به سختی می توانید مینی سریالی با ارزش تر و آزمایش شده در مورد تأسیس آمریکا نسبت به «جان آدامز» HBO پیدا کنید – وقایع داستانی جذاب و ظریف یکی از مشهورترین معماران کشور ما. این موضوعی است که به نظر می رسد کرک الیس نویسنده نمی تواند از آن دور شود. در اینجا، در سال 2024، او به همراه هاوارد کوردر (“امپراتوری تخته راه”)، یکی دیگر از معاصران آدامز، بنجامین فرانکلین، را برای یک مینی سریال هشت اپیزودی در +Apple TV می خوانند. اما جایی که «جان آدامز» یکی از مدافعان خود جدی تر تاریخ آمریکا برای آزادی و برابری را روشن می کند،سریال فرانکلین با قهرمان آزادترش کمی خوش گذرانی می کند.
سال 1776 است و جنگ انقلابی در جریان است. آمریکا برای جلب حمایت پولی و لجستیکی از فرانسه، بنجامین فرانکلین (مایکل داگلاس کم حرف و خشمگین) را با نوه نوجوان و دستیارش تمپل (نوح ژوپ) در کنار اقیانوس اطلس می فرستد. در آنجا، آن دو خود را به جامعه فرانسه خشنود می کنند و سعی می کنند راه خود را از طریق موانع عمیقی که آنها را از دست دارندگان کیف پول که ممکن است قفل خزانه ماشین جنگی فرانسه را باز کنند، باز کنند. در مراحل اولیه، « Franklin » هر دو پسر آمریکایی را می بیند که با میزبانان خود درگیر یک حمله افسون کننده هستند، چه بنجامین به آن لوئیز بریلون دو ژوی (یک لودیوین ساگنیر درخشان) نگاه کند یا معبدی که با گروهی از انقلابیون آرمانگرا (از جمله آنها) دلپذیر است. تئودور پلرین در «در حال تبدیل شدن به یک خدا در فلوریدا مرکزی» در نقش گیلبرت دو موتیه جذاب، که به زودی به مارکیز دو لافایت مشهور تبدیل شد.
با این حال، هر چه تلاش های آن ها در میان اشراف فرانسوی خرید بیشتری پیدا کند، مشکلاتشان بیشتر می شود: جاسوسان و نمایندگان بریتانیا به سرعت وارد مذاکره می شوند تا یا به طور کامل جلوی فرانکلین را بگیرند یا پیشنهاد جذابی را به آمریکاییها ارائه کنند تا در ازای دریافت امتیاز، جنگ را متوقف کنند. علاوه بر این، پزشک خود فرانکلین، ادوارد بنکرافت (دنیل میز)، با کارش به عنوان یک مامور دوگانه برای بریتانیایی ها، مراقبت خود از فرانکلین را به خوبی انجام می دهد. این به معنای وقفه در اواسط مذاکرات توسط رقیب فرانکلین، جان آدامز (ادی مارسان) نیست، که خودپسندی شدید او، رفتار ماهرانهتر فرانکلین را از لحاظ اجتماعی با خلق و خوی فرانسویها از مسیر خارج می کند. و در حالی که جفت آنها و جان جوی راه خود را برای رسیدن به یک معاهده رسمی امضا شده با بریتانیا در پایان جنگ می پندارند، دیدگاههای رقیب آنها در مورد اینکه آمریکا چگونه باید باشد و چگونه باید با متحدانش رفتار کند با هم اختلاف پیدا می کند.
اولویت های دیدنی « Franklin » در دنباله عنوان سرگرم کننده نمایش مشخص می گردد، مجموعهای از چهرههای پیتونسکی که از کارتون های سیاسی آن زمان گرفته شده و فرانکلین را در حالات مختلف رسوایی و دسیسه نشان می دهد. این نیز در کارگردانی کامل و در نظر گرفته شده تیم ون پتن ثبت شده است. او و دیوید فرانکو، فیلمبردار، به شدت به نور طبیعی و بلوزهای غیراشباع تکیه می کنند تا فرانسوی را بسازند که همچنان به خود نمایی می چسبد، حتی وقتی که خامیاش آشکار می شود (نگاه کنید به: آشکار شدن مکرر شخصیت هایی که بر دیوار های سنگی معماری پرآذین می چرخند). موسیقی جی وادلی بیدردسر، حالت خفگی کلاسیک فرانسه قرن هجدهم را با تکنیک های امتیاز دهی مدرن متعادل می کند که باعث فرورفتن مکرر نمایش در حالت هیجانانگیز سیاسی می شود.
داگلاس بهعنوان فرانکلین، شخصیتی سرگرم کننده است. او شوخ طبعی فرضی فرانکلین واقعی را با برق چشمک داگلاس-یان در چشمانش متعادل می کند. او با تمپل پدربزرگ است، اما کمتر از فردی مانند گوردون گکو یک لذتگرا نیست – او در نقش فرانکلین به گونهای بازی می کند که گویی یکی از قهرمان های شهوانی-هیجانانگیز او در «غریزه اساسی» یا «جاذبه کشنده» در زمان به عقب کشیده شده و به یک کلاه گیس پودری سیلی زده شده است. او برای سال های پیشرفتهاش شیفته است، اما نه کمتر از آن عاشق است، آن نوع بازی بازی سالخوردهای که به خوبی با انحطاط پیش از انقلاب فرانسه در اطرافش مطابقت دارد. داگلاس با زیرکی خشک فیلمنامه الیس و کوردر رفتار می کند، حتی در شرایطی که سلامت خود فرانکلین تهدید می کند که او را برای بسیاری از مراحل آخر در بستر می گذارد.

در حالی که او در مقابل همبازی هایش، بهویژه راهنمایی های پدرانهاش از معبد Jupe، به خوبی بازی می کند، اما زمانی که با آدامز تیراندازی می کند، زنده می شود، کسی که در نیمه راه سریال طوری ظاهر می گردد که گویی نیک فیوری قصد دارد بن را به ابتکار بنیانگذاران برساند. انرژی مارسان در نقش آدامز به طور قطعی با انرژی جیاماتی در مینی سریال اصلی الیس در سال 2008 متفاوت است – “فرانکلین” به نظر می رسد یک تمدید طولانی مدت از قسمت سوم آن مجموعه است که نسخه کوتاه تری از این رویدادها را به تصویر می کشد – اما کمتر مورد استقبال قرار نمی گیرد. او در برابر سبکسری فرانکلین، متکبرتر و متضادتر است، یک دولتمرد جوان که هنوز نفهمیده است چگونه این بازی را انجام دهد. (تلاش های خصوصی او برای صحبت کردن و حفظ کردن زبان فرانسه، برخی از لحظات خنده دار تر نمایش هستند.)
نمایش زمانی که روی معبد تمرکز می کند، بیشتر دچار لغزش می شود، اگرچه ژوپ نقش را با ظاهری تحسین برانگیز و جوان بازی می کند. جایی که فرانکلین در آخرین سال های زندگیاش تلاش می کند تا میراثی را بسازد، تمپل به بلوغ می رسد و خود را در هیاهو و شلوغی زندگی فرانسوی گم می کند. او عاشق یک خواننده اپرا میشود، درگیر مثلث های عشقی می شود و حتی شغلی پیدا می کند که صفحهای با سرعت نامهها را در پاریس هجوم می آورد. در حالی که این داستان های فرعی می توانند به تنهایی نمایشی داشته باشند، در مقایسه با نقش آفرینی سنگین تر بخش های داگلاس رنگ پریدهاند. در نمایشی که از هشت ساعت گذشته به طول میانجامد، اغلب احساس می کنند که حواسشان پرت می شود، و به اندازه کافی با هنرهای پیچیدهتر بن فرانکلین مخالفت نمی کنند تا احساس کنند ارزش زمان اجرا را دارند.
همانطور که درامهای تاریخی پیش می روند، « Franklin» نگاهی اجمالی به آثار ظریفی است که برای ساختن یک جمهوری، حتی از یک اقیانوس دور، لازم است. به هر حال، آزادی آمریکا از بریتانیا بیشتر از تفنگ ها در میدان های نبرد لکسینگتون و کنکورد به دست آمد. این امر مستلزم لجبازی، جذابیت، و وعده دادن، چه واقعی و چه توهمی، برای متحدان ما بود. چیزی که ون پتن و خدمهاش انجام می دهند، احساس یک ملت جدید است که در اخگرهای رو به زوال یک امپراتوری قدیمی شکل می گیرد و خوش بینی محتاطانهای که همه طرف ها نسبت به این پتانسیل احساس می کنند.