قسمت یازدهم سریال زخم کاری ۲ جمعه ۲۶ آبان ۱۴۰۲ از فیلیمو پخش شد. در این قسمت شاهد بودیم که چطور پسلرزههای مرگ شفاعت تمامی خانوادهها را درگیر خود کرده است و زندگی تمامی شخصیتهای داخل فیلم را تحتالشعاع قرار داده است. در ادامه مروری داریم بر مهمترین نکات قسمت یازدهم سریال زخم کاری؛ بازگشت. در این پست به نقد و بررسی قسمت یازدهم زخم کاری ۲ می پردازیم.
نقد و بررسی قسمت یازدهم زخم کاری ۲
پس لرزههای مرگ شفاعت
مرگ شفاعت یکی از اتفاقات مهم قسمت دهم بود که پسلرزههای آن تا قسمت یازدهم زخم کاری ۲ هم ادامه داشت. شفاعت دست راست طلوعی و همه کاره کارهای طلوعی بود. شفاعت بود که توانست ماجرای فرنهادزاده را رفع و رجوع کند و تا حد زیادی میثم و سمیرا را کنترل کند. او یک مرید فرمانبردار بود و تحت نظارت طلوعی کار میکرد و هیچ وقت به طلوعی خیانت نکرد و حتی از منافع شخصیاش هم به خاطر رشد طلوعی گذشت. شفاعت در نهایت هم به خاطر ارادت بیش از اندازهاش به طلوعی کشته شد و خانوادهاش نیز درگیر مرگ او شدند. مرگ شفاعت نشان داد طلوعی حتی به نزدیکترین آدم به خودش هم رحمی ندارد و برای رسیدن به مقاصد اصلیاش حتی حاضر است مرگ دوست صمیمیاش را نیز ببیند.
متهم اصلی مرگ شفاعت: میثم
حالا با مرگ شفاعت انگشت اتهام همه به سوی میثم است. میثم که در قسمت قبل شاهد تعقیب و گریز او با یک ماشین ناشناس بودیم که در نهایت منجر به چپ شدن ماشین و مرگ شفاعت شد حالا متهم اصلی مرگ پدر معشوقهاش به حساب میآید. اگرچه میثم هیچ گاه قصدی برای کشتن شفاعت نداشت اما تصادف رخ داده باعث شد رابطه میان سمیرا و خانواده شفاعت و طلوعی همچون آتش زیر خاکستر دوباره شعلهور شود و مانند یک بمب مستعد انفجار در متن زندگی آنها منفجر شود. میثم حالا گیج و گنگ از اتفاقی که افتاده است مقهور مادرش شد و با دستور مادرش و پیشنهاد طلوعی به ویلای شخصی طلوعی در شمال رفت تا آبها از آسیاب بیفتد و کمی از تب و تاب ماجرای مرگ شفاعت بگذرد.
سمیرا از همیشه تنهاتر شد
سمیرا حالا با اتفاقی که برای شفاعت افتاد و انگشت اتهام به سمت میثم رفت تنهاتر از همیشه شد. او همچون یک شیر زخمی در گوشه قفس است که مجبور است به حرفهای طلوعی اعتماد کند. سمیرا به خوبی درک کرده است که انتهای تمام اتفاقاتی که افتاده است میتواند حتی جان میثم را هم بگیرد و اگر چنین شود دیگر زندگی برای سمیرا تمام میشود. طلوعی با سواستفاده از شرایط روحی سمیرا سعی کرد میثم را از او دور کند تا میثم و مادرش برای واگذاری شرکت به طلوعی و نفع مالیای که طلوعی از این واگذاری میبرد؛ تحت فشار قرار بگیرند. سمیرا اما برای آنکه آتش خشم طلوعی را نسبت به خودش و فرزندش بیشتر نکند سعی میکند به حرفهای طلوعی گوش کند تا به وقتش بتواند زخمش را به او بزند.
دشمنی سیما با طلوعی
شاید بتوان سیما را یکی از ریلکسترین شخصیتهای سریال دانست. او که حالا با مرگ شفاعت همسرش را از دست داده بر خلاف نگاه دیگران اتفاقا میثم را مقصر مرگ همسرش نمیداند و با نگاهی دقیقتر انگشت اتهامش به سوی طلوعی است. سیما معتقد است که طلوعی شفاعت را تحت فشار قرار داد تا از دخترش برای جاسوسی سواستفاده کند و همین موضوع باعث مرگ شفاعت شد.
آیا کیمیا میثم را نجات میدهد؟
کیمیا که در فصل دوم زخم کاری یکی از شخصیتهای منجی برای میثم به حساب میآید و در کنار دستمالچی شخصیتهایی هستند که نور بر تاریکی حقایق زندگی مالک میاندازند تا میثم راه درست را پیدا کند وقتی با خبر شد که میثم به خاطر مرگ شفاعت پنهان شده است به سراغ سمیرا رفت تا بتواند سمیرا را راضی کند میثم از ایران فرار کند. اگرچه سمیرا به خاطر جنون ذاتیاش و نفرتی که از کیمیا دارد به حرفهای او گوش نداد اما ثریا خدمتکار خانه سمیرا توانست سرنخی از میثم را به کیمیا بگوید. حالا کیمیا پیش از هر زمان دیگری حضورش در سریال مهم است و میتواند حتی پیش از آنکه شهریار دستش به میثم برسد او را نجات دهد.
دوراهی سخت شیدا در قسمت یازدهم زخم کاری ۲
شیدا یکی از بیپناهترین شخصیتهای این قسمت زخم کاری بود. او در یک دوراهی سخت قرار گرفت. از یک سو مرگ پدرش که خودش شاهد آن بود و از دیگر سو میثم که به خاطر عشقش به او نمیتواند باور کند که میثم در مرگ پدرش نقش دارد. حالا در این وضعیت نگاههای سنگین برادرش شهریار و بازجوییهای پلیس باعث شده است شیدا زیر بار این مشکلات کمر خم کند.
شهریار برای انتقام از میثم وارد میشود
شهریار که در خارج از کشور حضور داشت با شنیدن خبر مرگ پدرش به ایران آمد و با خشم بسیار یکی از انگیزههای اصلیاش انتقام از میثم است. او حالا به مدعی درجه اول از بین بردن میثم تبدیل شده است و خشم درونش را طلوعی با حرفهای تحریکآمیز بیشتر میکند. شهریار که خواهرش شیدا را مقصر اصلی مرگ پدرش میداند به دنبال راهی است تا میثم را پیدا کند و به دست پلیس بسپارد. اما طلوعی که از پیش نقشه حذف میثم را کشیده بود با تحریک شهریار و نشان دادن محل مخفیگاه میثم او را راهی شمال کرد تا مرگ میثم به دست پسر شفاعت رقم بخورد. مرگ میثم میتواند معادلات را به نفع طلوعی تمام کند و سرنوشت شخصیتهای دیگر سریال را نیز تا حدودی روشن سازد. در این میان فرناز که دلبسته شهریار است در فضایی قرار گرفته است که از هیچ چیز خبر ندارد اما از سوی دیگر نیز نمیتواند شهریار را همراهی کند.ط
سکانس پایانی قسمت یازدهم زخم کاری ۲
در سکانس پایانی وقتی میثم متوجه میشود که شهریار توسط طلوعی تحریک شده تا از او انتقام بگیرد و شهریار در راه ویلای شمال است تمام وسایلش را جمع میکند تا از ویلا فرار کند. اما درست وقتی که میخواهد از در ویلا خارج شود یک نفر میخواهد وارد ویلا شود. چه کسی پشت در ویلا منتظر میثم است؟