انولا هولمز (میلی بابی براون)، خواهر کوچکتر شرلوک هلمز (هنری کاویل)، در این دنباله گستاخ و بادی که بهتر از نسخه اصلی است، بازمی گردد. این شخصیت درک بهتری از شخصیت خود دارد و فیلم زمان کمتری را صرف توضیح و زمان بیشتری برای اکشن می کند. رمز و راز در مرکز آن از یک رویداد واقعی الهام گرفته شده است که واقعاً الهام بخش است. بررسی فیلم انولا هلمز 2 را در ادامه می خوانید.
انولا نسخه زن جوانتر برادر بزرگترش نیست، که در این نسخه، توانایی قیاسی کتابهای آرتور کانن دویل را دارد، اما جوانتر است و به اندازه کتابها تثبیت نشده است. او شخص خودش است، تحلیلگرتر از او و بسیار همدل تر. او دیدهبان و مصمم است و مهارتهای مبارزهای عالی و تسلط خوبی به فیزیک مکانیک دارد.
او همچنین شجاعت بسیار زیادی، هم فیزیکی و هم اخلاقی دارد. اولین چیزی که در این فیلم می بینیم پشت و سپس پاها و لبه های دامن و کت و شلوارش است که در خیابان های لندن در حال مسابقه دادن است و توسط دو بابی تعقیب می شود. او می ایستد تا ما را مورد خطاب قرار دهد، همانطور که با جذابیت و شوخ طبعی زیادی انجام می دهد. “شاید باید توضیح بدهم.”
و سپس به عقب برمی گردیم تا کمی به عقب برگردیم، با انولا که در تلاش است آژانس کارآگاهی خود را در لندن تأسیس کند. “من قرار بود به پانتئون کارآگاهان بزرگ ویکتوریا بپیوندم. من همتای او خواهم بود و شایسته نام هلمز هستم، یا اینطور فکر می کردم.»
خوب پیش نمی رود. مشتریان بالقوه می گویند که او خیلی جوان است یا او را با مسئول پذیرش اشتباه می گیرند. برخی فقط به این نکته می رسند: “ممکن است برادرت آزاد باشد؟” و سپس یک دختر جوان به نام بسی (سرانا سو لینگ بلیس) به دنبال خواهرش سارا به دفتر می آید. جوانی و جنسیت انولا مزایایی دارد.
او می تواند با بسی به عنوان یک کارمند جدید در کارخانه کبریت سازی که سارا قبل از ناپدید شدن در آن کار می کرد، مخفیانه برود. مشتریان بالقوه ممکن است Enola را دست کم بگیرند، اما افرادی که او در حال تحقیق است نیز همینطور هستند.
کارگردانی و تدوین با شخصیت سرزنده قهرمان مطابقت دارد و رمز و راز چندین پیچش لذت بخش دارد. انولا مصمم است مستقل باشد و به سختی اعتراف می کند که به کمک نیاز دارد. اما معلوم می شود که پرونده او ممکن است به پرونده ای که برادرش روی آن کار می کند مرتبط باشد.
مادر عجیب و غریب او (هلنا بونهام کارتر) برای ارائه کمک، مقداری مواد منفجره، و بازنگری در توصیه های قبلی خود به انولا برای تکیه بر خودش ظاهر می شود. او می گوید انولا «قوی، فردی، اما شاید کمی تنها شده است.
با دیگران می توانید باشکوه باشید. متحدان خود را بیابید، با آنها کار کنید، و شما بیشتر کسی خواهید شد که هستید.” و هنگامی که او به یک درس رقص سالن رقص اضطراری نیاز دارد، لرد توکسبری خوش تیپ (لوئیس پارتریج) مایل است که او را ملزم کند.
براون، همچنین تهیه کننده فیلم، برای انولا ایده آل است. حواشی او برای تماشاگران بسیار لذت بخش است، به خصوص زمانی که او با کمی سرخ شدن سعی می کند به ما اطمینان دهد که اتفاقاً در پارکی است که توکسبری در راه خود به مجلس اعیان از آن عبور می کند.
درجهای متحرک به ما نشان میدهند که او به چه چیزی فکر میکند و برخی از فلاشبکها به درسهای مادرش بیشتر به ما میگویند که چه چیزی او را برای این چالشها آماده کرده است – و نه -. او کنجکاوی، ناامیدی، اراده و آسیب پذیری انولا را به ما نشان می دهد. می بینیم که او اشتباه می کند و می بینیم که یاد می گیرد از دیگران کمک بگیرد و گاهی اوقات در کمک گرفتن از افراد اشتباه اشتباه می کند.
بازیگران مکمل به ویژه قوی هستند، با دیوید تیولیس و ادیل اختر به عنوان کارآگاهان پلیس که همان پرونده را دنبال میکنند و معمولاً انولا را مانع یا مظنون میدانند. من نمیخواهم با اشاره به بازیگران دیگر، هیچ یک از پیچشها و شگفتیهای فیلم را خراب کنم، جز اینکه بگویم مانند انولا، شخصیتهای فرعی را میتوان نادیده گرفت یا دست کم گرفت.
داستان به یک لحظه تاریخی واقعی ادای احترام میکند که در کارت عنوان پایانی به رسمیت شناخته میشود، و یک صحنه در میان اعتبار، ورود وسوسهانگیز یک شخصیت جدید خوشآمد را به ما میدهد. شش کتاب (تاکنون) در سری نانسی اسپرینگر در مورد انولا وجود دارد، و امیدوارم بازی او همچنان ادامه داشته باشد.