پرنس اندرو، مصاحبه بی بی سی Newsnight، نوامبر 2019 :”این یک مکان مناسب برای اقامت بود.”  

صادقانه بگویم، غیرقابل باور است که شاهزاده اندرو قبول کند که با بی بی سی به این شکل بی پایان مصاحبه کند، و حتی باورنکردنی تر است که او فکر می‌کند که این کار خوبی است! برای گفتن جملاتی مانند “عرق نمی‌کنم” و “جای مناسبی برای ماندن بود” باید در چه شرایطی زندگی کنید و بعد از آن فکر کنید چقدر حرف های تأثیرگذاری زدم و همه لذت بردند! خوب، ما می‌دانیم که او در چه نوع شرایطی زندگی می‌کرد! در یک حباب ایزوله و جدا از جامعه. حباب سلطنتی از آهن ساخته شده است. با این حال، شاهزاده اندرو یک تیم کامل روابط عمومی دارد که برای او کار می‌کنند. افراد روابط عمومی احتمالاً در دنیای واقعی زندگی می‌کنند و می‌دانند که چگونه از خطرات اجتناب کنند. چرا این اجازه را می‌دهند؟ شاهزاده اندرو و افرادش در مصاحبه قدم زدند و فکر کردند که این یک ایده خوب است، و نتیجه نهایی توسط چارلی پراکتور، سردبیر رویال سنترال، اینگونه توصیف شد که “هواپیما با یک نفتکش برخورد می‌کند و باعث سونامی می‌شود. سطح انفجار هسته ای بد است.” Scoop فیلمی سرگرم کننده به کارگردانی فیلیپ مارتین، بر اساس کتاب سام مک‌آلیستر به نام Scoops: Behind the Scenes of the BBC’s Most Shocking Interviews (اسکوپز: پشت صحنه شوکه کننده ترین مصاحبه های بی‌بی‌سی)، چگونگی این اتفاق را نشان می‌دهد. 

 سام مک‌آلیستر (بیلی پایپر) تهیه کننده جوان شبکه خبری بی‌بی‌سی است که کار اصلی او رزرو مهمانان است. او به  دعوتگرفتن مهمانانی که تصور می‌شد غیرقابل ارتباط هستند، شهرت دارد. او با روزنامه نگاران جدی که او را در بی بی سی احاطه کرده اند متفاوت است. موهایش بلوند دکلره شده است، لباس های چرمی تنگ می‌پوشد و مدام در داخل و خارج از دفتر می‌چرخد. روزنامه نگاران دیگر به او نگاه می‌کنند. او “یکی از آنها” نیست. “ارین بروکوویچ” قلمرو یکسانی را پوشش داد. 

فیلم Scoop

 سام ایده دیوانه کننده ای پیدا می‌کند. شاهزاده اندرو که تقریباً یک دهه به دلیل “دوستی” با مجرم جنسی محکوم شده جفری اپستین در شایعات و رسوایی ها غرق شده بود، برای تشویق “کارآفرینان جوان” “ابتکاری” به نام Pitch Palace را آغاز می‌کند. یک آدرس ایمیل وجود دارد، یک ورودی به «قصر» که دهان بسته است. سام آن را امتحان می‌کند. او در نهایت با آماندا تیرسک (کیلی هاوز)، نزدیکترین دستیار شاهزاده اندرو، ارتباط برقرار می‌کند. آماندا، در کمال تعجب، مجذوب ایده مصاحبه شده است. اما چگونه اندرو را متقاعد کنیم؟ چگونه مادر اندرو را متقاعد کنیم؟ سم و آماندا با احتیاط دور یکدیگر حلقه می‌زنند، هرگز با چیزی موافقت نمی‌کنند، و کارت ها را نزدیک سینه خود نگه می‌دارند. همه چیز با انتشار خبر خودکشی اپستین در آگوست 2019 تغییر می‌کند. 

اسکوپ، وقتی می‌آید، مال سام است. او به طور خاص از امیلی مایتلیس (گیلیان اندرسون) می‌خواهد تا مصاحبه را انجام دهد. مایتلیس یک خبر خوان و روزنامه نگار بی بی سی است که دفاتر را جارو می‌کند و شلاقی را در دست گرفته است، بسیار فراتر از نگرانی های همکارانش. او و سام نمی‌توانستند بیشتر از هم متفاوت باشند، اما با تبدیل شدن به یک مصاحبه، این دو زن به یکدیگر تکیه می‌کنند. امیلی مهارت هایی دارد که سام ندارد و بالعکس. آنها یک تیم قدرتمند در کنار هم هستند. 

 در بین اکشن جنون آمیز پشت صحنه بی بی سی، ما شاهزاده اندرو را در زیستگاه طبیعی اش تماشا می‌کنیم، و این تصویر زیبایی نیست.   

روفوس سیول نقش اندرو را در نقش یک قلدر و کمی بازنده بازی می‌کند، یک «پسر مامانی» که کاریزمای خود را بیش از حد ارزیابی می‌کند. کارکنان کاخ داستان های ترسناکی درباره کار کردن برای اندرو دارند، و صحنه ای دردناک وجود دارد که او یک خدمتکار وحشت زده را سرزنش می‌کند. شباهت سول به اندرو گاهی عجیب است، به خصوص صدا. صدای اندرو چنان صدای سلطنتی کوچکی است که هوا آزادانه روی تارهای صوتی جریان ندارد. سوئل احساس سردرگمی و عصبانیت اندرو ناشی از حس برتری او را نشأت می‌دهد، کل نگرش او بی‌صبر است: «چه زمانی مردم دست از سر و صدا کردن در مورد تجارت جنسی اپستین برمی‌دارند؟» 

 در هر صحنه از Scoop نیروی محرکه ای وجود دارد. سم ما را به جلو می‌برد، در حالی که با چکمه های بلندش در لابی ها و راهروها پایین می‌رود. معرفی کل سازمان خبری بی‌بی‌سی به عنوان مجموعه ای از بی‌حوصلگی ها بدون ایده ی خوبی احتمالاً بسیار ناعادلانه است، اما این اساساً یک داستان ضعیف است. سام، کسی که هیچ کس او را جدی نمی‌گیرد، مصاحبه قرن را ترتیب داد. (فیلم به شیوه حیله گرانه خود ادای احترام به تهیه کنندگان است.) 

 مصاحبه تقریباً کامل نشان داده شده است و اندرسون و سیول فضای بسیار عجیب و پرتنش نسخه اصلی را به تصویر می‌کشند. با این حال، این بار، می‌توانیم افرادی را که پشت دوربین هستند، ببینیم، حالات چهره همه آنها وقتی متوجه می‌شوند که چقدر بد پیش می‌رود. مک‌آلیستر در کتابش نوشته وقتی به اطرافش نگاه می‌کرد، از کلماتی که از دهان شاهزاده بیرون می‌آمد شوکه شد. او نمی‌تواند به راحتی بگوید “من عرق نمی‌کنم”، می‌تواند؟ آیا این اتفاق افتاده است؟ او خجالت زده نمی‌شود؟ 

 اتفاقات Scoop مربوط به گذشته بسیار نزدیک است و همه ما این مصاحبه را دیده‌ایم، بنابراین ممکن است هیچ شگفتی در اینجا وجود نداشته باشد. علاقه در جزئیات است. لحظه ای است که سام خسته و کوفته با اتوبوس به خانه می‌رود و به گروهی از دختران نوجوان که جلو نشسته‌اند نگاه می‌کند که با صدای بلند می‌خندند. نگاهی به صورت سام می‌آید – متفکر، غمگین و نگران. مشخص است که که به چه چیزی فکر می‌کند، قربانیان اپستین در آن سن بودند. Scoop آنقدر روی «به دست آوردن داستان» متمرکز است که گاهی اوقات به راحتی می‌توان فراموش کرد که داستان در واقع چیست. داستان واقعی درباره یک مصاحبه شرم آور نیست که توسط یک شاهزاده رسوا شده است. این درباره نخبگان است که افراد ضعیف را شکار می کنند.  “اسکوپ” از دیالوگ برای رساندن این موضوع استفاده نمی کند.  همه اینها روی صورت پایپر است که به آن دختران نوجوان بی خیال نگاه می کند. 

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *