سایبرپانک (Cyberpunk) زیرمجموعهای از ژانر علمی تخیلی است که در دهه ۱۹۸۰ ظهور کرد. این نوع فیلمها معمولا در یک پادآرمانشهر و در زمان آینده اتفاق میافتند و مهمترین مشخصه آنها نمایش فناوریهای پیشرفته از قبیل فناوری رایانه، ارتباطات، سایبرنتیک و فروپاشی نظم اجتماعی است. در این پست به معرفی فیلم های معروف سایبرپانک (Cyberpunk) می پردازیم.
معرفی فیلم های معروف سایبرپانک (Cyberpunk)
فیلمهای سایبرپانک اغلب اشکال پیشرفتهای از هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، جهان و اشخاص سایبرنتیک (با قابلیت کنترل ذهن و اراده) را به نمایش میگذارند. موضوع فیلم اغلب بر نقطه تلاقی فناوری و انسانیت متمرکز میشود و معمولا جامعهای را به تصویر میکشد که مرز بین انسان و ماشین در آن مبهم است. همچنین در چنین جوامعی قدرت دائما میان دولتها، شرکتها و افراد در نوسان است.
فیلمهای سایبرپانک بهخاطر جلوههای بصری منحصربهفرد، شخصیتهای پیچیده و داستانهای تاملبرانگیز معروف میشوند. داستان فیلم نیز معمولا تاثیر فناوری بر بشریت و پیامدهای یک دنیای به سرعت در حال پیشرفت را نشان میدهد.
فیلم بلید رانر (Blade Runner)
بلید رانر فیلمی در ژانر علمی تخیلی، محصول سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۰) به کارگردانی ریدلی اسکات (Ridley Scott) و هنرمندی هریسون فورد (Harrison Ford) است. داستان فیلم در یک پادآرمانشهر اتفاق میافتد که در آن از رباتهای انساننمایی به نام رپلیکنت (Replicants) برای انجام کارهای خطرناک استفاده میشود. این رباتها از نظر ژنتیکی دستکاری شدهاند.
ماجرای فیلم از این قرار است که یک بلید رانر به نام دکارد (Deckard) باید رپلیکنتهای سرکش را شکار و «بازنشسته» کند. محور اصلی داستان به مضامینی مانند انسانیت، هویت و تلاقی انسان و ماشین میپردازد.
جلوههای بصری و نمایش یک لسانجلس روبهزوال، فیلم را به یک نماد و فیلمی پرطرفدار تبدیل کرد. بلید رانر یک فیلم مطرح در ژانر سایبرپانک و یکی از بهتری فیلمهای علمیتخیلی است که تاثیر قابلتوجه و ماندگاری بر ساخت فیلمهای علمیتخیلی داشته است.
فیلم ماتریکس (The Matrix)
فیلم ماتریکس محصول سال ۱۹۹۹ (۱۳۷۷) در ژانر علمیتخیلی، به کارگردانی واچوفسکیها (Wachowskis) و با بازی کیانو ریوز (Keanu Reeves) است. داستان فیلم در یک محیط دیستوپیایی و پادآرمانشهر اتفاق میافتد. انسانها در یک واقعیت شبیهسازیشده و ساختهشده توسط ماشین به نام ماتریکس به دام افتادهاند. هدف تحتسلطه درآوردن انسانها و استفاده از جسمشان به عنوان منبع انرژی است.
داستان درباره هکری به نام نئو (ریوز) است که حقیقت ماتریکس را کشف میکند و به رهبری مورفیس و ترینیتی با بازی لورنس فیشبرن ( Laurence Fishburne) و هنرمندی کری آن ماس (Carrie-Anne Moss) به شورشی علیه ماشینها میپیوندد.
ماتریکس به بررسی مضامینی مانند واقعیت مجازی، هوش مصنوعی و شورش میپردازد. همچنین با استفاده از جلوههای بصری پرواز در زمان (Bullet Time) و تکنیکهای مبارزه نمایشی وایر فو (Wire-Fu Choreography) ژانر اکشن را متحول کرد. این اتفاق به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد و تاثیر قابلتوجهی بر فرهنگ عامه گذاشت.
فیلم آکیرا (Akira)
آکیرا محصول سال ۱۹۸۸ (۱۳۶۶)، یک فیلم انیمیشن به کارگردانی کاتسوهیرو اوتومو (Katsuhiro Otomo) است. داستان فیلم در زمان پساآخرالزمانی توکیو به نام نئوتوکیو (Neo-Tokyo) و ۳۱ سال بعد از تخریب شهر در یک انفجار مرموز روایت میشود. دوچرخهسواری به نام کاندا (Kaneda) و دوستش تتسو (Tetsuo) که بعد از تصادف با موتورسیکلت تواناییهای روحی عجیبی به دست میآورد، محور اصلی داستان هستند.
فیلم آکیرا به مضامینی مانند قدرت، فناوری و هویت میپردازد؛ زیرا تواناییهای تتسو از کنترل خارج شده است و شهر را به نابودی تهدید میکند. موضوع و داستانسرایی انیمیشن آکیرا بسیار خلاقانه است و یکی از بهترین فیلمهای انیمه و فیلمی تاثیرگذار در ژانر سایبرپانک محسوب میشود. همچنین آکیرا در میان فیلمها، کمیکها و انیمیشنهای غربی یک کار اثرگذار و قابلتوجه بوده است.
فیلم شبح درون پوسته (Ghost in the Shell)
انیمه شبح درون پوسته محصول سال ۱۹۹۵ (۱۳۷۳) به کارگردانی مامورو اوشی (Mamoru Oshii) به موضوعاتی مانند هوش مصنوعی، ضمیرآگاهی و ماهیت انسانیت میپردازد. این فیلم آیندهای را به تصویر میکشد که بشریت به یک انسان ماشینی تبدیل شده است. سرگرد موتوکو کوزاناگی (Motoko Kusanagi) کاراکتر اصلی فیلم در نقش فرمانده مقابله با تروریسم سایبری و رهبر «بخش امنیت عمومی ۹» به همراه تیم خود به دنبال یک هکر مرموز به نام “Puppet Master” هستند.
پویانمایی و داستانسرایی در انیمه «شبح درون پوسته» جزء یکی از بهترینهای آثار انیمیشن محسوب میشود و در ژانر سایبرپانک یک اثر کلاسیک به حساب میآید. همچنین انیمیشن Ghost in the Shell در میان فیلمها، کمیکها و انیمشینهای غربی یک کار اثرگذار بودهاست و تا به حال الهامبخش چندین اثر دیگر در اشکال مختلف رسانهای بوده است.
فیلم نیورومنسر (Neuromancer)
نیورمنسر یک رمان علمی تخیلی، اثر ویلیام گیبسون (William Gibson) است که در سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۲) منتشر شد. این کتاب که ترکیبی از مولفههای علمیتخیلی و داستان نوآر (زیرمجموعهای از ژانر جنایی) است یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابها در ژانر سایبرپانک محسوب میشود.
داستان فیلم برگرفته از این کتاب، در پادآرمانشهری است که جهان تحت سلطه شرکتهای قدرتمند قرار گرفته است. ماجرا مربوط به هکر ناامیدی به نام کیس (Case) است که به استخدام شخص مرموزی به نام وینترموت (Wintermute) درمیآید تا آخرین هک را انجام دهد. در این رمان مباحثی مانند هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و از بین رفتن مرز بین انسان و ماشین مورد توجه قرار گرفتهاند.
فیلم ترمیناتور (The Terminator)
نابودگر محصول سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۲) فیلمی در ژانر اکشن علمی تخیلی، به کارگردانی جیمز کامرون (James Cameron) و فیلمنامه مشترک کامرون و گیل آن هرد (Gale Anne Hurd) است. آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) نقش یک قاتل سایبورگ (ربات انساننما) به نام نابودگر (Terminator) را بازی میکند. او برای کشتن سارا کانر (Sarah Connor) به زمان گذشته فرستاده میشود. سارا کانر قرار است پسری را به دنیا بیاورد که رهبر مقاومت علیه یک هوش مصنوعی به نام اسکاینت (Skynet) میشود. این هوش مصنوعی پس از اینکه خودآگاه میشود، یک جنگ هستهای را راه میاندازد.
مایکل بین (Michael Biehn) در نقش کایل ریس (Kyle Reese) سربازی از زمان آینده است که برای محافظت از سارا فرستاده شده است. در این فیلم به مباحثی مانند سفر در زمان، امکان ایجاد خودآگاهی در ماشینها و مقابله با بشریت پرداخته میشود. ترمیناتور یک اثر کلاسیک است و چندین دنباله دیگر و حتی محصولات جانبی مانند بازیهای ویدئویی از روی آن ساخته شده است.
فیلم پلیس آهنی (RoboCop)
پلیس آهنی یا ربوکاپ محصول سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۵)، فیلمی در ژانر اکشن علمی تخیلی به کارگردانی پل ورهوفن (Paul Verhoeven) و فیلمنامه مشترک ادوارد نویمایر (Edward Neumeier) و مایکل ماینر (Michael Miner) است. داستان فیلم در آیندهای نزدیک در شهر پر جرم و جنایت دیترویت ایالت میشیگان، اتفاق میافتد. پیتر ولر (Peter Weller) در نقش یک افسر پلیس به نام الکس مورفی (Alex Murphy) بهطرز وحشیانهای به قتل میرسد و دوباره به عنوان یک افسر پلیس آهنی سایبورگ زنده میشود.
مضامینی مانند جرم و جنایت، فساد و از بین رفتن مرز میان انسان و ماشین در این فیلم مورد توجه قرار میگیرد. ربوکاپ با سه دستور اصلی برنامهریزی شده است: ایجاد اعتماد عمومی، محافظت از افراد بیگناه و حمایت از قانون. فیلم پلیس آهنی هم از نظر تجاری و هم از نظر منتقدان یک اثر موفق است و از همان زمان یک فرنچایز رسانهای را ایجاد کرد که شامل کلکسیونی از مجموعه آثار هنری از قبیل دنبالههای متعدد، سریالهای تلویزیونی و بازسازی مجدد میشد.
فیلم ترون (Tron)
ترون محصول سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۰) و یک فیلم علمی تخیلی به کارگردانی استیون لیسبرگر (Steven Lisberger) و نویسندگی مشترک لیسبرگر و بانی مکبرد (Bonnie MacBird) است. دراین فیلم جف بریجز (Jeff Bridges) به عنوان یک برنامهنویس رایانهای به نام کوین فلین (Kevin Flynn) ایفای نقش میکند. او در یک دنیای مجازی تولیدشده توسط رایانه به نام «شبکه» (The Grid) به دام افتاده است.
او برای فرار از این شبکه باید در یک میدان گلادیاتوری بجنگد. فیلم ترون به موضوعاتی مانند فناوری، هوش مصنوعی و مفهوم دنیای مجازی موجود در یک سیستم رایانهای میپردازد.
اگرچه ترون روی گیشه فیلم پرفروشی نبود، اما به خاطر تولید تصاویر رایانهای و تاثیری که بر توسعه ژانر سایبرپانک داشت، به فیلمی برای مخاطبان خاص تبدیل شد. همچنین یک فرنچایز و کلکسیونی شامل دنبالههای متعدد، مجموعه انیمیشنهای دیزنی ایکسدی (Disney XD) و یک بازسازی مجدد را ایجاد کرد.
فیلم یادآوری کامل (Total Recall)
فیلم یاداوری کامل محصول سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۸) به کارگردانی پل ورهوفن (Paul Verhoeven) و نویسندگی رونالد شوست (Ronald Shusett)، دن او بانن (Dan O‘Bannon) و گری گلدمن (Gary Goldman) است. آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) نقش یک کارگر ساختمانی به نام داگلاس کواید (Douglas Quaid) را بازی میکند. در جریان رویایی که به طور مصنوعی به او القا میشود، داگلاس متوجه میشود زندگیاش آنطور که بهنظر میرسد نیست.
این فیلم بر اساس داستانی از فیلیپ کی دیک (Philip K. Dick) به نام “We Can Remember It For You Wholesale” شکل گرفته و به بررسی موضوعاتی مانند ماهیت واقعیت و پیامدهای تغییر خاطرات میپردازد. داستان فیلم در زمان آیندهای است که زمین با افزایش جمعیت شدیدی دستوپنجه نرم میکند. مردم با سفر به مستعمرهای در کره مریخ به دنبال راه فرار از زمین هستند. جلوههای ویژه، سکانسهای اکشن و اجراها مورد توجه و تقدیر منتقدان فیلم قرار گرفت. در نهایت فیلم با فروش بیش از ۲۶۱ میلیون دلار در سراسر جهان یک موفقیت تجاری را رقم زد.