میک هرون بهتدریج به یکی از سلاحهای پنهان اما مؤثر اپل تیوی تبدیل شده است. اقتباس تلویزیونی از رمان پرفروش او، Slow Horses، نهتنها یکی از تیزبینترین و موفقترین آثار این پلتفرم را رقم زد، بلکه شخصیت «جکسون لمب» با بازی گری اُلدمن را به یکی از نمادهای تلویزیون مدرن بدل کرد.
اما پیش از آنکه هرون به جهان مأموران MI5 قدم بگذارد، او دربارهی نوع دیگری از کارآگاه مینوشت؛ زوئی بوم (Zoë Boehm)، کارآگاهی عملگرا با گذشتهای پیچیده. حالا اپل تیوی در حال گسترش همین جهان داستانی است و با حضور اما تامپسون در نقش اصلی، در سریال جدید Down Cemetery Road، نگاهی تازه به دنیای هرون ارائه میدهد؛ اینبار نه در دل عملیاتهای جاسوسی، بلکه در فضای کوچک و بهظاهر آرام محلهای در آکسفورد طبقهی متوسط.
نقد و بررسی سریال Down Cemetery Road
آنچه در این سریال بیش از هر چیز جلب توجه میکند، انتقال روان و دقیق لحن هرون است. با تکیه بر بازی قدرتمند اما تامپسون و روت ویلسون، Down Cemetery Road طنز را با تاریکی درهم میآمیزد، بیآنکه سطحی یا بیش از حد تلخ شود.
سریال در قالب هشت قسمت ساخته شده و مأموریتهای مخفی را با کوچهباغهای آکسفورد و رازهای خانوادگی جایگزین میکند، اما همچنان مضامینی چون گناه، پنهانکاری و پوچی آرام زندگی انگلیسی را دنبال میکند.

در ظاهر، جهان هرون تمیز و منظم است؛ چمنهای تراشیده، خانههای متقارن و آرامش ظاهری طبقه متوسط. اما همین نظم و سکون، ماسکی فریبنده است که هر ترک کوچک در آن، معنا و تأثیری دوچندان دارد. گرچه ریتم سریال به پویایی Slow Horses نمیرسد، اما همچنان اثری اعتمادبهنفسدار، مرموز و هوشمندانه است که نمیتوان نادیدهاش گرفت.
داستان سریال Down Cemetery Road
سریال ترکیبی از حالوهوای رازآلود آگاتا کریستی و فضای سنگین Mare of Easttown است. در ابتدا، همهچیز مانند یک درام تلویزیونی آرام و کلاسیک بریتانیایی آغاز میشود؛ اما خیلی زود به سمت تاریکی پیش میرود.
شخصیت اصلی، سارا (با بازی روت ویلسون)، مرمتگر آثار هنری است و با همسرش مارک (تام رایلی)، مردی از دنیای مالی که ظاهر جذابش بیشتر شبیه اجرای نمایشی است، زندگیای ظاهراً بینقص دارد.
اما تنها بیست دقیقه پس از شروع قسمت نخست، انفجاری عظیم سکوت محلهی آرام آکسفورد را درهم میشکند؛ انفجاری که در مهمانی شام خانهی این زوج رخ میدهد و همهچیز را زیر و رو میکند.

در پی حادثه، سارا متوجه میشود کودکی که همان روز دیده بود – در حالی که پروانهای را دنبال میکرد – ناپدید شده است. از این نقطه، وسواس او آغاز میشود. در حالی که پلیس حادثه را ناشی از نشت گاز میداند و اطرافیان از او میخواهند رها کند، سارا نمیتواند از حس درونیاش چشم بپوشد.
جستجوی او پای کارآگاه خصوصی زوئی بوم (اما تامپسون) و همسر جداشدهاش جو (آدام گادلی) را به ماجرا باز میکند. آنها کمکم درمییابند که پرونده بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میکردند. آنچه در ابتدا شبیه یک حادثه ساده به نظر میرسید، به شبکهای از توطئهها و پنهانکاریهای دولتی بدل میشود که ریشه در بالاترین سطوح قدرت دارد.
اعتمادی به مخاطب برای ماندن در دل ابهام
نویسندگی سریال (اثر مورونا بنکس، فیلمنامهنویس Slow Horses) ریتمی آرام و حسابشده دارد که با فضای پر از سوءظن و اضطراب داستان هماهنگ است.
هر قسمت، گامی کوچک اما محسوس به سوی کشفی عمیقتر برمیدارد. گاهی اتفاق خاصی نمیافتد، اما جزئیاتی کوچک ناگهان همهچیز را تغییر میدهد. این کندی حسابشده، بخشی از جذابیت اثر است؛ چرا که بیننده را وادار میکند در دل ناآرامی باقی بماند.
در پس همهی این ظواهر، داستانی دربارهی دروغهای دولتی و رازهایی است که آرام آرام برملا میشوند، بیآنکه از تعلیق و هیجان کاسته شود.
زبان بصری آکسفورد؛ زیبایی درون ناهماهنگی
سریال از تضاد میان ظاهر آراستهی آکسفورد و شکافهای پنهان آن نهایت بهره را میبرد. کارگردانی ناتالی بیلی (نامزد جوایز متعدد برای سریالهای Run و The Unusual Suspects) در دو قسمت نخست، لحنی دقیق و شاعرانه ایجاد میکند که وسواس بصری سارا در مرمت آثار هنری را بازتاب میدهد.
گاهی ریتم کند میشود و نماهای طولانی از فضاها یا گفتوگوهای فرعی دیده میشود، اما این مکثها به شکل ظریفی به حس نااطمینانی و اضطراب میافزاید. نتیجه، اثری است که بهجای هیاهو، بر جزییات و احساس تکیه دارد.
بازیگران؛ نقطهی اتکای اصلی سریال
آنچه بیش از هر چیز Down Cemetery Road را سرپا نگه میدارد، انتخاب دقیق و هوشمندانهی بازیگران است.
روت ویلسون در نقشی درخشان ظاهر شده و به شکلی ظریف، شکنندگی درونی شخصیتش را به تصویر میکشد؛ حتی پیش از آنکه کلمهای بر زبان بیاورد، میتوان تردید و ترس را در چشمانش دید.

اما تامپسون نیز در نقش زوئی بوم درخشان است؛ شخصیتی همزمان خونسرد و عمیقاً زخمی، با طنزی خشک و نیشدار. شیمی میان او و ویلسون دقیقاً همانگونه است که باید: پرتنش و در عین حال جذاب.
بازیگران مکمل مانند عدیل اختر در نقش کارمندی عصبی، دارن بوید در نقش مأموری دولتی با چهرهای فریبنده، و فهینتی بالوگان در نقش قاتلی آرام و مرموز، به این جهان پرابهام عمق بیشتری میدهند. هرکدام در جای خود، قطعهای از پازل هرون را کامل میکنند.
جمعبندی
Down Cemetery Road نمیخواهد دنبالهی Slow Horses باشد و بهدنبال هیاهو یا صحنههای پرزرقوبرق نیست. این اثر، بیش از هر چیز دربارهی «سوختن آرام» است؛ دربارهی اثرات دروغ، شک و احساس گناه در دل جامعهای ظاهراً آرام.
تامپسون و ویلسون با بازیهای قدرتمندشان کاری میکنند که هر سکوت معنا داشته باشد و هر نگاه، باری از حقیقت را حمل کند.
این سریال شاید بینقص نباشد و گاه پرسشهایی بیپاسخ باقی بگذارد، اما نتیجه نهایی اثری هوشمندانه، شیک و بهاندازه تاریک است؛ نمایشی از انسانهایی معمولی در میان دروغهایی بزرگ.
سریال Down Cemetery Road از ۲۹ اکتبر در اپل تیوی آغاز شده و هر چهارشنبه قسمت جدیدی از آن پخش میشود.





