خون، خون را می‌کشد. برای اریکا این خون، خونی است که در رگ‌های پسر محکوم به قتلش در جریان است و برای لیام، این خون عطشی است برای کشتن! کتاب صوتی پسر شایسته نوشته‌ی فریدا مک فادن داستان وقوع تغییراتی عظیم در بنیاد خانواده‌ای است که اعضای آن هر صبح با لبخند کنار هم به صرف صبحانه می‌پرداختند، اما حالا با به قتل رسیدن معشوقه‌ی پسرشان و محکوم شدن او به انجام چنین جنایتی فجیع، سرنوشت، این خانواده را به سوی پرتگاهی مرگبار سوق می‌دهد. در ادامه به نقد و بررسی کتاب صوتی پسر شایسته می پردازیم.

نقد و بررسی کتاب صوتی پسر شایسته

رازها فاش می‌شوند و انگشت سرد و خون‌مرده‌ی مقتولان، قاتلان سنگدل و بی‌رحم خود را هدف می‌گیرند. صبحانه‌های خانوادگی به قرارهای ملاقات ناشتا با وکلای شیک و کت‌شلوار پوشیده‌ای تبدیل می‌شوند که روبه‌روی شما می‌ایستند، به چشم‌های شما زل می‌زنند و ادعا می‌کنند که سمت شما هستند، اما از شما می‌پرسند: «اولین باری که متوجه شدید پسرتون به انجام رفتارهای خشونت‌آمیز متمایله کی بود؟» کتاب صوتی پسر شایسته (The Perfect Son) نوشته‌ی فریدا مک فادن (Freida McFadden) داستانی است که به شما یادآوری می‌کند هیچ رازی سربسته نمی‌ماند و هیچ رفتاری، اتفاقی نیست.

لیام یک پسربچه‌ی بسیار شیرین و بامزه است. او مثل تمام پسربچه‌های دیگر به شیطنت در مهدکودک می‌پرداخته و سربه‌سر دختربچه‌های دیگر می‌گذاشته است. هرچند، دوستان هم‌سن‌وسال لیام، معمولاً موهای دختربچه‌های مهد را می‌کشیدند یا نهایتاً آن‌ها را هنگامی‌که مشغول تاب‌بازی بودند، هل محکمی می‌دادند تا آن‌ها را بترساند، لیام دختربچه‌ای را در کمد مهدکودک حبس می‌کند، دست‌های او را می‌بندد و اجازه می‌دهد تا تاریکی و ترس در جان دختر کوچک رخنه کند. هر پسربچه‌ای ممکن است دست به چنین اشتباه شیطنت‌آمیزی بزند، مگر نه؟ اریکا، مادر لیام هم همین‌طور فکر می‌کند. برای او اصلاً باورپذیر نیست که جایی در زمان، وقتی‌که سال‌های طولانی از این اتفاق بی‌معنی و مسخره گذشته است، پلیس ساعت‌های طولانی به بازجویی از او بپردازد و به او بگوید: «به نظرت بروز رفتارهای خشونت‌آمیز لیام از مهدکودک شروع شد؟ توی تمام این سال‌ها هیچ‌وقت لیام رو پیش تراپیست نبردی؟»

نقد و بررسی کتاب صوتی پسر شایسته
نقد و بررسی کتاب صوتی پسر شایسته

نه، لیام قاتل نبود. این را اریکا بهتر از همه می‌دانست. مگر می‌شود مادر بود و از ذات حقیقی بچه‌هایی که از خون تو هستند، خبر نداشت؟! تمام این شک و تردیدهای کتاب صوتی پسر شایسته از جایی شروع شده بود که لیام با دختری به نام اولیویا آشنا شده بود و مدت چندانی از ایجاد علاقه میان این دو نمی‌گذرد که جنازه‌ی اولیویا در شهر پیدا می‌شود. پلیس به عنوان اولین مظنون دست روی لیام می‌گذارد، نوجوانی که معشوق اولیویا بوده است و دست بردن به انجام چنین رفتار خشونت‌آمیزی در گذشته‌اش، او را تبدیل به مظنون اصلی کرده است.

سد دفاعی ما در برابر رسوخ شک و تردید نسبت به عزیزترین و آشناترین افراد زندگی‌مان، از دور سدی محکم و نفوذناپذیر به نظر می‌رسد. ما با صدای بلند در مقابل مأموران پلیس و قاضی می‌ایستیم و فریاد می‌زنیم که «من بچه‌ام رو می‌شناسم، اون قاتل نیست!» اما جایی در خلوت خودمان، وقتی که پرده‌ها را کشیده‌ایم و خوب می‌دانیم که صدای افکارمان به گوش خبرنگارانی که بیرون از خانه صف کشیده‌اند، نمی‌رسد، برای لحظه‌ای از خودمان می‌پرسیم: «شاید همه‌ی اینا تقصیر منه. اگر فقط کمی زودتر فهمیده بودم که رفتارهای لیام طبیعی نبوده و کار قراره به اینجا بکشه». اریکا در داستان صوتی پسر شایسته با فاش شدن اسرار خانوادگی بسیاری مواجه می‌شود که او را به آشوبی درونی می‌کشاند. آشکار شدن حقایق تاریک زندگی شخصی اریکا، هراسناک‌تر از کابوس‌های شبانه‌ی ساکنین جهنم است.

کتاب صوتی پسر شایسته نوشته‌ی فریدا مک فادن است. داستانی معمایی و جنایی که شما را با پیچیده‌ترین وجوه روان‌شناختی شخصیت‌های اثر پیش رو آشنا می‌کند و به شما اجازه می‌دهد که شک کنید! این‌که به خودتان اجازه بدهید به قضاوت پسری نوجوان بپردازید که در زندگی حتی یک‌بار هم چراغ قرمز را رد نکرده است، لباس‌های چروک به تن نمی‌کند و منضبط‌ترین دانش‌آموز کلاس است. داستان صوتی پسر شایسته توسط مریم علیزاده میلانلو ترجمه شده است. وظیفه‌ی انتشار نسخه‌ی متنی کتاب پیش رو برعهده‌ی انتشارات کتاب کوله پشتی بوده است. تهیه و تولید نسخه‌ی صوتی این داستان جنایی جذاب برعهده‌ی نشر صوتی ماه آوا بوده است. شما می‌توانید این روایت داستانی فوق‌العاده پرکشش را با صدای گرم و دلنشین رضا عمرانی، محبوبه سعیدی، آتنا کریمی و گروه گویندگان بشنوید.

نکوداشت‌های کتاب پسر شایسته

  • باید این کتاب را بخوانید! داستان پیش رو یکی از بهترین آثار فریدا مک فادن است. (کاربر آمازون)
  • من حتی نتوانستم برای لحظه‌ای کتاب را پایین بگذارم و دست از مطالعه‌‌ی آن بردارم. (کاربر آمازون)
  • داستان این کتاب باورنکردنی است! من به یک‌باره تمام داستان را خواندم. (کاربر آمازون)

کتاب صوتی پسر شایسته برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان داستان‌های معمایی و جنایی می‌توانند از شنیدن این داستان جذاب در ژانر تریلر روان‌شناختی لذت بسیاری ببرند.

در بخشی از کتاب صوتی پسر شایسته می‌شنویم

خبرنگاران بیرون ساختمان دادگاه هستند. برای همین دستورالعمل‌های لندون را دنبال می‌کنیم و از در پشتی وارد می‌شویم. خدا را شکر که نمی‌توانند از اسم لیام استفاده کنند؛ اما نمی‌دانم این موانع قانونی تا کی ادامه دارد. مطمئناً اگر کل اینترنت بداند که او کیست، خبرنگاران هم می‌دانند. آن‌ها جلوی خانۀ ما نیستند؛ اما به‌زودی به آن جا هم می‌آیند. اگر لیام مثل بزرگ‌سال‌ها محاکمه شود، که لندون می‌گوید احتمال زیادی دارد، نگرانم که تمام این حمایت‌ها از بین بروند.

آخرین باری که در دادگاه حاضر شدم، تقریباً یک دهۀ پیش بود که در هیئت‌منصفه حضور داشتم. ردیف‌هایی از نیمکت در انتهای سالن برای نشستن افراد، یک میز چوبی برای متهم و یکی هم برای دادستان آن جا هست. نیمکتی هم جلوی سالن هست که قاضی از آن جا دادگاه را اداره می‌کند. به‌محض اینکه جیسون، هانا و من روی نیمکت‌های عقبی می‌نشینیم، کم‌وبیش یاد نیمکت‌های کلیسا می‌افتم. از آخرین باری که به کلیسا رفته‌ام بیشتر از آخرین حضورم در دادگاه می‌گذرد.

شاید باید مذهبی‌تر می‌بودیم. شاید این لیام را نجات می‌داد. قاضی از همین حالا جلوی سالن نشسسته است. عالی‌جناب جورج می‌کامب. او با موهایی که یک‌دست سفیدند و ریشی که به‌خوبی اصلاح شده، آن‌قدر پیر هست که می‌تواند جای پدرم باشد. لندون گفت عالی‌جناب می‌کامب معمولاً ملایم است. هرچند، وقتی صحبت از قتل دختر جوانی می‌شود، هیچ‌چیزی معلوم نیست.

پس از ده دقیقه، نگهبانی لیام را به داخل دادگاه هدایت می‌کند و برای اولین بار از وقتی که پلیس پسرم را با خودش برده او را می‌بینم. لباس سرهم چروک و نارنجی‌رنگی پوشیده که خیلی برایش بزرگ است و افتضاح به نظر می‌رسد. هنوز استخوان گونه‌اش که تایلر به آن مشت زده بنفش است و زیر چشمانش گود رفته. انگار دیشب اصلاً نخوابیده و خیلی بد به نظر می‌رسد. هانا که او را می‌بیند هینی می‌کشد.

5/5 - (1 امتیاز)
Shares:
1 Comment
  • ارسلان حیدری
    ارسلان حیدری
    30 دی 1403 at 15:24

    به شدتتتتتتت کتاب گیرایی هست
    کلن فریدا مک فادن عالیه :)))

    Reply
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *