فیلمی که جمله توصیفی آم “اولین کارگردانی یک بازیگر کمیک خوب” احتمالا یک میدان مین است. برای هر «Eighth Grade»، حدود دوازده «Fool’s Paradise» وجود دارد، مطالعه موردی برای اینکه چگونه مهارت های یک مجری با استعداد لزوماً به موفقیت در کارگردانی تبدیل نمی‌شود. فیلم Self Reliance را در ادامه بررسی کرده ایم.

 مهم تر از این، ژانر رو به زوال «کمدی LA COVID» است – فیلم هایی که معمولاً توسط کمدین های لس آنجلس ساخته می‌شوند که سعی دارند تا حدی ارتباط انسانی داشته باشند و همه در خانه های یکدیگر در اوایل دهه 2020 فیلمبرداری شده اند. 

فیلم Self Reliance جیک جانسون، دقیقاً به دلیل شیوع کووید ساخته نشده – بلکه او از سال ها پیش این مفهوم را دنبال می‌کرد – اما همه گیری و قرنطینه های متعاقب آن باعث شد تا او  فرصت عالی برای ساختن آن پیدا کند. از طریق حس عمیق جانسون از پوچ گرایی، بر دلخوری برخی از معاصران که معتقد به سختی انزوا هستند، غلبه می‌کند. 

 جانسون که نویسندگی و کارگردانی را برعهده دارد، در نقش تامی، یک مرد سفیدپوست غمگین در حال گذران میانسالی در لس آنجلس است. او در یک دفتر غیرقابل توصیف در کوچه بن بست کار می‌کند. او هنوز از پایان رابطه 23 ساله خود با دختر رویاهایش (ناتالی مورالس) افسرده است. زندگی او یک روال کسل کننده دارد. بنابراین وقتی اندی سامبرگ بازیگر (بازیگر خودش) با لیموزین وارد شده و از او می‌خواهد سوار شود، شانه بالا می‌اندازد و می‌گوید بله. (این فیلم توسط The Lonely Island، توسط شرکت تولید شده است.) 

 معلوم شد که سامبرگ استخدام شده تا تامی را به انباری دورافتاده بیاورد که در آن چند گرینلندی در آن زمین بازی دارند: او قرار است در محبوب ترین برنامه تلویزیونی واقعیت مجازی دارک وب شرکت کند، جایی که باید 30 روز به عنوان یک گروه ناشناس زنده بماند. این در حالی است که شکارچیان سعی می‌کنند او را بکشند. او همیشه برای سرگرمی این مخاطب ناشناس دنبال خواهد شد. تنها راهی که او را نجات می‌دهد: شکارچیان نمی‌توانند جان ۲ نفر را به خطر بیندازند. بنابراین اگر او در نزدیکی شخص دیگری باشد، در امان است. اگر او این ماه را پشت سر بگذارد، یک میلیون دلار در انتظار اوست. 

فیلم Self Reliance

 آسان به نظر می‌رسد، نه؟ او فقط باید در تمام ساعات روز در تماس نزدیک با افراد دیگر باشد. اما Self Reliance و جانسون معتقدند که این کار آنقدرها هم که فکر می‌کنید آسان نیست، به ویژه برای آن دسته از ما که زندگی ساده و بدون حاشیه ای داریم. پس از چند روز پارانویای فزاینده مبنی بر اینکه همه اطرافیانش می‌توانند یکی از قاتل ها باشند پخش می‌شود. او تصمیم می‌گیرد از خانواده اش کمک بخواهد. مشکل از اساس پوچ است و دوری تامی از آنها در طول سال ها تلخی به خاطر رها شدن پدرش (کریستوفر لوید) باعث می‌شود مادر و خواهرانش (مری هالند و امیلی همپشایر) آنقدر شک داشته باشند که نمی‌توان روی آنها حساب کرد. 

 در عوض، تامی باید به غریبه ها روی آورد تا نیاز فعلی شرکت را برآورده کند، جایی که فیلم Self Reliance جالب ترین ایده های خود را در مورد ارتباط انسانی و نیاز به دور کردن خود از چیزهای آشنا درک می‌کند. اول، او یک نفر را از خیابان که نامش را «جیمز» می‌گذارد، استخدام می‌کند (بیف ویف تایتان با آن پوزخند و لبخند محبت آمیز) او را تحت الشعاع قرار می‌دهد. این دو موفق شدند و دوستی غیرمنتظره آنها جذاب ترین عنصر فیلم است. سپس، آگهی کریگزلیست که در جستجوی دیگر شرکت کنندگان بالقوه است، او را به مدی (آنا کندریک) هدایت می‌کند، هموطن تنهایی که به دنبال همراهی می‌گردد تا بقیه را سوار این رقابت کند. 

در اصل، فیلم Self Reliance مانند یک تمثیل از روشی است که بسیاری از ما مجبور شدیم تعامل اجتماعی را پس از دو سال سکونت در خانه هایمان از نو شروع کنیم. این لحظات به نظر آموزشی می‌رسند، بیشتر در این مرحله میانی اتفاق می‌افتند، زمانی که مدی از ذوق طبیعی خود استفاده می‌کند تا تامی را از منطقه آسایش خود خارج کند. در بعضی جاها کمی بیش از حد مانند “Garden State” است، اما جانسون به طور هوشمندانه یک لایه به اندازه کافی تیره و تار را روی دینامیک آنها قرار می‌دهد تا از سادگی کار جلوگیری کند. 

 مشکلات زمانی پیش می‌آیند که جانسون در تدارکات کامل گم می‌شود و به وضوح ایده های زیادی در مورد اینکه مسابقه واقعاً چه می‌تواند باشد یا تأثیری که می‌تواند بر تامی داشته باشد، دارد. اما هرگز به هیچ یک از آنها کاملا متعهد نمی‌شود. آیا این یک بازی مرگ یا زندگی واقعی است؟ اگر چنین است، خطرات کافی نمایش نمی‌دهد. حتی وقتی جانسون تشخیص می‌دهد که تماشای تعقیب او چقدر خنده دار است، گویی او در «After Hours» بازی می‌کند. همانند اشاره یکی دیگر از شرکت کنندگان در مسابقه، آیا این یک کمدی است که در آن مردم به قیمت او می‌خندند؟ جانسون هرگز تصمیم قطعی نمی‌گیرد که آیا می‌خواهد چیزهای بیشتری از «The Most Dangerous Game» یا «The Truman Show» قرض بگیرد، یا رزولوشن را در مکانی آشفته بین تاریک و آفتابی باقی می‌گذارد. 

 با تکیه بر شخصیت لاکونیک جانسون و چند بیت تبلیغاتی گسترده (مانند یک ریف چند دقیقه ای با یک قاتل درباره شخصیت های دراماتیک) یا بازیگرانی مانند اندی سامبرگ و وین برادی که به عنوان نمایندگان دستمزدی برای نمایش اسرارآمیز ظاهر می‌شوند، اساس پوچ است. این لحظات جالب هستند، اما بسیار کم اتفاق می‌افتند. سازنده این باور را ندارد که به طور کامل به درامدی، آنطور که این نسبت نیاز دارد، متمایل شود. 

 در نقاط مختلف Self Reliance، گروهی از دستیاران تولید از سایه بیرون می‌آیند تا زمانی که تامی تنها است با او صحبت می‌کنند، و اظهار می‌کنند که او «یکی از محبوب هایشان است» و دستورالعمل های تولید را برای تغییر ارسال می‌کنند. تا مخاطبان خود را علاقمند نگه دارند. 

 این ایده ها کمی جالب تر از آنچه Self Reliance دنبال می‌کند به نظر می‌رسد: کمدی درباره معنای ارتباط و دوستی. اگر در این مکان عابران پیاده فرود بیایند، حضور دیوانه وار جانسون روی صفحه باعث می‌شود که چیزی سرپا بماند. فقط امیدوارم جاه طلبی های واضح او در آینده فراتر از منطقه شهری لس آنجلس گسترش یابد. 

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *