خولیو تورس از زمان طرح‌های اولیه‌اش در «شنبه‌شب زنده»، خود را به عنوان یک کمیک سوررئالیستی ثابت کرده است. او از این سریال فارغ التحصیل شد و در مجموعه کمدی ترسناک عجیب و غریب «Los Espookys» در نقش آندرس سردسته‌زنان مرده مو آبی و سریال ویژه انفرادی «شکل‌های مورد علاقه من اثر جولیو تورس» که مطابق با عنوانش است، تورس را بازی کرد. در یک کت و شلوار نقره ای پر زرق و برق در یک مجموعه آینده نگر با استفاده از اشکال برای گفتن داستان ها و جوک های طنز. در اینستاگرام، او یک اسباب ‌بازی ناگت مرغ به نام کریشا را نشان می‌دهد که در یک دوستی طولانی مدت با او بحث می‌کند. 

دانستن آثار قبلی خولیو تورس، کلید درک اولین فیلم بلند او فیلم پرابلمیستا است که عشق او به طراحی، زندگی درونی اسباب‌ بازی‌ها، سوررئالیسم و ​​هوس را در یک مسابقه با ساعت، سیستم مهاجرت و صحنه هنری ترکیب می‌کند. در شهر نیویورک تورس که نویسندگی و کارگردانی این فیلم را برعهده داشت، نقش الخاندرو، مرد جوانی را بازی می‌کند که خانه را در السالوادور ترک کرده تا رویاهای خود را برای ساخت اسباب ‌بازی در «رقابت‌آمیزترین شهر جهان» دنبال کند. در حالی که منتظر است تا رویاهای خود را در هاسبرو دنبال کند، در یک مرکز برودتی که هدفش هنرمندان هست، زندگی خود را تامین می کند. مسیرهای الخاندرو که به هنرمند یخ زده بابی (RZA) منصوب شده بود، خودش رویاپردازی بود که در نقاشی تخم مرغ تخصص داشت، با بیوه بابی، الیزابت (تیلدا سوینتون)، منتقد هنری طوفانی که تقریباً برای همه بی ادب و نابخشودنی است، تلاقی می کند. علیرغم رفتار وحشتناکش، او درخشش آلخاندرو را به خود جلب می نماید، او از این فرصت استفاده کرده تا به او کمک کند نمایشی از کارهای شوهر فقیدش را مدیریت کند، به این امید که او را برای دریافت ویزا حمایت مالی نماید. 

آلخاندرو تورس یک رویاپرداز هست اما از واقعیت جدا نیست. اگرچه او ممکن است در مورد پست‌های باربی‌های غیرصادق، اسلینکی‌های ناامیدکننده و عروسک‌های کلم پچ در شبکه‌های اجتماعی ایده‌هایی را مطرح کند، او همچنین باید واقع‌گرا باشد که در بوروکراسی هزارتویی که سیستم مهاجرت آمریکاست، حرکت کند، تجربه‌ای که تورس کمتر از یک دهه پیش با آن دست و پنجه نرم می‌کرد. شخصیت او، مانند دیگرانی که قبلاً بازی کرده، عمدتاً مهار شده و تقریباً آرام عمل می کند، به جز زمانی که الیزابت موفق می شود از او بهتر استفاده کند. عملکرد تورس در مقایسه با همبازی عجیب و غریبش که در مشاهده غم انگیزش از اطرافیانش تقریباً شبیه کیتون می باشد، دست کم گرفته شده است. 

فیلم پرابلمیستا

در حالی که سوئینتون ممکن است بیشتر به خاطر حضور اثیری اش در صفحه نمایش شناخته شود، اما در نقش الیزابت، «مشکل» را در «Problemista» قرار می دهد. شخصیت او یک هیولای هرج و مرج تیز زبان هست که هر کجا که می رود دشمن ایجاد می کند، با مردم زندگی اش و غریبه ها بی رحمانه و با هرکسی که از او راضی نیست بی رحم می باشد و به دلیل نحوه حمله با سؤالات بیشتر لقب هیدرا را به دست آورده است. و انتقادات عصبانی او پارانوئید هست، کینه و عقاید قدیمی مانند «Filemaker Pro کادیلاک صفحه‌گسترده است» دارد، یا گوشی‌اش را روشن می‌گذارد زیرا مردم می‌ترسند او را اصلاح کنند، زیرا او ترجیح می‌دهد بجنگد تا گوش کند. سوینتون در کلاه گیس رنگارنگ سرخابی و چهره خشمگینش وحشتناک هست، ستون خشمی که در مترو از آن دور می شوید زیرا به نظر می رسد ممکن است شما را برای چیزی سرزنش کند. در نهایت، آلخاندرو از او حمایت می کند و در کنار او می ایستد، شاید کمی به دلیل سندرم استکهلم، اما همچنین به این دلیل که چیزی از خودش را در اشتیاق و جاه طلبی او می بیند. او به روحیه مبارزی او کشیده شده و او را به گونه ای درک می کند که تعداد کمی از دیگران درک می کنند. در مقابل، راوی ایزابلا روسلینی تنها با صدا ظاهر می‌شود، و با آرامش جستجوی الخاندرو را به‌عنوان خود داستان‌گوی گیج‌شده‌اش بازگو می‌ نماید، و سخنان کوتاه الیزابت را با توضیح ملایم می‌کند. 

مادر آلخاندرو، دولورس (کاتالینا ساودرا از فیلم «خدمتکار» سباستین سیلوا)، به‌عنوان یک حضور آرامش ‌بخش در زندگی او ظاهر می‌شود، و هر آنچه را که در کودکی می‌خواست به او می‌دهد و زمانی که در بزرگسالی از آنجا دور می‌گردد، از دور به او ریشه می‌دهد. این واقعیتی است که بسیاری از والدین و فرزندان به اشتراک می گذارند، اما دولورس و آلخاندرو نیز ارتباط خلاقانه ای دارند. او طرح های خارق العاده ای را به او معرفی کرد و وقتی نگران او است، مجسمه سازی برایش سخت می باشد. به نظر می رسد این یک ادای احترام به مادر واقعی تورس است که به عنوان یک معمار و یک طراح مد نیز بر او تأثیر گذاشته است. 

طراحی و رنگ‌های بازیگوش اجزای حیاتی برای حس غریب «Problemista» هستند، همچنین عناصری از کلاسیک‌ های سوررئالیستی مانند «PlayTime» ژاک تاتی و «جذابیت محتاطانه بورژوازی» لوئیس بونوئل می‌گیرد. تورس دنیایی را تصور می‌کند که در آن مهاجران برای ماندن در این کشور با ساعت شنی مسابقه می‌دهند یا زمانی که دیگر از نظر قانونی اجازه اقامت ندارند محو می‌شوند، دنیای متافیزیکی که در آن او در یک اتاق فرار بی‌پایان برای حل مشکلات ویزا گیر کرده است، یا در دام افتاده است. شبکه ای آشفته از یک جن Craigslist که لیست مشاغل مشکوک را در میان قفسه های کتاب Ikea و تجهیزات ناخواسته باشگاه ارائه می دهد. “Problemista” آخرین تکامل در کمدی غیرمنتظره تورس هست. به کسانی که می دانند چه چیزی قبل از آن اتفاق افتاده (“شکل های مورد علاقه من”، “Los Espookys”) پاداش می دهد، اما برای کسانی که با تمام شوخی ها همراه نبوده اند بسته نیست. این کمک می‌کند که به روی هوس‌ بازی، احمقانه و جوهر خلاقانه «Problemista» باز باشیم، یا با خشم الیزابت روبرو شویم بدون اینکه منبع شادی برای مهلت باشد. 

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *