نهمین نامزدی اسکار رابرت دنیرو به عنوان بازیگر، برای فیلم قاتلان ماه گل، تنها آخرین موفقیت و تمجیدهایی می باشد که در طول دوران حرفه ای خود بر این بازیگر مطرح شده است.
همکاری طولانی مدت با چندین نفر از بزرگترین کارگردانان 50 سال گذشته منجر به انتقال به سمت تولید و تبدیل شدن به وضعیت اسطوره صنعت غیرقابل استیضاح شده است.
7. Wag the Dog (1997)

داستانی کاملاً پیش بینیکننده از «اخبار جعلی» که در ابتدای چرخه رسانهای 24 ساعته ساخته شده است، فیلم Wag the Dog به کارگردانی بری لوینسون به دنیرو شخصیت کلاسیک قوی اما ساکتی را میدهد که او به خوبی انجام میدهد.
کنراد برین، مشاور سیاسی دنیرو متهم به ایجاد جنگی ساختگی در آلبانی از طریق دستکاری رسانهای است تا افکار عمومی را از یک رسوایی جنسی ریاست جمهوری منحرف کند. مانند بسیاری دیگر از شخصیتهای کلاسیک دنیرو، او بخشی از یک مطالعه در تضادها هست، و کاملاً با تهیهکننده هالیوودی به کارگردانی داستین هافمن که برای ویرایش داستان دعوت شده، جفت شده است.
6. Silver Linings Playbook (2012)

درام رمانتیک دیوید او راسل که برجستهترین فیلمشناسی ناهموار دنیرو در قرن بیست و یکم بود، ثابت کرد که دنیرو میتواند با بازیگران جوانی مانند جنیفر لارنس و بردلی کوپر، که به زیبایی بازی میکند، خود را حفظ کند.
نقش های کمدی که واقعاً خوب نوشته شدهاند، کمی گرانبها به سر راه دنیرو آمدهاند، و این یک انفجار است، زیرا او نقش مردی مسن تر را بازی میکند که در مسیر زندگیاش قرار دارد که خرافات و پارانویا آنقدر بخشی از زندگیاش شده است که خانوادهاش را در کل آلوده کرده است.
5. Taxi Driver (1976)

دنیرو هفته ها با یک تاکسی در شهر نیویورک راند تا برای نقش آفرینی خود در نقش تراویس بیکل، قاتل عجول روانی آماده شود.
جنبه های جنون آمیز عملکرد دنیرو لژیونر هستند، اما کمتر مورد بحث قرار گرفته است آن دسته از عناصر بیکل که واقعاً لطیف هستند – اگر رقت انگیز هستند – از جمله تشویق او از عامل سیاسی بتسی (سیبیل شپرد). در این صحنه ها، عدم امکان بیکل، دامپزشک ویتنام، برای ادغام مجدد با موفقیت در جامعه آشکار می شود.
4. Heat (1995)

در قسمت دوم پدرخوانده، دنیرو و آل پاچینو نقش شخصیتهایی را در زمانبندیهای مختلف بازی میکردند که دور یکدیگر میرقصیدند، اما طبق تعریف نمیتوانستند با هم تعامل داشته باشند. وعده آن فیلم دو دهه بعد با شاهکار پلیس و دزدان مایکل مان Heat به ثمر نشست. در این فیلم، نیل مک کاولی دنیرو (بر اساس یک جنایتکار واقعی به همین نام) با حیله گری از وینسنت هانا، پلیس سرسخت پاچینو طفره می رود.
صحنهای در Heat که مککاولی و هانا بالاخره با هم ملاقات میکنند، درک دقیق مان از دینامیک زندگی واقعی بازیگران در شخصیتهایشان را نشان میدهد. این سکانس که در محافل فیلم صرفاً به عنوان «صحنه غذاخوری» از آن یاد میشود، با نهایت دقت پیش نمایش و مسخره میشود تا اینکه سرانجام در یک برخورد غولپیکر دراماتیک که وعده داده شده بود، آشکار میشود.
3.بهترین فیلم رابرت دنیرو: Goodfellas (1990)

تقریباً غیرممکن است که عاشق Goodfellas، پانورامای اوباش آزادانه مارتین اسکورسیزی و اجرای حمایتی دنیرو دلیل بزرگی برای این امر هست.
به عنوان جیمی کانوی، مربی هنری هیل ری لیوتا، دنیرو مامور مافیایی جذاب، اما مرگبار است که همیشه همه چیز را تحت کنترل دارد – تا زمانی که این کار را نکند. وقتی نمی تواند آنچه را که می خواهد داشته باشد، لبخندهای متحیرانه و خنده های تند او جای خود را به انفجارهای خشونت می دهد.
2.بهترین فیلم رابرت دنیرو: Raging Bull (1980)

دنیرو در دومین اجرای خود که برنده جایزه اسکار بعد از The Godfather Part II شد، یک کلاس استادی در رشته فیزیکی ارائه کرد. به عنوان بوکسور جیک لاموتا، ویژگی اصلی او بیرحمیاش است، اما این کیفیت در خط زمانی فیلم جلوههای متفاوتی به خود میگیرد، زیرا او از خشم چابک و مصمم در جوانی به مردی مسن تر که در گوشت خود و خاطرات گذشتهاش غرق میشود، میرود.
در سرتاسر، لاموتا دنیرو مردی است که بهطور اجتناب ناپذیری توسط بدن خود، با شهوات و ظرفیتهایش سنگینی میکند، بهطور همزمان بهترین دوست و بدترین دشمن او.
1.بهترین فیلم رابرت دنیرو: The Godfather Part II (1974)

حماسه فرانسیس فورد کاپولا، بررسی گسترده ای از تجربه مهاجران در آمریکا که کلیشه پرکاربرد «هر فریم یک نقاشی» را توجیه می کند، با ادامه کمان سه فیلمی استادانه آل پاچینو در نقش رئیس مافیا، مایکل کورلئونه، تثبیت شده است. اما بهعنوان نسخه جوان تر پدرش، ویتو، دنیرو بازی فوقالعاده مارلون براندو را در همان نقش در فیلم قبلی به تصویر میکشد و ویتو را به یک افعی مارپیچ تبدیل میکند که بالای آن پوماد است و ظلم گذشتهاش به صورت خشم کنترلشده تجلی مییابد.
قسمت دوم پدرخوانده یکی از تنها فیلمهایی هست که واقعاً از سکوت و ذخیره معروف دنیرو استفاده کرده است – ویتو که کارتهایش را نزدیک جلیقه بازی میکند، همان چیزی است که به او قدرت میدهد، همانطور که ظرافت دنیرو چیزی است که به او میدهد.