یک ضرب المثل قدیمی میان سیاهپوستان وجود دارد: “شما باید دوبرابر خوب باشید تا نصف فاصله را طی کنید.” این جمله مطمئناً در مورد بازنمایی رسانه ای صدق میکند، جایی که گروه هایی مانند لاتین تبارها به ندرت خود را میبینند. سریال Neon نتفلیکس را در ادامه بررسی کرده ایم.
وقتی آن را روی صفحه میسازیم، انتظارات ممکن است خرد کننده باشد، کوچکترین اشتباه ها دلیلی برای لغو کار و یا انتقاد های به شدت تند باشد. از آنجا که مخاطرات بسیار زیاد است و فرصت ها بسیار نادر هستند، هیچ حاشیه خطایی وجود ندارد.
وارد سریال Neon نتفلیکس شوید، یک سریال رگیتون ساخته شده توسط شی سرانو و مکس سرل. پرچم های قرمز را در جوامع پورتوریکویی به دلیل داشتن یک قهرمان بوریکوا و نشان دادن یک شکل هنری که تا حد زیادی با جزیره مرتبط است، به اهتزاز درآورد، اما کسی که واقعاً پورتوریکویی باشد در پشت صحنه وجود ندارد. با این حال، همانطور که یک فیلمساز به من گفت، “لاتینی ها، به طور کلی، قابل تعویض نیستند.” از آن زمان، نتفلیکس بابا یانکی را به عنوان تهیه کننده اجرایی و ستاره مهمان اضافه کرد.
اکنون «Neon» اینجاست و انتظارات زیادی دارد که باید برآورده شود. دوستداران رگیتون چیزهای زیادی برای لذت بردن پیدا خواهند کرد. صدا در سرتاسر سریال با ادای احترام به خانواده سلطنتی رگیتون مانند بابا یانکی، بله، اما همچنین به آن دسته از طرفداران معمولی که ممکن است مانند جوتا روزا ندانند، به صدا در میآید.
با این حال، نمایش به طور قطع از نظر لحن ناهموار است و یک چیز شلم شوربایی است. طرفدار صنعت موسیقی؟ به آن میرسد. یک کمدی محل کار با استفاده از موسیقی به عنوان پس زمینه آن؟ تا حدودی. یک نمایش ماهرانه تر میتواند این عناصر را متعادل کند، اما “Neon” نقطه ضعف هایی دارد.
سرانو، پریمو و میگل میخواهد بجنگد – این عنصر اصلی Neon است. هر سه از مردان جوان لاتین پیروی میکنند که سعی میکنند بفهمند در محیط های چند نژادی چه کسانی هستند. آنها حساسیت و شوخ طبعی مشترکی دارند.
اما «Neon» فاقد قلب آن تلاش های قبلی است. «پریمو» و «میگل میخواهد بجنگد» با شیرینی قدرت میگیرند – یک اعتقاد اساسی به خوب بودن بازیگران اصلی و نقش های مکمل. آنها بچه های خوبی هستند که با ایده های متناقض در مورد مردانگی روبرو میشوند و راه خود را پیدا میکنند. اما علیرغم تلاش های فلورس، سانتی بیش از حد در هم آمیخته است. سانتی لحظات شیرینی دارد، از دوستانش حمایت میکند، اما مهربانی یا ناهنجاری های میگل یا پریمو را ندارد. او همش فضول و جاه طلب است. این جاه طلبی بی اساس است – ما میآموزیم که رگیتون تنها چیزی است که او در آن مهارت دارد، اما نمیبینیم که او عاشق ساختن موسیقی یا انجام کارهای دیگر است.
از نظر تئوری، دوستی سانتی با نس (اما فریرا) و فلیکس (جردن مندوزا) باید ساختار آن را به نمایش بدهد. اینطوری صورت حساب شد اما «نئون» ریشه یابی سه گانه مرکزی خود یا حتی درک روابط آنها را با ذخیره کردن فلاشبکهای مربوط به زمانی که در حال رشد بودند تا قسمت آخر دشوار میکند. برای هفت قسمت اول، قرار است گذشته در هم تنیده و پیوند نزدیک آنها را به عنوان یک داده در نظر بگیریم.
من هر فرد را دوست داشتم و حتی وقتی نمایش هشت قسمت را تمام کردم، احساس دلتنگی داشتم. اما من برای مدت زیادی از فصل هیچ سرمایه ای روی دوستی آنها نداشتم. شاید کوتاه نویسی برای خانواده هایی مانند آنهایی که در «پریمو» میبینیم کارساز باشد، اما دوستی ها برای اینکه از نظر احساسی معنا پیدا کنند، نیاز به تنظیم بیشتری دارند، و «Neon» برای مدت طولانی پیشینه خود را پنهان میکند.
سه گانه اصلی نیز فاقد بدنه عاطفی هستند و هیچ یک از آنها تا انتها قوس معنادار یا طنین انداز احساسی ندارند. قبل از آن، نگرانی های آنها تا حد زیادی وارد شدن به مهمانی بعدی و جلا دادن نفس سانتی است. درعوض، میا (کورتنی تیلور)، به عنوان پیوندی که احتمالاً در گروه ضبط وجود دارد، قربانی های واقعی میکند و ریسک های واقعی را میپذیرد. اما او خارج از گروه اصلی است، و بنابراین سفر او باعث میشود که سه قسمت مرکزی ناچیزتر به نظر برسند. بقیه فقط بازی میکنند و اهمیت دادن به آن سخت است.

برخی از عناصر، مانند صدای جیر جینگ فروشگاه مواد غذایی بازسازی شده، به طور قانونی خنده دار هستند، اما بسیاری از آنها اینطور نیستند. به عنوان مثال، یک تهوع مداوم وجود دارد که در آن سانتی حواس پرت میشود، زیرا، به قول خودش، یک زن جوان جذاب «میخواهد با من باشد». نامگذاری در اینجا با صراحت و اجرای بدون حاشیه خنده دار است. اما بدون کاوش در مورد فرارهای واقعی سانتی (دقیقا چگونه آنها را به اندرونی میآورد؟ انگیزه های زنان چیست؟)، کل ماجرا شبیه به خیال پردازی یک نوجوان است و نه چیز دیگر.
سانتی به سلست (آلیسیا پاسکوال-پنا) علاقه واقعی عشقی پیدا میکند. اما اینکه چه چیزی او را از دیگران متمایز میکند، غیرممکن است که بدانیم زیرا ما تعداد کمی از آنها را میبینیم، راه دیگری که انتخاب خاص طنین احساسی را بعداً کاهش میدهد.
این یک الگوی تکرارشونده در «Neon» است که در فصل اول خیلی چیزها را تنظیم میکند اما خیلی از آن را ارائه نمیکند. این فقط عاشقانه نیست؛ توطئه کارتل یک یا دو اپیزود میگیرد، اما بدون هیچ هشداری از بین میرود. به همین ترتیب، سفر به آرت بازل به نمایش اجازه میدهد تا دنیای هنرهای زیبا را به تصویر بکشد، اما از نظر داستانی احساس میشود که فقط فضا را اشغال میکند. دو سوم اول نمایش به این صورت است: معرفی آرک ها و سپس رها کردن آنها بدون اطلاعات صریح.
تا زمانی که سانتی با آیسا (جنسیس رودریگز که اوقات خوبی را سپری میکند)، یک ستاره تخیلی و مشهور پاپ، ارتباط برقرار میکند، طرح خود را نشان میدهد. اما آنها در قسمت ششم با هم آشنا میشوند. بنابراین، اگرچه دسیسه های ایسا به فینال قدرت میبخشد (و در صورت وجود برای فصل دوم آماده میشود)، هنوز خیلی دیر است.
«Neon» مجموعه ای از جوک ها، ریتم ها و نقاط بدون لنگر راهنما است. این چیزهای زیادی است، اما عالی یکی از آنها نیست. و این مایه شرمساری است، به خصوص که رگیتون به سلطه جهانی خود ادامه می دهد. ما به نمایش ها و فیلم های بیشتری نیاز خواهیم داشت که فرهنگ و آهنگ خاص آن را به تصویر بکشد. در اینجا امیدواریم که مدیران استودیو، “نئون” را به عنوان پایان کار در نظر نگیرند، بلکه تمام داستان های صدا باشد.
کل فصل برای بررسی نمایش داده شد. «نئون» اکنون در نتفلیکس است.