مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی»، یک واریانت (نسخه) جدید از کانگ فاتح به نام ویکتور تایملی (Victor Timely) معرفی شد که قرار است در فصل دوم سریال لوکی حضور پررنگی داشته باشد. به نظر می‌رسد که تایملی اوایل قرن بیستم زندگی می‌کند و همان‌طور که از نام خانوادگی‌اش هم مشخص است، به تکنولوژی سفر در زمان تا حدودی دسترسی دارد.

از این شخصیت اطلاعات زیادی در دست نیست اما می‌توان انتظار داشت که یکی از واریانت‌های مهم کانگ فاتح باشد و بر رویدادهای بزرگ بعدی دنیای سینمایی مارول تاثیر بگذارد (همان‌طور که فصل اول سریال هم به یکی از مهم‌ترین بخش‌های فاز چهارم تبدیل شد). از آنجایی که تایملی می‌تواند زمان را دستکاری کند یا حداقل راه این کار را بلد است، احتمال دارد همان کسی باشد که زمان را از قبل بیشتر بهم می‌ریزد و سازمان مغایرت زمانی (TVA) را با دردسرهای تازه‌ای روبه‌رو می‌کند.

۹- پس از پایان فصل اول، چه اتفاقی برای لوکی رخ داد؟

فصل اول لوکی یک پایان هیجان‌انگیز داشت که وعده‌ی اتفاقات بزرگی را می‌داد. در انتها، سیلوی (Sylvie) تصمیم می‌گیرد تا «او که باقی می‌ماند» (He Who Remains) را به قتل برساند، یکی از واریانت‌های کانگ و همان‌ مردی که سازمان مغایرت زمانی را تاسیس کرده بود. سیلوی با این کار باعث برخورد خطوط زمانی مختلف و همچنین گرفتار شدن لوکی در سازمان مغایرت زمانی می‌شود.

لوکی که نقشه‌هایش با شکست روبه‌رو شده است، در ادامه آگاه می‌شود که دوستانش هم حالا او را به یاد نمی‌آورند و یک مجسمه‌ی بزرگ از کانگ فاتح جایگزین مجسمه‌ی قبلی سازمان مغایرت زمانی شده است!

برخی از طرفداران مدتی قبل این تئوری را مطرح کردند که لوکی در یک سازمان مغایرت زمانی از یک خط زمانی دیگر گرفتار شده است. با وجود این، نخستین تریلر فصل دوم سریال لوکی نشان داد که او احتمالا به همان خط زمانی سابق بازگشته اما به گذشته‌ی دورتر فرستاده شده است. در هر صورت، پاسخ این سوال را در همان اپیزودهای آغازین فصل جدید دریافت خواهیم کرد.

۸- با مرگ «او که باقی می‌ماند» چه اتفاقی رخ داد؟

نکات مهم فصل دوم سریال لوکی

در قسمت آخر فصل اول، او که باقی می‌ماند به آنچه که می‌خواست رسید و توسط سیلوی کشته شد. او در آستانه‌ی مرگ، با لبخند به سیلوی می‌گوید که آن‌ها به‌زودی با یکدیگر ملاقات خواهند کرد. کاملا واضح است او که باقی می‌ماند همه‌ی حقایق را برای سیلوی و لوکی بازگو نکرده است و ما نمی‌دانیم عواقب مرگ وی چه قدر گسترده است و تا چه اندازه می‌تواند این جهان را تحت‌تاثیر قرار دهد.

با توجه به شواهد، به نظر می‌رسد که سیلوی با کشتن او که باقی می‌ماند، باعث شده است تا جهان‌ها و خطوط زمانی مختلف با یکدیگر برخورد کنند یا در واقع این خطوط زمانی از حالت سابق خارج شوند. یک توضیح واضح‌تر شاید این باشد: او که باقی می‌ماند برای اینکه جلوی جنگ، قدرت‌طلبی و کشتار کانگ‌ها را بگیرد، خط زمانی مقدس (Sacred Timeline) را طراحی می‌کند، در این خط زمانی (که شامل همه‌ی خطوط زمانی می‌شود)، همه‌چیز باید مطابق برنامه‌های وی پیش برود تا جنگی اتفاق نیفتد اما حالا با مرگ او که باقی می‌ماند، دیگر نظارتی بر این خطوط وجود ندارد. به عبارت دیگر، خط زمانی مقدس آسیب دیده است و در حال ایجاد زیرشاخه‌های فرعی (خطوط زمانی جدید) است. با این تفاصیل، سازمان مغایرت زمانی اکنون با یک کابوس بزرگ روبه‌رو است و باید این آشفتگی‌ها را مدیریت کند.

۷- آیا اراده‌ی آزاد وجود دارد؟

این سوال فلسفی که در فصل اول مطرح شد، اهمیت بالایی در آینده‌ی دنیای سینمایی مارول دارد. اگر به یاد داشته باشید، در قسمت پایانی گفته می‌شود اراده‌ی آزاد چیزی بیشتر از یک توهم نیست و توسط او که باقی می‌ماند طراحی شده است، اگر واقعا چنین باشد، پس همه‌ی اتفاقات و قصه‌هایی که تا این لحظه در دنیای سینمایی مارول دیده‌ایم (از جمله جنگ بزرگ میان انتقام‌جویان و تانوس) هیچ معنایی ندارند! زیرا همه‌چیز همان‌طور اتفاق افتاده که او که باقی می‌ماند طراحی کرده است.

در پایان، راوونا رنسلایر که یکی از قاضیان و اعضای عالی‌رتبه‌ی سازمان مغایرت زمانی است، راهی سفر می‌شود تا حقیقت را کشف کند. اگر او در فصل دوم با این خبر بازگردد که اراده‌ی آزاد وجود دارد، پس حتما یک راه مشخص برای شکست دادن کانگ فاتح و واریانت‌های او وجود خواهد داشت، حتی با اینکه آن‌ها کنترل خط زمانی مقدس را در اختیار گرفته‌اند و همه‌چیز را به آشوب کشانده‌اند.

۶- آیا پایان خوشی در انتظار لوکی و سیلوی است؟

در فصل اول، لوکی و سیلوی به یکدیگر ابراز علاقه‌ می‌کنند اما رابطه‌ی عاشقانه‌ی آن‌ها مسئله‌دار است و حتی باعث وقوع یک رویداد نکسوس (Nexus Event) می‌شود. با این حال، آن‌ها به این رابطه ادامه می‌دهند تا اینکه در قسمت پایانی، سیلوی به لوکی خیانت می‌کند و لوکی را به سازمان مغایرت زمانی می‌فرستد تا بتواند او که باقی می‌ماند را بدون دردسر به قتل برساند.

با توجه به شرایط فعلی، به نظر نمی‌رسد که پایان خوشی در انتظار رابطه‌ی آن‌ها باشد. در واقع، در فصل اول دیدیم که هر دو واریانت به این نتیجه رسیده‌اند که لوکی بودن یعنی شکست و همیشه نتیجه‌ی نهایی یکسان است: لوکی‌ها در انتها شکست می‌خورند. البته که امیدواریم چنین نباشد و شاید فصل دوم پاسخ ما را بدهد، چه بسا این دو لوکی طلسم‌شکنی کنند و زندگی مشترک موفقیت‌آمیزی داشته باشند.

۵- میس مینتس (خانم دقایق) دقیقا چیست؟

نکات مهم فصل دوم سریال لوکی

میس مینتس (Miss Minutes) هم در فصل دوم سریال لوکی بازمی‌گردد و امیدواریم که سازندگان به پیشینه‌ و جایگاه او در فاز جدید دنیای سینمایی مارول بپردازند. میس مینتس در ابتدا به‌عنوان یک دستیار و هوش مصنوعی راهنما معرفی شد که برای سازمان مغایرت زمانی کار می‌کند اما در نهایت مشخص می‌شود که او چیزی فراتر از یک هوش مصنوعی معمولی است و یکی از شرورهای اصلی مجموعه به حساب می‌آید.

فصل دوم باید درباره‌ی این شخصیت مرموز توضیح دهد و به ما بگوید که او چگونه به وجود آمد و چه اهدافی دارد. ما می‌دانیم که میس مینتس با او که باقی می‌ماند همکاری داشته و احتمالا به همه‌ی واریانت‌های کانگ در مولتی‌ورس مرتبط است. در همین راستا، میس مینتس را می‌توانیم یکی از دشمنان اصلی انتقام‌جویان بدانیم و شاید در فیلم «انتقام‌جویان: سلسله‌ی کانگ» با او ملاقات دوباره‌ای داشته باشیم.

۴- آیا سیلوی درست انتخاب کرد؟

اینکه سیلوی انتخاب کرد او که باقی می‌ماند را از بین ببرد، یکی از مهم‌ترین اتفاقات دنیای سینمایی مارول پس از «انتقام‌جویان: آخر بازی» بوده است. با اینکه او در ابتدا باور داشت که کار درست را انجام داده است اما با دیدن پیامدهای انتخابش متوجه خواهد شد که یک‌تنه باعث هرج‌ومرج در جهان شده است و هر اتفاقی که در مولتی‌ورس رخ دهد، او مسئول خواهد بود.

بنابراین می‌توان انتظار داشت که او در فصل دوم با احساس گناه و عذاب وجدان شدید دست‌وپنجه نرم کند و به دنبال یک راه حل باشد. باید دید که فصل جدید تا چه اندازه این انتخاب سیلوی را بررسی می‌کند؛ ضمن اینکه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت که سیلوی مقصر اصلی رویدادهای اخیر محسوب می‌شود، شاید او یک بازیچه بوده است.

۳- آیا کانگ فاتح واقعا مرده است؟

کانگ فاتح تا اینجا در سریال لوکی حضور نداشته است اما با تعدادی از واریانت‌های او ملاقات کرده‌ایم (او که باقی می‌ماند و ویکتور تایملی). پس از مرگ موقت کانگ در پایان فیلم مرد مورچه‌ای و زنبورک: شیدایی کوانتومی، فصل دوم سریال لوکی باید جزئیات بیشتری درباره‌ی او ارائه دهد و ما را از سرنوشت وی آگاه کند.

این احتمال وجود دارد که کانگ از رویدادهای شیدایی کوانتومی جان سالم به‌ در برده باشد. ما همچنین می‌دانیم که جاناتان میجرز شرور اصلی مولتی‌ورس است اما او تا این لحظه، حضور معنادار و تاثیرگذاری نداشته است (مرد مورچه‌ای قرار بود یک آغاز خوب برای این شخصیت باشد که موفقیت‌آمیز نبود و طرفداران را ناامید کرد). سریال لوکی حالا این فرصت را دارد تا اشتباهات مرد مورچه‌ای را جبران کند و ما از نقشه‌های کانگ برای حکمرانی بر جهان و نابودی انتقام‌جویان آگاهی پیدا کنیم.

۲- شورای کانگ‌ چه نقشه‌ای دارد؟

فیلم مرد مورچه‌ای یک صحنه‌ی پس از تیتراژ دیگر هم داشت که شورای کانگ‌ (Council of Kangs) را به تصویر می‌کشید، یک گردهمایی که تعداد کثیری از واریانت‌های کانگ آنجا حضور داشتند. آن‌ها بی‌گمان اهداف شومی را دنبال می‌کنند و می‌خواهند مولتی‌ورس را به تصرف خود دربیاورند و انتقام‌جویان را شکست دهند.

مارول با سریال لوکی این فرصت را دارد تا برداشتی پرجزئیات از نقشه‌ها و برنامه‌های شورای کانگ‌ ارائه دهد. مارول در حال حاضر با انتقادات فراوانی روبه‌رو است و طرفداران مجموعه احساس می‌کنند که این آن‌ها نتوانسته‌اند قصه‌های مختلف را به‌‌خوبی مرتبط کنند. اکثر فیلم‌ها و مجموعه‌های اخیر مارول، ارتباطی با یکدیگر نداشته‌اند اما لوکی می‌تواند شرایط را تغییر دهد، پایان بد مرد مورچه‌ای را به نفع خود استفاده و رویدادهای فیلم انتقام‌جویان: سلسله‌ی کانگ را پی‌ریزی کند.

۱- آیا یک جنگ عظیم دیگر در راه است؟

نکات مهم فصل دوم سریال لوکی

در فصل اول آگاه شدیم که در گذشته، یک جنگ بزرگ رخ داده که باعث‌وبانی آن واریانت‌های کانگ بوده‌ است. این جنگ با تلفات زیادی همراه بود، سیارات و نژادهای متعددی نابود شدند و جهان فاصله‌ی زیادی با نابودی کامل نداشت، تا اینکه او که باقی می‌ماند تصمیم گرفت تا سازمان مغایرت زمانی را تاسیس کند و جلوی جنگ‌های بعدی را بگیرد. حالا که پس از مدت‌ها، واریانت‌های کانگ دوباره فرصت برقراری ارتباط پیدا کرده‌اند، می‌دانیم که دیر یا زود، یک جنگ دیگر از راه خواهد رسید که جهان را به هم می‌ریزد.

امتیاز این مطلب
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس