داستان آن فرانک برای چندین دهه در آگاهی فرهنگی سوخته است – داستان غم انگیز امید و انعطاف پذیری در برابر خشونت آخرالزمانی. اما فرانک نه خود را به انکس مخفی رساند و نه به تنهایی از 761 روز اشغال نازیها جان سالم به در برد: او نه تنها از خانوادهاش بلکه از شجاعت روزمره کسانی که وقتی از آنها خواسته میشود یکی را انتخاب کنند، کمک گرفت. ایمنی خود و انجام کار درست، دومی را انتخاب کرد. فیلم یک نور کوچک را در ادامه بررسی کرده ایم.
فیلم یک نور کوچک، آخرین مینی سریال از Nat Geo، با تمرکز بر یکی از آن روح های شجاع، زاویه جدیدی از حماسه آن فرانک ارائه می دهد: میپ گیس (بل پاولی)، دوست و منشی اتو فرانک (لیو شرایبر)، که، با چند کارمند و دوستان دیگر، به مدت بیش از دو سال به مخفی کردن خانوادهاش از نازیها کمک کرد. با انجام این کار، سازندگان جوآن راتر و تونی فیلان («Grey’s Anatomy») داستانی درخشان اما تکان دهنده از مقاومت و شجاعت، و خطراتی که مردم روزمره برای حفظ انسانیت خود متحمل می شوند، می سازند.
برای دو اپیزود اول، که با بیدرنگ و جذابیتی خاص توسط سوزانا فوگل از «Booksmart» کارگردانی شد، میپ فقط یک دختر معمولی است که سعی میکند در شرایط سخت بزرگ شود: او یک بیست و چند ساله با چشمانداز کم، بدون شغل و بدون شوهر است. (البته مگر اینکه با یکی از برادران خوانده اش ازدواج کند). خوشبختانه، او با پسری خوب و حساس به نام جان (جو کول از «باندهای لندن») آشنا می شود و از جذابیت و سرسختی قابل توجه خود برای یافتن شغلی برای اتو فرانک در شرکت او استفاده می کند. اما زمزمههای پیشرفت نازیها به واقعیت تلخ تبدیل میشود و در عرض چند سال (و در پایان قسمت اول)، میپ متوجه میشود که فرانکها را یکی یکی به ضمیمه بالای دفاتر اتو در آمستردام قاچاق میکند.

ما حیله گری او را خیلی زود می بینیم، زیرا او و خواهر بزرگتر فرانک مارگوت (اشلی بروک) باید با دوچرخه از یک ایست بازرسی نازی ها عبور کنند. میپ در مواجهه با اولین مانع واقعی خود (از بسیاری که در آینده خواهد آمد)، کاری را که بهترین انجامش را انجام می دهد انجام می دهد: روی پاهایش فکر کنید و درگیر شوید. او قبل از این که مارگوت را در مقابل افسران نازی قرار دهد، مربیگری می کند: «تو خیلی قوی تر از چیزی هستی که فکر می کنی». او ممکن است این را با خودش بگوید.
کار پاولی در هر هشت اپیزود فوقالعاده است: «A Small Light» اساساً یک داستان بلوغ برای میپ گیس است که رشد خودش به یک بزرگسال خودشکوفایی با شرایط مرگ یا زندگی که با آن مواجه است همزمان است. او نقش Miep را با انبوهی از جوششهای شوخآمیز با عملی بدبینانه بازی میکند و حتی دلخراشترین سناریوها را با خوشآمدگویی خنثی میکند. این طناب ظریفی برای راه رفتن است – «خانم مایزل شگفتانگیز» بهواسطه «پیانیست» – اما میتواند از تلههای تشییع جنازه بسیاری از داستانهای هولوکاست جلوگیری کند بدون اینکه آن را به مزخرفات « JoJo Rabbit» تبدیل کند.
البته سفر میپس تنها داستان قهرمانی نیست که ما دنبال می کنیم. تلاشهای خود یان برای رساندن کارتهای جیرهبندی به فرانکها منجر به استخدام او در مقاومت هلند میشود. در آنجا، او راههای دیگر را، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، میبیند، هموطنانش در برابر نازیها مقاومت میکنند – و فداکاریهای کوچکی که همگی باید در این راه انجام دهند. شیمی کول و پاولی قابل لمس است، به خصوص که ساده لوحی چشمان آنها جای خود را به شناخت سخت از کارهایی می دهد که باید برای نجات دیگران (و رازهایی که باید از یکدیگر نگه دارند) در طول سریال انجام دهند.
اما نقطه برجسته بارز بازیگرانی که از قبل ستارهای بودند (که شامل نوح تیلور و اندی نایمن نیز به عنوان ساکنین آنکس میشود) شرایبر است که اتو (Otto) ستونی است که نمایش واقعاً بر آن استوار است. این یک نوبت عزم و اراده نجیب است، مردی ساکت که شجاعتش میپ را تشویق می کند تا برخی از کارهای خود را نشان دهد. (صحنههای آنها با هم، اغلب آرامترین صحنههای نمایش، از بهترین صحنههای نمایش هستند.) شرایبر همیشه با آرامترین صداهای باریتونی عمیق خود، پادشاهی بود که با صدای بلند صحبت میکرد، و این ویترینی فوقالعاده برای این ویژگیها است.
طبیعتاً، این نمایش حداقل زمانی را برای آن فرانک کوچک (بیلی بولت)، با چشمان درشت او به آینده و خاطرات شطرنجی قرمز که تبدیل به یکی از ضروری ترین متون ادبیات غرب می شود، اختصاص می دهد. اما راتر و فیلان دیدگاه او را کاملاً در حاشیه نگه میدارند: این میپ و ذخایر شجاعت ناگفتهاش است که «A Small Light» همواره در کانون توجه خود قرار دارد.
همانطور که Gies واقعی گفته است: “هیچکس نباید فکر کند که شما باید خاص باشید تا به دیگران کمک کنید. حتی یک منشی معمولی یا یک زن خانه دار یا یک نوجوان می تواند به روش خود یک چراغ کوچک را در یک اتاق تاریک روشن کند.» “A Small Light” این فرضیه را به روش های دلگرم کننده و انسان گرایانه آزمایش می کند. حتی از آنجایی که مخاطبان میدانند داستان فرانک چگونه به پایان میرسد، شما امیدواری ضعیف آنها را به اشتراک میگذارید که شاید، موفق شوند. و حتی اگر این کار را نکنند، حداقل داستان آنها زنده خواهد ماند – نه داستانی از بدبختی و آشفتگی، بلکه زندگی هایی که زندگی کرده اند، و ذره های کوچک شادی از تاریکی بیرون آمده است.
کل سریال برای بازبینی نمایش داده شد. «A Small Light» دوشنبه در کانال نشنال جئوگرافیک پخش میشود، سپس در دیزنی پلاس و هولو پخش میشود.
من کلا به فیلم های دوره ی جنگ جهانی علاقه مندم. با وجودی که پر از رنج و غمه. این فیلم هم قشنگ و غم انگیز بود.بعضی انسانها وقتی قدرت داشته باشن چقدر می تونن ترسناک باشن و کنترل نشدنی!