«غریب» درباره یکی از مناقشهبرانگیزترین دوران تاریخ معاصر ایران ساخته شده است. در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی کردستان تبدیل به یکی از ناامنترین مناطق ایران شد. فعالیت گروههای سیاسی چپگرا در کردستان که خیلی زود وارد فاز مسلحانه شد، باعث شد تا حکومت نوپای جمهوری اسلامی هم به مقابله برخیزد و نیروهای خود را برای بازگرداندن امنیت و به دست گرفتن شهرهای کردستان به این اُستان اعزام کند. یکی از چهرههای مشهور این مبارزات شهید محمد بروجردی (ملقب به مسیح کردستان) بود. شهید محمد بروجردی زندگی پرماجرایی داشت و اگر روزی کارگردانی بخواهد میتواند از زندگی این شهید بزرگوار یک سریال پرکشش و جذاب هم بسازد. در این مطلب به نقد و بررسی فیلم غریب محمدحسین لطیفی می پردازیم.
نقد و بررسی فیلم غریب محمدحسین لطیفی
شهید محمد بروجردی از دو جهت جایگاه ممتاز و والایی در میان شهدای انقلاب اسلامی دارد. اول از جهت مبارزاتی که در سالهای پیش از انقلاب انجام داده است و دوم از جهت پستهای حساسی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اوج جوانی به عهده گرفته است. شهید بروجردی یکی از ۱۲ نفری بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پایهگذاری کردند. بعد از ورود آیتالله خمینی به ایران و با دستور مستقیم آیتالله بهشتی شهید بروجردی در کنار محسن رضایی مسئولیت تیم حفاظت از رهبر انقلاب را برعهده داشت.
شهید بروجردی که در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در لبنان و زیرنظر شهید مصطفی چمران آموزشهای چریکی دیده و در سالهای پیش از انقلاب چند عملیات حساس نظامی هم علیه رژیم پهلوی انجام داده بود خیلی زود در نهادهای مختلف، خصوصاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عهدهدار مسئولیتهای مهم و حساسی شد.شهید بروجردی برای مدت کوتاهی ریاست زندان اوین را به عهده گرفت و بعد با دستور رهبر انقلاب به عنوان یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کردستان رفت و در آرام کردن ناآرامیهای این اُستان نقش برجستهای ایفا و گروه پیشمرگان کرد در این اُستان را بنیانگذاری کرد. مدتی هم به عنوان فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا در اُرومیه خدمت کرد. سرانجام در تاریخ ۱ خرداد ۱۳۶۲ بعد از اینکه ماشینش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و روی مین رفت به شهادت رسید. شهید بروجردی به خاطر خدمات زیادی که در کردستان انجام داد و ظاهر متفاوتی که داشت مسیح کردستان لقب گرفت.
شهید بروجردی فقط به واسظه اقدامات نظامیاش نبود که به شهرت رسید. او علاوه بر اقدامات نظامی متعدد و موثری که انجام داد توانست فرماندهان بزرگی مانند شهید محمدابراهیم همت و احمد متوسلیان را آموزش دهد و به جبهههای جنگ بفرستد. همین توانایی شهید بروجردی در پشتوانه سازی برای نیروهای نظامی بود که از او چهرهای متفاوت ساخت. علاوه بر این توانایی بالای او در ارائه تاکتیکهای جنگی مناسب در مواقع بحرانی باعث شد تبدیل به تنها گزینه موجود برای پایان دادن به غائله کردستان شود. نکته عجیب این بود که هیچ کارگردانی تا به امروز برای ساخت یک فیلم با محوریت شهید بروجردی اقدام نکرده بود. تا اینکه سرانجام محمدحسین لطیفی و حامد عنقا با حمایت موسسه فرهنگی اوج برای ساخت فیلم غریب اقدام کردند.
«غریب» داستان حضور شهید محمد بروجردی در کردستان و پایان دادن به ناآرامیهای این اُستان را روایت میکند. نویسنده و کارگردان فیلم به خوبی متوجه شدهاند برای ساخت یک فیلم دو ساعته لازم نیست کل زندگی شهید بروجردی را به تصویر بکشند. پس هوشمندانه تصمیم گرفتهاند آن بخش از زندگی این شهید را برجسته کنند که هم قابلیت دراماتیک بالایی دارد و هم بیانگر تمام ویژگیهای شخصیتی او است. مانند چ ابراهیم حاتمیکیا، لطیفی و عنقا هم روی حساسترین مقطع زندگی شهید بروجردی یعنی حضور در کردستان تمرکز کردهاند. کسانی که مطالعه گستردهای در زمینه تاریخ معاصر ایران داشتهاند میدانند که در آن مقطع حساس تاریخی کردستان چه وضعیت پیچیدهای داشت و حتی بیم آن میرفت که این اُستان از خاک ایران جدا شود.
به همین خاطر است که شهید بروجردی تنها نمیتوانست با تکیه بر تاکتیکهای نظامی اوضاع شهر را آرام کند و نیاز بود که در چند جبهه بجنگد و علاوه بر مقابله نظامی با بمباران روانی و رسانهای گروههای معاند هم مقابله کند. دراماتیک کردن اوضاع پیچیده آن دوران کار بسیار سختی است. به همین خاطر حامد عنقا به عنوان نویسندهای با تجربه کوشیده با استفاده از یک تکنیک کلاسیک داستانی و ساخت یک بدمن قدرتمند که قادر است هر کاری را انجام دهد و به اندازه شهید بروجردی باهوش است سختی کار نیروهای سپاه پاسداران را نشان دهد. استفاده از این تکنیک کمک میکند که تماشاگر گیج نشود و در میان هیاهوی صحنهها و وقایع پرشماری که فیلم قصذ دارد آنها را نمایش دهد سرنخ اصلی داستان را گم نکند. عنقا برای غافلگیر کردن تماشاگر از تمهیدات دیگری هم استفاده کرده و آن استفاده از روایت غیرخطی و فلاشبکهای متعدد برای روایت داستان است.
فیلم از انتهای ماجرای شهید بروجردی آغاز میکند و با یک فلاشبک به گذشته باز میگردد تا داستان حوادث کردستان را روایت کند. این روایط غیر خطی باعث شده تعلیق فیلم حفظ شود و تماشاگر با هیجان منتظر بماند تا ببیند قرار است چه اتفاقی برای شهید بروجردی بیاُفتد. عنقا که در آثار قبلی هم که نوشته نشان داده بلد است از عناصر ملودراماتیک برای پیش برد داستان استفاده کند در فیلم غریب هم از بستر ملودرام برای روایت داستان این مقطع حساس تاریخی استفاده کرده است. فیلم پر است از صحنههایی که با نگاه به عناصر ملودراماتیک نوشته و اجرا شدهاند. این صحنهها شاید چندان یک دست نباشند و برخی از آنها به لحاظ دراماتیک و بصری کیفیت لازم را نداشته باشند اما در نهایت به هدف خود که تاثیرگذاری بر روی تماشاگران است میرسند.
حامد عنقا اِبایی ندارد صحنههایی که مینویسد شعاری باشد. اصلاً فیلم غریب بخشی از انرژی و شور خود را از شعارهایی میگیرد که توسط نویسنده در سکانسهای مختلف فیلم استفاده شده است. اما مشکل این جا است نحوه بیان این شعارها در تمام طول فیلم یک دست نیست. البته که این شعارها با تکیه بر تحریک عواطف تماشاگران تاثیرگذار از کار درآمدهاند اما بهتر بود که در نحوه بیان این شعارها هم دقت کافی صورت میگرفت تا سکانسهای مختلف فیلم کیفیت یکسانی داشته باشند. به طور کلی باید به این نکته اذعان کرد که «غریب» بهترین فیلمنامهای است که حامد عنقا تا به امروز نوشته است. فیلمنامهای سرشار از جزئیات که از عناصر ملودراماتیک به خوبی برای پیش برد داستان خود بهره میبرد.
محمدحسین لطیفی را بیشتر با سریالهایی که ساخته است به خاطر میآوریم. سریالهایی در گونهها و ژانرهای مختلف که اکثراً با استقبال تماشاگران مواجه شدهاند. لطیفی کارش را در سینما با فیلم سرعت آغاز کرد که برای اولین بار به سراغ مسابقات اتومبیل رانی رفته بود و داستانی درباره بچههای جبهه و جنگ را در قالبی تازه تعریف میکرد. بعد از ساخت سرعت لطیفی سراغ تلویزیون رفت و با ساخت سریال کت جادویی توانست یکی از جذابترین و موفقترین سریالهای دهه هفتاد شمسی تلویزیون را بسازد. لطیفی مدام بین سینما و تلویزیون در رفت و آمده بوده است. هم سریالهای پرطرفداری ساخته که تماشاگران زیادی را پای تلویزیون نشانده است. هم فیلمهای پرفروشی ساخته که تماشاگران زیادی را به سالنهای سینما کشانده است. لطیفی نشان داده داستانگویی را خوب بلد است و بلد است با استفاده درست از عناصر ملودراماتیک داستانهای مختلف را به شکلی روایت کند که مخاطب ایرانی هنگام تماشای آن فیلم یا سریال سرگرم شود؛ به همین خاطر لطیفی یکی از بهترین گزینهها برای ساخت فیلمی است که از عناصر ملودراماتیک در آن به عنوان بن مایه اصلی روایت داستان استفاده شده است.
لطیفی که در روز سوم هم توانایی خود را در ساخت صحنههای جنگی پیچیده نشان داده بود یکی از بهترین گزینهها برای ساخت فیلمی در ابعاد غریب به حساب میآمد. فیلمی که هم پر بود از عناصر ملودراماتیک برای روایت داستانی که قصد روایت آن را داشت اما صحنههای جنگی و اکشن پیچیدهای داشت که ساخت آن صحنهها کار هر کارگردانی نبود. به همین خاطر لطیفی خیلی زود به عنوان کارگردان فیلم غریب انتخاب شد و کارش را آغاز کرد. این فیلم قطعاً یکی از بهترین کارهای لطیفی است و برای او به عنوان کارگردان یک دستاورد بسیار مهم به شمار میآید. حتی روز سوم هم نسبت به «غریب» فیلم کوچکی به حساب میآمد. ابعاد و پروداکشن فیلم به قدری بزرگ بود که هر کارگردانی را بترساند. اما لطیفی که بعد از ساخت فیلمها و سریالهای متعدد تبدیل به کارگردانی باتجربه شده است بدون هراس سراغ پروژه عظیم «غریب» رفت و موفق شد فیلمی بسازد که کارگردانی و اجرا نقش به سزایی در جذاب شدن فیلم دارند. لطیفی صحنههای جنگی فیلم را که باید احساسات تماشاگر را هم تحریک کند به شکلی کارگردانی کرده که لازمه چنین فیلمنامهای است.
برخلاف جریان غالب در سینمای امروز ایران که به سمت یک مینیمالیسم در کارگردانی پیش میرود لطیفی «غریب» را به سبک کارگردانان کلاسیک هالیوودی کارگردانی کرده است و کوشیده از دل تک تک سکانسهای این فلم بیشترین احساس را بیرون بکشد. به همین خاطر این فیلم هر اشکالی داشته باشد از اجرای خوبی برخوردار است و برخی سکانسهای آن مانند سکانسهای درگیری شهری با نیروهای معاند انقدر خوب از کار درآمده است. اجرایی که جزئیات در آن حرف اول را میزند و کارگردان با تکیه بر همین جزئیات است که موفق شده اجرای متفاوتی از سکانسهای اکشن فیلم داشته باشد. سکانسهایی سخت و پُرزحمت که مشخص است ساخت آن با دشواریهای زیادی همراه بوده است. فیلم غریب قطعاً برای لطیفی در مقام کارگردان گامی به پیش محسوب میشود و نشان میدهد این کارگردان توانایی ساخت هر فیلمی در هر ژانری را دارد.
گروه بازیگران «غریب» از جمله نکات مثبت فیلم به حساب میآیند. بعد از چ و بازی متفاوت در نقش شهید اصغر وصالی حمیدیان تبدیل به یک بازیگر مطمئن برای ایفای نقش قهرمانان جنگ شده است. به لحاظ ظاهری شباهت زیادی میان بابک حمیدیان و شهید محمد بروجردی وجود دارد و با اینکه سن حمیدیان از شهید بروجردی بیشتر است اما به مدد گریم خوب و بازی روان حمیدیان ما به عنوان تماشاگر هیچ وقت این تفاوت سنی را احسا نمیکنیم. پردیس پورعابدینی هم پس از درخشش در آقازاده و شهرتی که به واسطه بازی در این سریال به دست آورد تبدیل به انتخاب اول لطیفی و عنقا برای بازی در فیلم غریب شد. انتخابی که جواب داده و پورعابدینی موفق شده از پس ایفای نقش یک دختر کرد که با لهجه و گویش متفاوتی حرف میزند بربیاید.
کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن نشان داد کوششهای پورعابدینی به ثمر نشسته و او توانسته گام بلندی قرار گرفتن در صف بازیگران خوب زن سینمای ایران بردارد. سایر بازیگران فیلم هم کار خودشان را تا جایی که امکانش وجود داشته و فیلمنامه به آنها اجازه میداده خوب انجام دادهاند. فرهاد قائمیان در نقش یک سرهنگ وطن پرست ارتش بازی موثری دارد و مهران احمدی هم در نقش یک کمونیست تندخو که تمام هدفش در آرمانش خلاصه میشود حضور متفاوتی را در غریب تجربه کرده و موفق شده تواناییهای خود را در یک نقش منفی هم نشان دهد. به طور کلی بازیهای فیلم از نقاط برجسته فیلم است و به لحاظ بازیگری آخرین فیلم محمدحسین لطیفی فیلمی خوب و موفق به حساب میآید.
«غریب» فیلم مهمی برای سازندگان و نهاد سفارش دهنده آن است. میزان استقبال تماشاگران که در ایام عید و تعطیلات نوروز ترجیح میدهند به تماشای کمدیهای سرگرم کننده بنشینند میتواند راه را برای تولیدکنندگان غریب مشخص کند. اگر استقبال از این فیلم خوب باشد و تماشاگران به تماشای فیلم بروند سازمان اوج میتواند با خیال راحت و تحلیل مناسبتری به استقبال ساخت فیلم براساس زندگی سایر شهدای دفاع مقدس برود و زندگی سرداران مشهور جنگ تحمیلی مانند محمدابراهیم همت و محمد جهان آرا را هم به فیلم تبدیل کند.
در صورت عدم استقبال مردم هم نهاد تولیدکننده فیلم میتواند با ارزیابی چرایی این عدم استقبال و تحلیل مناسب از نقاط ضعف و قوت فیلم به نتایج خوبی برسد و این نقاط ضعف و قوت را برای ساخت در فیلمهای بعدی به کار ببندد. با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه ایران غریب وضعیتی فراتر از یک فیلم سینمایی پیدا کرده و تبدیل به یک محصول استراتژیک در حوزه فرهنگ شده است. محصولی که استقبال یا عدم استقبال از آن میتواند نتایج متفاوتی به دنبال داشته باشد و مدیران فرهنگی را در تصمیم گیری برای امور فرهنگی کشور به طور عام و سینما به طور خاص یاری نماید.