فیلمهای مستند باید با گسترههای توجه الگوریتمها و انبوهی از مستندها در دوران استریم، جنگ سختی به راه بیاندازند. این یک مشکل قابل درک است که تنها در کوتاه مدت با چنین فیلمسازی سنگینی که در «واکو: آخرالزمان آمریکایی» که اکنون در نتفلیکس دیده می شود، برنده شد. فیلم واکو: آخرالزمان آمریکایی را در ادامه بررسی کرده ایم.
بسیاری از اسناد مدرن (و سریالهای مستند) با بیانیههای پایاننامهای هیجانانگیز و سریع شروع میشوند که به بیننده وعده میدهند که چه چیزی در پیش است. اما «واکو: آخرالزمان آمریکایی» کمابیش یک تریلر 150 دقیقهای است، با سرمایهگذاری احساسی مشابه چیزی که ناامیدکننده است، علیرغم مطالب پیچیده، سؤالات سخت و مناطق خاکستری گستردهای که با ردیابی مجدد آنچه در واکو اتفاق افتاده است. تگزاس در سال 1993.
دقایقی پس از اینکه قسمت اول «به کارگردانی تیلر راسل» را بر روی صفحه نمایش میدهد، فیلم واکو: آخرالزمان آمریکایی درگیر درگیری 51 روزه بین رهبر فرقهای به شدت مسلح دیوید کورش، پیروان شاخه داویدیان او و نیروهای مسلح آمریکا میشود. در ابتدا، این موضوع در مورد ماموران ATF بود که یک حکم برای مسلسل های غیرقانونی را دنبال می کردند. به زودی تیراندازی هولناکی با کشته و زخمی از هر دو طرف آغاز شد. برای ATF، این یک شگفتی چشمگیر در مورد نوع نیرو و قدرت آتش در محوطه کوه کارمل بود. برای کورش، 33 ساله، این یک پیشگویی بود. او خود را عیسی مسیح به گله تقریباً 100 نفری خود می خواند و در مورد دفاع از خود در طول آخرالزمانی که به در خانه آنها آورده شده بود، تبلیغات می کرد.
این هرج و مرج با چندین حساب برای بیننده ایجاد می شود، از جمله گزارش یک خبرنگار محلی که در زمان شروع تیراندازی در آنجا حضور داشت و فکر می کرد قبل از شروع روزش، فیلمی از دستگیری دریافت می کند. یکی دیگر از مدیران سخنگو می گوید: «مثل رفتن به تئاتر و تماشای یک فیلم جنگی بود… اما زندگی واقعی بود. راسل از فیلمهایی استفاده میکند که قبلاً دیده نشدهاند و فتنههای همهجانبهای ایجاد میکند، اما سپس آن فیلم جنگی را با مونتاژ و جلوههای صوتی تیراندازی به تصویر میکشد. گاهی اوقات نمره “براهم!” مانند موتیف هانس زیمر؛ در یک نقطه، “DUN-DUN-DUN-DUNDUN!” مانند صدای جینگ از «نابودگر». خشونت در این اپیزود اول به طرز وحشتناکی در زندگی واقعی است، اما ساخت فیلم به خودی خود فاحش است، مانند زمانی که یک زن در حالی که در مورد تماشای مردن یک زن در محوطه صحبت میکند، بر چهره فعلیاش چشمک میزند.
قابل درک است که سریال میخواهد به صورت زمانی بر تجربه اتفاقاتی که در اطراف محوطه کوه کارمل رخ داده است تمرکز کند، اما به نظر میرسد که در مورد هر دو طرف تقابل است، به نظر میرسد که یک قسمت را رد کرده است. داویدیان شاخه ای مانند کتی شرودر (مادری که بچه هایش زودتر از موعد آزاد شدند) و دیوید تیبودو (که تا پایان آتشین ماند) مصاحبه می شوند اما زمان کمی برای توضیح اینکه چگونه به آنجا رسیدند، چرا شدیداً می خواستند بمانند یا چگونه بودند، داده می شود.


توانستند تا زمانی که در کوه کارمل زنده بمانند. این احساس زمانی که یک تهیه کننده آخرین تماس تلفنی با پدرش را که در محوطه درگذشت، برای شعبه سابق دیویدیان هدر جونز بازی می کند، آشکارتر می شود. این صحنه اگر تنها هدفش این نبود که حالش را خوب ببیند، قدرتمندتر می شد. رضایت او برای گوش دادن به قطعه ضبط شده باعث نمی شود که داستان بیگانه از قیمت پایین بیاید. ماهیت وحشتناک صعود کورش به قدرت، از جمله دستکاری فرقه ای که از سال 1955 وجود داشت و بعدها به او کمک کرد کودک آزاری جنسی داشته باشد، با همان ماهیت گذرا برخورد می شود.
مردانی که قانون و نظم معیوب را در «واکو: آخرالزمان آمریکایی» نمایندگی میکنند، کمی بیشتر توجه میشوند – آنها با گریه درباره آنچه اشتباه شده و دوستانی که موفق نشدهاند صحبت میکنند. اما این لحظه احساسی از اپیزود اول با شبه موزیک ویدئویی که در ادامه می آید، که در آن یک تصنیف کانتری گریه انگیز ادای احترامی را ارائه می دهد، خالی می شود. آسیبپذیریهای همه در «واکو: آخرالزمان آمریکایی» مانند حرکت مهرههای روی صفحه شطرنج است.
این مجموعه سه قسمتی در تلاش است تا ایدههایی را که منجر به چیزی شبیه به Waco میشود، از جمله ذهنیتهای شبهنظامی یا حتی شیوهای که آمریکاییهایی مانند کورش میتوانست زرادخانه خود را به دست آورد، کند. در عوض، «واکو: آخرالزمان آمریکایی» تنها به عنوان مطالعهای ناشیانه درباره تاکتیکهایی که نیروهای آمریکایی به کار میبرند، وجود دارد، به امید نجات کودکان، جلوگیری از تلفات بیشتر و جلوگیری از وحشت اخبار شبانه. راسل و سرهای سخنگو او نشان میدهند که چگونه تلاشهای زیرکانهای توسط مذاکرهکنندگان برای متقاعد کردن کورش و دیگران برای بازی با توپ انجام شد، اما این تلاشها با اقدامات تهاجمی FBI و تیم نجات گروگانها خنثی شد. سؤالات زیادی وجود دارد که ما هرگز نمی دانیم که داویدیان های شعبه چقدر ممکن است در زمان های مشخصی به تسلیم شدن نزدیک بوده باشند، اما «واکو: آخرالزمان آمریکایی» حداقل یک بررسی دقیق از تاکتیک های شکنجه مانند (مفخر کردن موسیقی و صدا) ارائه می دهد. تأثیرات آن به مدت 24 ساعت) یا تهدید به اسارت (دستگیری مادران پس از وعده ملاقات مجدد با کودکان) باعث شد این پل های تفاهم حتی کمتر شود. تفکر در مورد آن به قدری زشت است که پس از همه چیز، یک مامور FBI ادعا می کند که آنها گروگان گرفته شده اند نه کورش و پیروانش.
فیلم واکو: آخرالزمان آمریکایی 30 سال پس از وقوع این رویدادها میآید و در لحظات عاقلانهتر خود، نشان میدهد که چقدر این سناریو برای نیروهای مسلح و رسانههای متجاوز غیرعادی بوده است. اما مجموعههای راسل تنها دیدگاهی مبهم ارائه میکند – این نشان نمیدهد که ما راه دقیقتری برای درک این تجربیات ایجاد کردهایم، اما راه پر زرق و برق دیگری برای بستهبندی یک داستان واقعی پر شور پیدا کردهایم.