روری کندی یک مصاحبه کننده فوق العاده است. ما قبلاً او را در پروژه های دیگر او مانند Last Days in Vietnam که نامزد اسکار شده بود دیده‌ایم، و این نقطه قوت اصلی پروژه جدید او است. یک مینی سریال ۴ قسمتی متعلق به HBO به نام The Synanon Fix است. مهارت های او در ایجاد احساس راحتی، به اعضای سابق گروه خودیاری که به یک فرقه تبدیل شده‌اند اجازه می‌دهد تا آنقدر صریح درباره زمان خود در سازمان صحبت کنند، تا جایی که برخی چیزهایی را جلوی دوربین اعتراف می‌کنند که عمرا این کار را نمی‌کردند. این مردان و زنان به دنبال بهبودی خود نیستند، بلکه در مورد اینکه چگونه گروه تحت رهبری دیوانه وار، چاک ددریک، به تاریکی فرود رفته اند. همانطور که امروزه معمولاً اتفاق می‌افتد، فیلم The Synanon Fix طول مناسبی ندارد – می‌توانست یک مستند داستانی عالی بسازد – زیرا دو قسمت اول برای رسیدن به دوران سقوط Synanon بسیار طولانی است، اما چیزی قدرتمند وجود دارد. درباره بخش اعظم داستان های غیرقابل باور گروهی که از ابتدا احساس مشکل می‌کردند. 

 بسیاری از بازماندگان سینانون با جمله آخر مخالف هستند. شنیدن اینکه چه تعداد از افراد درگیر در این سازمان هنوز در مورد منشأ آن به طور مثبت صحبت می‌کنند شگفت آور است و خاطرنشان می‌کنند که بدون آن اینجا نبودند. با این حال، با تماشای «Synanon Fix»، می‌توان پوسیدگی را در هسته این رویکرد نسبت به هوشیاری مشاهده کرد. Synanon که در سال 1957 توسط Dederich تأسیس شد، یک برنامه بازپروری مواد مخدر در سانتا مونیکا بود که با هدف تخریب افراد ساخته شد. آنها برای چیزی به نام Game شهرت یافتند، نوعی از حمله درمانی که در آن مردم اساساً کسی را مورد انتقاد، تمسخر و توهین قرار می‌دهند و او را بیش از هر چیز دیگری از طریق شرم به هوشیاری وادار می‌کنند. آیا این کار درست است؟ امروزه افرادی زنده هستند که اصرار دارند که این کار انجام شود. اما ذاتاً یک پویایی قدرت عمیقاً معیوب ایجاد می‌کند که شخصی باید مسئول «بازی» باشد. 

فیلم The Synanon Fix

فیلم The Synanon Fix واقعا نشان می‌دهد که چگونه برنامه هایی مانند این بر شستشوی مغزی متکی هستند. در پایان، سینانون از کودکان سوء استفاده می‌کرد، اعضا را مجبور می‌کرد تا شرکای خود را عوض کنند، و حتی ادعا می‌شد که قصد قتل توسط مار زنگی را داشت. کندی از همان روزهای اولیه که اجازه می‌داد افراد معتاد روی آن مبل بنشینند سقوط کرد. تصمیمات نگران کننده فزاینده ساختار قدرت سینانون، به ویژه ددریچ را شرح می‌دهد. بسیاری از آنچه در اینجا ثبت می‌شود، داستانی از این است که چگونه رفتار کنترلی از خودش تغذیه می‌کند. هر بار که ددریش پیروانش را مجبور به انجام یک کار می‌کرد، دفعه بعد باید آن را بالا می‌برد، تا اینکه یکی از قوانین اصلی خشونت را زیر پا گذاشت، آسیب های شخصی اعضایش را پخش کرد و سر زنان را در سینانون تراشید. وقتی کندی به مصاحبه با فرزندان همسایه دی می‌پردازد که به خاطر راه آهن زیرزمینی برای جوانانی که از محله فرار می‌کنند، مشخص می‌شود که این گروه مدت اا پیش هدف اخلاقی بالاتر خود را پشت سر گذاشته‌اند. 

و با این حال آنچه در مورد بخش پایانی بسیار جالب است این است که بازماندگان چقدر قضاوت کمی در مورد Synanon می‌کنند. به عنوان یک مستند مستقل، این یکی از جذاب ترین اسناد در مورد چگونگی شکل گیری و تداوم فرقه ها است. همه ما دوست داریم باور کنیم که عاشق رهبر فرقه ای مانند ددریش نمی‌شویم، اما به این افرادی که رفتارهای وحشتناک زیادی را دیده اند، در مورد اجتماع، بقا و حمایت از یکدیگر صحبت می‌کنند، گوش می‌دهیم. فرقه ها به این دلیل شکل می‌گیرند که مردم بدی ها را نادیده می‌گیرند و فقط بر خوبی هایی که از آن سازمان تمرکز می‌کنند. وقتی یک آقایی در سن بیست و چند سالگی از مجبور شدن به وازکتومی صحبت می‌کند، در زمانی که ددریچ فکر می‌کرد گروه آنها باید بدون فرزند باشند – زنان نیز مجبور به سقط جنین شدند – تقریباً هیچ عصبانیتی در صدای او وجود ندارد. می‌توان انتظار داشت که این افراد از دستکاری شدن خشمگین باشند، اما به نظر می‌رسد که آنها هنوز هم تمام اتفاقات بدی را که رخ داده صرفاً هزینه ای برای جامعه پاک می‌دانند که جان آنها را نجات داده است. 

 همه اینها می‌توانست در یک فیلم بلند، و شاید قوی‌تر از آن، محقق شود. تنظیم بیش از حد طول می‌کشد – ساعت اول به خصوص کند است – و می‌توانست حتی با سرعت بهتری برای نمایش ترسناک Synanon وجود داشته باشد. هنوز بخش هایی وجود دارد که لازم است نگاهی بیندازیم، عمدتاً به این دلیل که کندی چقدر سوژه هایش را وادار می‌کند تا به روش هایی صحبت کنند که تقریباً غیرقابل درک است، و آشکارا در مورد تروما صحبت می‌کند، به گونه ای که نشان می‌دهد گروهی مانند سینانون در وهله اول چگونه شکل گرفتند. ما دوست داریم فکر کنیم که چیزی مانند Synanon نمی‌تواند امروز در دنیایی که بیشتر از فرقه ها آگاه است اتفاق بیفتد.  تماشای “Synanon Fix” به من یادآوری کرد که رفتار انسان را می‌توان به نام توانبخشی یا خودیاری دستکاری کرد. اینگونه است که فرقه ها به وجود می‌آیند. اگر رهبران اعضای خود را متقاعد کنند که به منافع آنها مربوط می‌شود، می‌توانند هر کاری انجام دهند. 

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *