قسمت هشتم سریال زخم کاری ۲ جمعه پنجم آبان ۱۴۰۲ از فیلیمو پخش شد. با اتفاقهایی که در هفته قبل رخ داد ریتم سریال برای رسیدن به سرنخهای جدید سریعتر شده و هیجان باز هم به رگ داستان وارد شده است. در این پست به نقد و بررسی قسمت هشتم زخم کاری ۲ می پردازیم.
نقد و بررسی قسمت هشتم زخم کاری ۲
عصبانیت میثم از ماجرای ترکیه
در قسمت هشتم زخم کاری ۲ میثم پس از آنکه توانست با کمک مادرش از سفر ترکیه جان سالم به در ببرد به ایران بازگشت و با کمک سیما توانست آدرس شرکت املشی را پیدا کند. ورود همراه با خشم میثم به دفتر املشی و یقه به یقه شدنش با او باعث شد سمیرا که میثم را تعقیب میکرد سریع وارد اتاق شود و املشی را از زیر دستان میثم نجات دهد. میثم به خاطر ترسی که از نزدیک شدن مرگ به او ایجاد شد وحشتی درونش شکل گرفته که دیگر نمیتواند تصمیم درستی بگیرد. شاید سمیرا با ورود به موقعش توانست او را از منجلاب انتقام املشی بیرون بکشد. اتفاقی که میتواند در آینده مسیر بازی را برای سمیرا تغییر دهد.
خشم سمیرا و حمله عصبی
حالا با اتفاقهای سفر ترکیه میثم در برابر طلوعی در موضع ضعف قرار دارد. طلوعی بدون آنکه بداند سمیرا از حیله و نیرنگ او در ماجرای سفر ترکیه باخبر است در جلسهای ۳ نفره با حضور سمیرا و میثم سعی کرد از موضع قدرت میثم را مورد شماتت قرار دهد تا از این طریق سلطه خودش را بر شرکت نشان دهد و سعی کند در ماجرای رقابت با فرنهادزاده بر سر موضوع مناقصه پیروز میدان باشد. طلوعی فکر همه ماجرا را کرده بود الا یک موضوع و آن هم سرکشی و کله شقی میثم که نمیخواهد حرف مادرش را گوش کند و سمیرا در برابرش ضعف دارد. همین ضعف سمیرا در برابر پسرش و اینکه نمیخواهد او را از دست دهد باعث شد در برابر تندخویی طلوعی نسبت به پسرش ساکت ننشیند و طلوعی را سرزنش کند و در همین مسیر مجدد دچار حمله عصبی شده و راهی بیمارستان شد.
شیدا و جاسوسی دو جانبه
طلوعی پس از آنکه متوجه شد میثم باز هم به سراغ فرنهادزاده رفته است و دیگر امکان حذف میثم بعد از ماجرای ترکیه وجود ندارد تصمیم گرفت شیدا را به عنوان یک طعمه در مسیر زندگی میثم قرار دهد. اگرچه شفاعت گمان میکرد دخترش شیدا در کشمکش میان خودش و میثم جانب پدر را میگیرد اما شیدا که از لحاظ اخلاقی هیچ نسبتی با پدرش و شیادیهای او ندارد حرف شفاعت را زمین گذاشت تا باز هم طلوعی دستش در برابر فرنهادزاده خالی شود. اتفاقی مقدمه یک اتفاق خطرناک است و آن هم حذف فرنهادزاده. طلوعی دیگر برای به دست آوردن پروژه پتروشیمی چارهای جز حذف و ترور رقیب جلوی پایش نمانده و این نشان میدهد طلوعی هیچ مرزی برای رسیدن به اهدافش ندارد و حتی در این رهگذر دست زدن به یک جنایت بزرگ نیز برایش مانند خوردن یک لیوان آب خنک است.
فرنهادزاده و زندگی خصوصی آشفته
فرنهادزاده رقیب اصلی طلوعی یکی از افراد قدرتمند و با نفوذ است که البته زندگی خانوادگی آشفتهای دارد. او دو پسر دارد و یکی از پسرانش به خاطر عیاشی و قمار و اعتیاد در حصر اجباری پدر به سر میبرد. فرنهادزاده هر چقدر که در مسیر کاری پیشرفت کرده و برای خودش برو و بیایی دارد در مسیر زندگی نتوانسته است تاثیر مثبتی بگذارد و برای همین یکی از فرزندانش سرکشی کرده و گرفتار افیون و قمار شده است. اتفاقی که باعث شده فرزندش در حبس خانگی پدر در یکی از کارخانههای دورافتاده او باشد و همچون استخوان لای زخم به یکی از نقطه ضعفهای او تبدیل شود.
مادرانگیهای سیما
سیما همسر دوم شفاعت با آنکه از لحاظ سنی نسبت به شیدا که دختر شفاعت است تنها ۸ سال فاصله دارد اما یار و رفیق و حامی شیدا است. او نگران است از اینکه شیدا در مسیر رابطه با میثم دچار اشتباه شود و آسیب ببیند. این نگرانی باعث شد که حتی به بهانه عیادت از سمیرا به پیش او برود و این موضوع را با سمیرا در میان بگذارد. سیما در طول داستان نشان داد نه تنها همسر و زن بابای دلسوزی است که یک زن مرموز و قدرت طلب است که رفته رفته در مسیر سریال نشانههای مهمی از خودش به جا میگذارد.
اتفاق مهم قسمت هشتم زخم کاری ۲
اتفاق مهم در قسمت هشتم سریال زخم کاری ۲ به ماجرای حذف فرنهادزاده باز میگردد. طلوعی پس از آنکه از هر ترفندی استفاده کرد تا بتواند رقیب را در مناقصه کنار بزند و موفق نشد و دکتر که یکی از شخصیتهای مهم پشت پرده است به او پشت کرد تصمیم گرفت با ترور فرنهادزاده به هدفش برسد. برای همین شفاعت در مسیر رفتن فرنهادزاده به دکتر برای جراحی لوزه تلهای گذاشت تا دیگر خبری از رقیب سنتی و قدیمی طلوعی نباشد. بمب گذاری و انفجار مطب پزشک جراح و آتش گرفتن آن یکی از اتفاقهای مهم فصل دوم زخم کاری است که در آینده تماشای سریال را جذابتر میکند.