قسمت دوم فصل دوم سریال زخم کاری روز جمعه ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ از فیلیمو پخش شد. در این قسمت شاهد اتفاقهای عجیب و غیرقابل انتظار بودیم تا جورچین ماجراهای ریزآبادیها به مرحله مسعود طلوعی برسد. مردی مرموز و چند وجهی که حضور مهمی در اتفاقهای این فصل سریال دارد. در این پست به نقد و بررسی قسمت دوم زخم کاری ۲ می پردازیم.
نقد و بررسی قسمت دوم زخم کاری ۲
زخم کاری در فصل دوم به سراغ اقتباس از شاهکار شکسپیر یعنی هملت رفته است. نمایشنامهای که تا امروز اقتباسهای بسیاری در سینمای جهان و ایران داشته و حالا در زخم کاری محمدحسین مهدویان سعی کرده است کاراکترها را بر اساس سرنوشتهای شخصیتهای هملت به پیش ببرد. در قسمت دوم عمده تمرکز سریال روی معرفی شخصیت مسعود طلوعی بود. مردی ظاهرالصلاح و به ظاهر شریف که کارهای عامالمنفعه زیادی انجام میدهد و در میان مردم جامعه زندگی معمولی دارد. طلوعی اما وجه دیگری هم دارد و آن وصل بودنش به حلقههای اصلی قدرت است. در واقع او رابط امن و مطمئن ریزآبادیها با جریان قدرت و سیاست است و تلاش میکند برخی از کاستیها را رفع و رجوع کند.
حالا دیگر میثم مالکی متوجه نفوذ و قدرت طلوعی شده و فهمیده است که او کارهای زیادی برای انجام دادن از دستش بر میآید. میثم که در فصل اول رابطه عاشقانهای با مائده دختر ناصر داشت حالا در فصل دوم نیز رگههایی از علاقه به شیدا دختر شفاعت را از خود بروز داده است و به نظر میرسد بعد از خواستگاری غیرقابل پیشبینی طلوعی در مراسم بدرقه شهریار فرزند ارشد شفاعت خانواده مالک بیش از گذشته به خاندان طلوعی و شفاعت نزدیک شدند.
شخصیت مرموز سیما همسر جوان شفاعت که سودای قدرت را در سر میپروراند یکی از ویژگیهای فصل دو است که تقابل او و سمیرا در قسمتهای بعد نیز میتواند جذاب باشد.
قسمت دوم زخم کاری، ۳ اتفاق و نقطه عطف داستانی را پشت سر گذاشت؛
۱. خواستگاری طلوعی از سمیرا که میثم را بیش از گذشته از طلوعی نفرت زده کرد.
۲. قتل ناصر در پیش چشمان سمیرا برای از میان برداشتن مزاحمهایی که وارد خلوت طلوعیها و مالکیها شدند.
۳. نمایی عجیب و غیرقابل پیشبینی از مالک در سکانس پایانی این قسمت که نشان میدهد دستمالچی او را نجات داده و او زنده است. مالک حالا با کپسول اکسیژن در یک ویلای ناشناخته نشسته و نظارهگر اتفاقهایی است که در حال رخ دادن است. تاج پادشاهی حالا بیش از گذشته در میان حلقههای قدرت دست به دست میچرخد.