نقد و بررسی کتاب تافته و ماهرو

169
0
نقد و بررسی کتاب تافته و ماهرو

کتاب صوتی تافته و ماهرو اثری از مهرنوش رستم‌پور، نویسنده‌ی معاصر ایرانی است. کتاب صوتی حاضر، دو داستان کوتاه از این نویسنده‌ی خوش‌قریحه‌ی ایرانی را در بر دارد. رستم‌پور در این دو داستان نیز همانند اغلب آثارش، با بیانی جذاب و دلنشین به مضامین اجتماعی و بحران‌های انسانی پرداخته است. در این پست به نقد و بررسی کتاب تافته و ماهرو می پردازیم.

نقد و بررسی کتاب تافته و ماهرو

کتاب صوتی تافته و ماهرو، دو داستان کوتاه به نام‌های تافته و ماهر از میان داستان‌های کوتاه مهرنوش رستم‌پور را در بر دارد. رستم‌پور در این دو داستان، به مضامین مختلفی از جمله دغدغه‌ها و پیچیدگی‌های زندگیِ انسانِ امروزی، عشق و بحران‌ها و معضلات اجتماعی پرداخته است. او در هر یک از این روایت‌ها تصویری جامع‌انگارانه از چالش‌های روزمره و برشی از زندگیِ یک ایرانی معاصر را ارائه داده است. در ادامه به‌اختصار به یکی از این آثار می‌پردازیم.

تافته، دختر درسخوان و باهوش دانشکده، در میانه‌ی ارتباط دوستش تابان با کاوه قرار گرفته است. تابان دختری‌ست شاد و سرزنده، پُر سر و صدا و امروزی. مادرِ تابان از زندگی با پدرش خسته شده و به سوئد و نزدِ خانواده‌ی خودش برگشته. تابان و پدرش به‌تنهایی با هم زندگی می‌کنند. کاوه تابان را عمیقاً دوست دارد و از هیچ راهی برای رساندنِ پیامِ عشق خود به او دریغ نمی‌کند و چه راهی ساده‌تر از اینکه به دوستِ صمیمیِ تابان، یعنی تافته، جریان را بگوید. ارتباطی که میانِ تافته و کاوه حول محور تابان شکل می‌گیرد، باعث می‌شود تا تافته پنهانی به کاوه دل ببندد و همه چیز مهیاست تا مثلثی غریب از این سه نفر ایجاد شود. بیماریِ مادر تابان، او را راهی سوئد می‌کند و این مثلث از هم می‌پاشد و اکنون، با نبودِ رقیب، تافته می‌تواند به آنچه در نهان، مدت‌ها برای آن تلاش کرده و آرزویش را در دل پرورانده، جامه‌ی عمل بپوشاند اما آیا در انتهای این جاده‌ی پر فراز و نشیب، خوشبختی در انتظار اوست؟

تافته و ماهرو، داستان‌هایی موفق از مهرنوش رستم‌پور هستند. او در داستان‌های خود، عناصر محیط پیرامون و خصلت‌های انسان‌هایی که به طور روزمره با آن‌ها سروکار داریم را به اِلِمان‌های اصلیِ آثارش تبدیل می‌کند. ایجاز، خلاقیت، روشنی مفاهیم و نوآوری در بیان را می‌توان از ویژگی‌های برجسته‌ی داستان‌های کوتاه رستم‌پور برشمرد. نویسنده در کتاب صوتی تافته و ماهرو به بازآفرینی وقایعِ زندگیِ انسان‌هایی که در ناهمواری‌های سرنوشت گرفتار شده‌اند، دست زده است. شخصیت‌های داستانِ او اغلب در نوعی سازگاری و صلح با افراد واقعی جامعه خلق شده‌اند. این شخصیت‌ها، تصغیری از اجتماع را در برابر ما قرار می‌دهند چرا که هر یک، خود به‌تنهایی جامعه‌هایی کوچک، تجمیع پیچیدگی‌ها، اضداد، نافرجامی و اوهامی هستند که جامعه در سطح کلان نیز به آن دچار است. شاید از این روست که با شنیدنِ روایاتِ آنان، هم‌ذات‌پنداریِ غریبی را با قهرمانانِ آن احساس می‌کنیم.

کتاب صوتی پیش رو را با صدای ثمین بیجاد و نیکو پشوتن به‌همت نشر وانیا می‌شوید.

کتاب صوتی تافته و ماهرو برای چه کسانی مناسب است؟
شنیدنِ کتاب صوتی تافته و ماهرو را به تمامی علاقه‌مندانِ داستان‌های کوتاه معاصر، به‌ویژه داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی تافته و ماهرو: روزهایی که شاید ما هم تجربه کرده باشیم می‌شنویم

کاوه سرش را پایین انداخته بود و با کفش‌هایش بازی می‌کرد. تابان خوب نگاهش کرد. صورتی مردانه اما با معصومیتِ کودکانه‌ای که دوست‌داشتنی‌ترش می‌کرد. خیلی از اخلاقش چیزی نمی‌دانست. هرچه بود از دوست‌هایش شنیده بود. اینکه پسر معقول و متینی است. فکرش را جمع‌وجور کرد. سریع خداحافظی کرد و تقریباً به‌دو از کاوه فرار کرد. حتی دلش نمی‌خواست به آنچه داشت اتفاق می‌افتاد، فکر کند.کاوه این برخورد تابان را نمی‌توانست پای دلبری‌اش بگذارد. در صدا و حرف‌هایش، هیچ اثری از ناز و ادا نبود. بعد از آن روز، چندباری به هم برخورده بودند ولی تابان با بی‌تفاوتی، از کنارش رد شده بود. در عوض تافته از هیچ فرصتی برای خودنمایی جلوی کاوه نمی‌گذشت. کم‌کم به‌عنوان دوست صمیمیِ تابان به بهانه‌ی دلداری کاوه و وساطت برایش پیش تابان، سنگ‌صبور کاوه شد. حالش از دلدادگیِ کاوه به‌هم می‌خورد. کاوه با تمامِ وجود تابان را دوست داشت. همیشه از تافته می‌خواست با تابان صحبت کند. تافته هم مأموریتش را انجام می‌داد ولی طوری که بیشتر صمیمیتِ کاوه با خودش را پیشِ تابان نمایش بدهد نه علاقه‌اش به تابان را. حس رقابت عجیبی درونِ تافته ریشه می‌کرد. هر روز هم عمیق‌تر می‌شد. تابان دختر حسودی نبود. احمق هم نبود. کاملاً متوجه رفتار عجیب‌وغریبِ تافته و علاقه‌ی کاوه به خودش بود ولی برخلاف ظاهر بازیگوش و سربه‌هوایش، دختر بسیار پخته و عاقلی بود. بنابراین هرگز خودش را درگیر مسابقه‌ی تافته با خودش نمی‌کرد. آرام و ساکت، نقل‌قول‌ها و تعریف‌های تافته را گوش می‌داد و تافته را دلگرمی می‌داد که کاوه کم‌کم دارد به او علاقه‌مند می‌شود ولی خوب می‌دانست که درگیر بازی کثیفی شده است.

امتیاز این مطلب
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس