قبل از “Cocaine Bear” و بعد از ” Cocaine Bear” وجود خواهد داشت. اینگونه است که از این پس به عنوان یک جامعه زمان را مشخص خواهیم کرد. این فیلم متحول کننده است. فیلم خرس کوکائین را در ادامه بررسی کرده ایم.
خوب، شاید آنقدرها هم عمیق نباشد. اما این یک انفجار باورنکردنی است، به خصوص اگر از دیدن کمدی/هیجان انگیز خشن کارگردان الیزابت بنکس با جمعیتی مملو بهره مند شوید. تجربه جمعی در اینجا ضروری است. “Cocaine Bear” مردم را گرد هم می آورد. “Cocaine Bear” سینما را نجات خواهد داد.
این به این دلیل است که “Cocaine Bear” دقیقاً می داند که چیست و چه کاری باید انجام دهد. این در مورد یک خرس است که کوکائین مصرف می کند. مقایسه با فاجعه عجیب «Snakes on a Plane» در سال 2006 اجتناب ناپذیر است، با مفهوم بالا، فرضیه حیوانات وحشی، و همچنین تبلیغات گیج کننده ای که قبل از آن وجود داشت. هر دو فیلم دقیقاً همان کاری را انجام می دهند که عناوینشان نشان می دهد، با حداقل میل به محتوای بیشتر یا معنادارتر. چند باری که “Cocaine Bear” حتی مقدار ناچیزی از احساسات را تزریق می کند، سرعت شروع به تاخیر می کند. این دلیل نیست که ما اینجا هستیم. ما اینجا هستیم تا ببینیم یک خرس دستهای کوکائین را خرخر میکند، سپس در جنگل به یک حمله مرگبار میپردازد.
این واقعیت که فیلم بنکس بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، تنها یکی از مولفه های دیوانه کننده آن است. جیمی واردن، نویسنده فیلمنامه، حقایق اساسی را در نظر گرفته است – یک خرس سیاه 175 پوندی جورجیا مقداری کوکائین خورد که یک قاچاقچی مواد مخدر آن را در سال 1985 از هواپیما انداخت – و تصور کرد که اگر خرس نمی مرد چه اتفاقی می افتاد، بلکه نمونه اش را گرفت و گیر کرد. یک گروه التقاطی از کوهنوردان، محیط بانان، جنایتکاران و افسران پلیس اتفاقاً بدشانسی را بر سر راه او می گذارند. آنها بهویژه زمانی که از مسیر او عبور میکنند، زمانی که او به تعمیر بعدی خود نیاز دارد، دچار مشکل میشوند. (و مبادا فکر کنید این یک فیلم ضد مواد مخدر با پیامی موعظه آمیز و خالصانه است، دوباره فکر کنید؛ این فیلم مونتاژی تمسخر آمیز از آن PSA های «فقط بگو نه» دهه 1980، از جمله یکی از بانوی اول نانسی ریگان را نشان می دهد).

«Cocaine Bear» در دوران مازاد بر دورانی است که با متیو ریس نامشخصی که به طرز دیوانهواری کیسههای پودر را میریزد (و در یک خط اینجا و آنجا مخلوط میکند) با قصد اینکه بعداً آنها را بازیابی کند، شروع میشود. (اسپویلر: او این کار را نکرد.) با این حال، چندین نفر به دنبال آنها می روند، زیرا آنها در سراسر جنگل ملی Chattahoochee گرجستان پراکنده بودند. آنها شامل یک جفت رفیق ناسازگار فروش مواد مخدر (آلدن ارنریچ و اوشی جکسون جونیور) می شوند. رئیس بی طنز آنها (ری لیوتا در آخرین نقش خود در فیلم، با یادآوری یکی از بازی های خاص خود در “رفقای خوب”). و یک کارآگاه پلیس از شهر کنتاکی که در نهایت هواپیمای قاچاقچی سقوط کرد (آیزیا ویتلاک جونیور، کاملا مرده مثل همیشه).
همچنین در آن روز در اطراف جنگل پرسه می زنند. یک دسته از نوجوانان دوفوس؛ و یک مادر مجرد مصمم (کری راسل) به دنبال دختر 13 ساله اش (پرنس بروکلین) و دوست دخترش (کریستین کانوری) که مدرسه را رها کرده بود تا از آبشار دیدن کند. (هر دو بچه در یک راه برگشتی عالی هستند، یادآور انواع شخصیت های وقیحانه و بی ادبی که در فیلم هایی مانند “The Bad News Bears” یا “The Goonies” می بینید. واکنش پسر به کشف یکی از این بسته های غیرقانونی نیست. ترس، اما بیشتر شاد: “بیا با هم مواد بفروشیم!”)
بخش اعظم شادی «Cocaine Bear» از نگاه خود این موجود ناشی میشود که برای یک فیلم احمقانه و خندهدار، بهطور شگفتانگیزی از فناوری بالایی برخوردار است. او با اجرای فیلمبرداری حرکتی توسط بدلکار آلن هنری و CGI از خانه افسانه ای نیوزلند Weta FX زنده شده است. آنها قطعاً حرکات را تقویت کرده اند و حیوان را تا حد زیادی انسان سازی کرده اند، اما به اندازه کافی واقع گرا هستند تا حملات خرس را وحشتناک کنند. در تمام مدت می خندید و جیغ می کشید، اما همچنین جیغ می کشید و خم می شوید. خشونت اغلب بسیار گرافیکی و بسیار وحشتناک است. برخی از تلخ ترین لحظات از خود خرس نیست، بلکه از احمق بودن همه این افراد و یافتن راه های دیگری برای مجروح شدن می آید.
به همین دلیل و بسیاری موارد دیگر، احتمالاً خواهید دید که به دنبال موفقیت خرس هستید. او آنقدر شاد است که آجر پشت آجر پاره میشود و بوی زیادی از چیزهای سفید به گوشش میرسد. روشهایی که او از طریق آن کوکائین مصرف میکند اغلب بسیار هوشمندانه است، از جمله خط کشیدن از پایی که به تازگی بریده شده است. و یک سکانس، به ویژه، شامل خرس غارتگر، آمبولانسی که در حال فرار است، و «فقط نمی توانم به اندازه کافی» جذاب دپش مود باشد، یک تند تند قدم زدن و لحن است. وقتی صحبت از موسیقی شد، موسیقی Mark Mothersbaugh حس مصنوعی عالی را به این شیطنت ها اضافه می کند. به طور مشابه، قطرههای سوزن، لباسها و طراحی تولید مخصوص دورهای بدون تقلید آشکار هستند. پوسترهایی که دیوارهای شاهزاده نوجوان را تزیین می کنند به ویژه الهام گرفته شده اند.
از آنجایی که «Cocaine Bear» برای مدت طولانی کاری را که به خوبی انجام میدهد، ناامیدکننده است که سازندگان فیلم از اکشن جدا میشوند تا ما را وادار کنند به این شخصیتها بهعنوان افراد واقعی اهمیت دهیم. برخی از بازیکنان برجسته به شیوههای شگفتانگیزی تکامل مییابند، از جمله اسکات سیس به عنوان یک امدادگر و آرون هالیدی به عنوان یکی از نوجوانان نفرتانگیز. اما در حالی که تعلیقی که فیلم را در دو سوم ابتدایی اکران سریع آن به همراه داشت، با نزدیک شدن به پایان فیلم، کاهش می یابد، « Cocaine Bear » همچنان به عنوان یک جهنم ظاهر می شود.