کتاب صوتی صبحانه در تیفانی دربارهی دختری به نام هالی گولایتلی است که میخواهد «زندگی» کند. او از روستا بیرون میآید، عزیزتران افراد زندگیاش را ترک میکند و به شهر نیویورک میرود تا زندگی بهتری را برای خودش بسازد. ترومن کاپوتی کتاب را از زبان یک راوی مرد، که در همسایگی هالی سکونت دارد و شیفتهی اوست، تعریف میکند. در این پست به نقد و بررسی کتاب صبحانه در تیفانی می پردازیم.
نقد و بررسی کتاب صبحانه در تیفانی
یک داستان کلاسیک عاشقانهیِ درعینحال مدرن. این اولین چیزی است که با شنیدن نام کتاب صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany’s) به ذهن برخی از افراد میرسد. ترومن کاپوتی ( Truman Capote) کتاب را در سال 1958 نوشت؛ اما زمان و مکان داستانش را دههی 1940 میلادی در نیویورک انتخاب کرد. مضمون این کتاب دربارهی ارتباط گرفتن عمیقتر با افرادی است که در زندگی آنها را میبینیم. کسانی که شاید در نگاه اول شاد و سرزنده به نظر برسند، اما شاید داستانی غمانگیز داشته باشند.
هالی گولایتلی، شخصیت اصلی کتاب صوتی صبحانه در تیفانی، دختری 19ساله با رازهای سربهمهر است. داستان زندگی او را یک راوی بینام تعریف میکند؛ نویسندهای که در آرزوی مشهور شدن به نیویورک آمده. او کتاب را هنگامی روایت میکند که سالها از زمان آشناییاش با هالی گذشته است. وی عاشق شخصیت کاریزماتیک، جذاب و زیبای هالی میشود و سعی میکند بیشتر با این انسان عجیب آشنا شود. با پیش رفتن داستان، اندکاندک آشکار میشود که این رفتارها فقط مرهمی برای عمیقترین زخمهای زندگی هالی هستند.
هر چهقدر بیشتر به کتاب صوتی صبحانه در تیفانی گوش میسپارید، بیشتر متوجه می شوید که هالی نمیخواهد در یک مکان مستقر شود و خود را در قفسی اسیر کند. او همیشه دوست دارد آدمهای زیادی کنارش باشند؛ اما هیچکدام از آنها را بیشازحد به خود نزدیک نمیکند. او فقط در یکجا احساس آرامش میکند: فروشگاه تیفانی. هالی فکر میکند که برای به دست آوردن پول به دنیا آمده؛ برای همین هم اغلب با مردان ثروتمندی رابطه دارد که حاضرند برای او هر کاری انجام دهند. اما هالی دو چیز مهم را در زندگیاش از دست داده: شادی و عشق.
یکی از پرسشهایی که ذهن شنوندگان کتاب صوتی صبحانه در تیفانی را به خود درگیر میکند، این است که آیا شخصیت هالی در دنیای واقعی وجود داشته یا نه؟ در واقع آیا ترومن کاپوتی الگویی برای این شخصیت داشته؟ افراد زیادی در این باره اظهار نظر کردهاند و حتی خود کاپوتی نیز به چنین اشخاصی میگفت که دارند «قرعهکشی هالی گولایتلی» برگزار میکنند! بعضی از منتقدان عقیده دارند که او شخصیت هالی را براساس چند زن مختلف که دوستان و آشنایان نزدیک او بودهاند، خلق کرده. زنانی چون گلوریا وندربیلت، اونا اونیل، کارول گریس، سوزی پارکر و مارگریت لیتمن. جالب اینجاست که شباهتهایی بین زندگی هالی و مادر کاپوتی، نینا کاپوتی، وجود دارد. آنها هر دو زنانی روستایی بودند که بهمحض آمدن به شهر، نام خود را تغییر دادند، اقوام خود را ترک کردند و به نیویورک آمدند، از طریق رابطه با مردان ثروتمند پول به دست آوردند و… . در سال 2020 نیویوریک تایمز ادعا کرد مارگریت لیتمن الگوی اصلی هالی گولایتلی به حساب میآید.
در پایان ترومن کاپوتی ما را با سؤالات بیپایانی تنها میگذارد. رابطهی هالی و راوی داستان به کجا رسید؟ آیا هالی گولایتلی توانست همان مکان آرمانی را برای زندگی پیدا کند؛ جایی که احساسی مانند بودن در فروشگاه تیفانی به او بدهد؟ روابط عاشقانهی او به کجا رسیدند؟ آیا هالی بالاخره خود را راضی کرد تا با یکی از مردان پولدار ازدواج کند؟ و بسیاری پرسشهای دیگر.
سیده زهرا حسینی کهنوج این کتاب ترومن کاپوتی را ترجمه کرده که نسخهی متنی آن به همت نشر سپاس به چاپ رسیده است. شما میتوانید کتاب صوتی صبحانه در تیفانی را با صدای مهدی فضلی، شهره روحی و افروز هاشمی بشنوید.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب صبحانه در تیفانی
یکی از معروفترین فیلمهای سینمای کلاسیک، فیلم صبحانه در تیفانی با بازی آدری هپبورن است که بلیک ادواردزِ کارگردان آن را در سال 1961 ساخت. بسیاری از منتقدان عقیده دارند این هپبورن بود که به شخصیت هالی گولایتلی جان بخشید و او را به یکی از جاودانترین شخصیتهای سینمایی و ادبی تبدیل کرد. پایان این فیلم با پایان رمان صبحانه در تیفانی متفاوت است. ترومن کاپوتی در ابتدا قصد داشت مریلین مونرو نقش هالی را بازی کند؛ زیرا در کتاب آمده که هالی موهایی بلوند داشت. اما در نهایت، آدری هپبورن برای این نقش انتخاب شد.
شان ماتیاس دو اقتباس از داستان صبحانه در تیفانی را بر روی صحنهی تئاتر برد. اولین اقتباس در سال 2009 در لندن با بازی آنا فریل در نقش هالی گولایتلی و جوزف کراس در نقش فرد پارسونز بر روی صحنه رفت. امیلیا کلارک و کوری مایکل اسمیت در تئاتر دوم بازی کردهاند که سال 2013 در برادوی به نمایش درآمد.
نکوداشتهای کتاب صبحانه در تیفانی
یکی از بهترین رمانهای عاشقانهی قرن بیستم. (دیلی تلگراف)
ترومن کاپوتی بهترین نویسندهی نسل امروز است. کتاب صبحانه در تیفانی آنقدر خوب نوشته شده که نمیتوان حتی دو کلمه از آن را تغییر داد. (نورمن میلر، نویسندهی معاصر آمریکایی)
شخصیت هالی ادای دین خوبی از ترومن کاپوتی به استادش کریستوفر ایشروود است. (اینگرید نورتون، منتقد ادبی)
این کتاب را به همهی کسانی که عاشق رمانهای عاشقانه و شخصیتهای ماندگار هستند، پیشنهاد میدهیم. (گاردین)
کتاب صوتی صبحانه در تیفانی برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب صوتی صبحانه در تیفانی برای علاقهمندان به رمانهای کوتاه عاشقانه است. همچنین مطالعهی این کتاب را به کسانی پیشنهاد میکنیم که فیلم معروف صبحانه در تیفانی را تماشا کردهاند.
در بخشی از کتاب صوتی صبحانه در تیفانی میشنویم
شب دیگری در چلّهی تابستان، از شر گرمای اتاقم، به خیابانها پناه برده بودم. از خیابان سوم به خیابان پنجاهویکم رفتم. در آن خیابان یک مغازهی عتیقهفروشی بود که یک شیء در ویترینش نظر مرا به خود جلب کرده بود. قفس پرنده که به شکل مسجدی همراه با منارههایش بود و اتاقکهایی ساختهشده از چوب بامبو داشت که این اتاقکها انتظار میکشیدند از طوطیهای پرحرف پر شوند. اما قیمتش سیصدوپنجاه دلار بود. در راه خانه صحنهای نظرم را جلب کرد. تعدادی راننده تاکسی در مقابل سالن پی. جی. کلارک، دور گروهی از افسران ارتش استرالیایی خوشحال و مست جمع شده بودند و دور هم با صدایی بم آهنگ میخواندند و در همان حین دختری را به رقص واداشته بودند و با او میرقصیدند. آن دختر، خانم گولایتلی بود که بر روی بازوهای آنها،همچون شال سبکی رها در باد بود.