بررسی موسیقی فصل دوم زخم کاری

106
0
بررسی موسیقی فصل دوم زخم کاری

حالا دیگر نمی‌شود تعداد همکاری‌های حبیب خزائی‌فر و محمدحسین مهدویان را شمرد و این زیباست. اینکه فیلمسازی در جایی از زندگی‌اش تصمیم گرفته تا آواهای فیلمش را به دست کسی بسپارد که روزی به او اعتماد کرده، صدای ذهنش را شنیده و حالا پا به پای او در حال قد کشیدن است. همه جای دنیا، فیلمسازان بزرگ یک آهنگساز را کنار خودشان دارند و اکثر کارهایشان را با همان یکنفر جلو می‌برند. در این پست به بررسی موسیقی فصل دوم زخم کاری می پردازیم.

بررسی موسیقی فصل دوم زخم کاری

اصلا هم معنی‌اش این نیست که آواهای دیگر آهنگسازان شنیدنی یا بیادماندنی نیست و ارزش امتحان کردن را توسط آن فیلمساز ندارد. نه! بلکه فیلمساز در فیلم‌ها و آثار قبلی‌اش بارها و بارها خودش و دنیای ذهنی و تصویری‌اش را برای آهنگساز همیشگی‌اش توضیح داده، آزمون و خطاها شده، و حالا آن زبان مشترک تصویری-موسیقایی پدید آمده است. این درک توامانی که توان ترجمه تصویر به موسیقی را دارد. حالا آهنگساز «زخم کاری» با همان شناختی که طی تمام این سال‌ها از کارگردان نصیبش شده، سراغ ساخت موسیقی «زخم کاری» رفته. فصل اول را آهنگسازی کرده و حالا بار دیگر با «بازگشت» آمده اما این بار خشن‌تر و راک‌تر!

در ابتدا شاید به نظر برسد که فصل دوم موسیقی زیادتری در مقایسه با فصل اول دارد، چرا که صدای گیتار الکترونیک از بعد از تیتراژ دائما شنیده می‌شود اما واقعیت نیاز سینمایی قسمت‌های اول فصل دوم است. قسمت‌هایی به غایت پر چالش، که در هر سکانس آن اتفاقی می‌افتد و شخصیتی ورود می‌کند. از سویی دیگر وزنه فصل دوم روی شخصیت «میثم» پسر جوان مالک است.
جوانی او، سر پر شوری که دارد، انتقام‌جویی خون پدرش، روابط عاشقانه‌اش، زخم عشق از دست رفته‌اش و مادری که جلوی چشمش با دشمن پدرش ازدواج کرده است. اینها به نظر شما چه جنس از موسیقی را می‌طلبد؟ فکر می‌کنید که چه سازبندی‌ای باید داشته باشد تا این حال خراب را منعکس کند؟ فقط که تیتراژ و صدای چاووشی نمی‌تواند بازنمایی این حال و این جوانی درهم و برهم و آشفته باشد. موسیقی راک با آن صدای غالب گیتار الکترونیک حتما گزینه خوبی است. در وهله اول ممکن است این به نظر بیاید که موسیقی راک فضای ایرانی سریال را منتقل نمی‌کند.

شما به من بگوئید کجا نوشته است که یک سریال ایرانی بهتر است که موسیقی ایرانی داشته باشد؟ وظیفه موسیقی متن این است که بتواند در مخاطب احساس دقیق‌تر و درک کامل‌تری از تصاویر را ایجاد کند نه اینکه صرفا الزامات و یا بهتر است بگوئیم ترجیحات احتمالا فرهنگی را منتقل کند. بنابراین آنچنان که پایه و اساس موسیقی «زخم کاری» از همان ابتدا بر موسیقی راک گذاشته شده است در فصل دوم نیز، همان ماجرا با اندکی تصرف و تلخیص به قول علمای ادبیات ادامه یافته است.
حبیب خزائی‌فر با شناختی که درباره فیلمنامه داشته و درکی که از خشونت تنیده شده در تار و پود قصه پر فراز و نشیب خانواده ریزآبادی پیدا کرده است، برای نماهای شهری، نماهای داخلی و نماهای جاده‌ای موسیقی نوشته است. به تناسب فضاهای مختلف او فاصله‌اش را با موسیقی راک تنظیم کرده و گاه وارد فضاهای آرام‌تر و ارکسترال شده و گاه به فضاهای موسیقی تلفیقی ورود کرده است. گاه ویولن‌ها نگاه‌های سمیرا و طلوعی را معنا کرده و گاه موسیقی راک آرامتری ترجمان حال میثمی بوده که در حال گریه، پشت بی‌ام‌دابلیواش نشسته است را. این حال و هوای کلی موسیقی «زخم کاری» است. موسیقی که تم دارد، سازبندی و شخصیت‌پردازی کلی دارد اما قراری با خودش و سریال ندارد که سوار بر داستان باشد. بلکه آمده است تا کمک حال مخاطب در اتصال بیشتر به فضای تصویری اثر باشد.

 

امتیاز این مطلب
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس