ما احتمالاً در همان روزهای اولیه مرحله “رسانه های اجتماعی” ژانر وحشت هستیم، زیرا اتکای بین المللی به برنامه هایی مانند اینستاگرام، تیک تاک و توییتر سوختی را برای فیلمنامه نویسان فراهم می کند تا به عمق وحشتناک خود بپردازند. و حقیقت این است که اکثر آنها تا کنون کمتر ترسناک بوده اند از اعلانی که میانگین زمان نمایش من در پایان هفته را به عنوان یادآوری بی رحمانه از اعتیاد به اعتیاد به من می گوید. آنها اغلب تصاویری ساده از وحشت زندگی آنلاین هستند که باعث شد با دوز بدبینی به فیلم اینفلوئنسر که اکنون در شودر است، نزدیک شوم. من با یک فیلم هیجان انگیز پاداش گرفتم که مانند بسیاری از افراد در آن برنامه ها، آن چیزی نیست که به نظر می رسد.
این یک داستان تاثیرگذار و پرپیچ و خم است که اگر بتوانید با همان عدم آگاهی یا توقع من به آن نزدیک شوید، به وضوح بهتر است، زیرا پس از اولین اقدام، یک فرش را از زیر بیننده بیرون می کشد و سپس در جهت های جدید غیرقابل پیش بینی می چرخد. . این به طرز هوشمندانه ای ساخته شده است، به خوبی نوشته شده و به شدت اجرا شده است. مطمئن نیستم که به عنوان تفسیر رسانه های اجتماعی کار کند، اما غیرقابل انکار به عنوان یک تریلر سرگرم کننده در مورد کسی که فکر می کند دنیای اینستا به اندازه کافی سطحی است تا رفتار اجتماعی او را پنهان کند، کلیک می کند. به نظر شما زندگی آنلاین خطرناک است؟ در دنیای واقعی نیز خطرات واقعی وجود دارد.
در ابتدا، «اینفلوئنسر» احساس میکند که قرار است مانند یک دوره رسانههای اجتماعی «هاستل» به نمایش درآید، داستان شخصی که تلاش میکند سفرهای بینالمللی را به دیدگاههایی تبدیل کند که متوجه میشود گوشههای خطرناکی از جهان وجود دارد که در TikTok دیده نمیشوند. . و با این حال، در اجرای امیلی تنانت، مالیخولیایی وجود دارد که از همان ابتدا به چیزی عمیقتر اشاره میکند. او نقش مدیسون را بازی میکند، کسی که در اینستاگرام تا حد زیادی فقط به خاطر خودش بودن به شهرت رسیده است، اما به نظر میرسد وقتی فیلمبرداری نمیکند در حفظ لبخندش مشکل دارد. او ژست می گیرد، از غذای خود عکس می گیرد و احتمالاً به عنوان یک تأثیرگذار از محصولات رایگان به دست آورده است. او مطمئناً به اندازه کافی ساخته شده است تا از سفرش حمایت کند، سفری که او را به تایلند زیبا برده است، فیلمی که با ترکیبی موثر از زیبایی و تهدید توسط فیلمبردار دیوید شوورمن فیلمبرداری شده است. بله، زیبا است، اما به نظر می رسد جایی که زنی که به تنهایی سفر می کند گم شود و دیگر هرگز دیده نشود.
کم کم مشخص شد که مدیسون قرار نبود انفرادی باشد. او قصد داشت با دوست پسرش رایان (روری جی. ساپر) به مسافرت برود، اما این رابطه قبل از سفر با سرعت زیادی روبرو شد و او را به تنهایی رساند. هنگامی که یک فرد سابق مست به مدیسون در بار استراحتگاه برخورد می کند، سی دبلیو (کاساندرا ناود) وارد عمل می شود تا روز را نجات دهد و آن دو بلافاصله با هم دوست می شوند. CW منطقه را می شناسد و مدیسون را به بارهای خنک در اطراف شهر می برد. اما بینندگان باهوشی که در حال تماشای فیلمی در سرویسی مانند Shudder هستند متوجه میشوند که CW دوست ندارد در پستهای عکس مدیسون قرار بگیرد و وقتی متوجه میشود که اتاقش دزدیده شده و پاسپورتش را دزدیدهاند، به طرز مشکوکی به دنبال مدیسون میگردد. حالا مدیسون باید حداقل دو هفته بماند تا بتواند مدیسن جدید بگیرد. چه چیزی می تواند اشتباه باشد؟
این همه تنظیم پیش اعتبار «اینفلوئنسر» است و تا حد زیادی یک ترفند است. بدون اینکه چیزی خراب شود، CW آن چیزی نیست که به نظر می رسد، البته، اما فیلم هم نیست. در واقع، فیلمنامه تند تش گوتیکوندا و کارگردان کورتیس دیوید هاردر، چند بار با نقش اصلی اصلی بازی میکند و قبل از اینکه رایان را وارد ترکیب کند، به اینفلوئنسر دیگری به نام جسیکا (سارا کنینگ) میپردازد. CW بافت همبند است، کسی که خارج از شبکه زندگی میکند و به نظر میرسد از کسانی که تمام وقت خود را صرف آن میکنند ناراحت است.
زمانی که داستان از استراحتگاه به یک عمارت مجلل میرود، هاردر مسافت پیمودهای را از محیط خود دور میکند. همه چیز آنقدر زیبا به نظر می رسد که نمی توان انتظار داشت که خشونت زیر آن موج بزند. این خود نوعی تفسیر اجتماعی است که «اینفلوئنسر» هوشمندانه آن را خیلی رک و پوست کنده نمی کند. هیجانانگیزهای رسانههای اجتماعی اغلب با تبدیل فناوری به افراد معتادکننده تضعیف میشوند، اما در «اینفلوئنسر» بیشتر بافت پیوندی است تا پیامهای اخلاقی. CW استدلال می کند که زندگی آنلاین مدیسون و جسیکا جعلی تر از زندگی او است، اما این نوع قضاوت کسی را به کجا می آورد؟ اینفلوئنسرها اینجا هستند تا بمانند، و پیچ نهایی فیلم ثابت می کند که آنها نیز غیرقابل پیش بینی هستند.
این بسیار کمک می کند که «اینفلوئنسر» گروهی قوی از بازیگران متعهد دارد. تننت و کنینگ راه زیادی را برای عمق بخشیدن به پروژه ای کم عمق انجام می دهند، زیرا آنها سعی می کنند این شخصیت ها را به جای اینکه آنها را به کلیشه هایی تبدیل کنند که در این زیرژانر دیده ایم، درک کنند. اما این فیلم متعلق به ناود است که می تواند در یک ضرب هم گیرا و هم ترسناک باشد. اجرای عالی است
شاید بدبین هستم، اما احساس می کنم کمتر و کمتر از فیلم هایی که اخیراً مجبور به نقد و بررسی آنها شده ام شگفت زده می شوم. «اینفلوئنسر» این الگو را شکست. من باید بروم در مورد آن چیزی در اینستاگرام پست کنم.