در سه فیلم بلند – «پسران وحشی» ۲۰۱۷، «پس از آبی (بهشت کثیف)» ۲۰۲۱ و حالا فیلم او کانن است – برتراند ماندیکو، فیلمساز فرانسوی، ارادت هنری خود را به سه چیز ثابت کرده است: گفتوگوهای شاعرانه، تعصب جنسیتی نمادین ، و زرق و برق. با «She Is Conann»، نویسنده-کارگردان این معماری خارقالعاده را با قوس داستانی روشن و پیشران تقویت میکند و نتیجه بهترین اثر او تا به امروز است.
این یک قوس ساده است، اما این تنها چیزی است که وقتی خیلی چیزهای دیگر در جریان است به آن نیاز دارید. این فیلم زندگی و عشقهای کونان ملکه بربر را از لحظهای که او در سن ۱۵ سالگی وارد یک زندگی خشونتآمیز میشود (کلر دوبورک) تا زمانی که بهعنوان مادرسالار سالخورده عروج میشود، را دنبال میکند. هر 10 سال، او وارد مرحله جدیدی از زندگی خود می شود که هر کدام توسط یک بازیگر جدید بازی می شود: در 25 سالگی، او یک جنگجوی فخرفروش است (Christa Théret). در 35 سالگی، یک بدلکار مست عشق (ساندرا پارفیت) در طول زمان به یک نسخه صوتی از برانکس در حدود سال 1998 پرتاب شد. اوج عجیب و غریب زبان در گونه آن.
در طول تجسم های متعدد کانن، یک شخصیت ثابت می ماند. راینر (الینا لوونسون) – ادای احترام به فاسبیندر؟ تعجب آور نیست – یک اوراکل منحرف با صورت سگ در کت چرمی است که کانن را در تمام زندگی او دنبال می کند، او را با دوربین Instamatic خود مستند می کند و برخی از شاداب ترین خطوط فیلم را ارائه می دهد. (خوشا به حال نکروفیلهایی که عشقشان هرگز به آنها خیانت نکرده است.» او با بررسی انبوهی از اجساد که در پی جنگجوی کانن باقی ماندهاند، اظهار میکند. تعهد به بربریت (یعنی نفرت و خشونت) و اطمینان از تکامل او در زمان نیاز – حتی زمانی که میخواهد ساکن بماند.
در این فیلم «بربریت» یک ویژگی زنانه است. راینر تنها شخصیت اصلی مرد فیلم است و نقش او را زنی به نام مندیکو لوونسون معمولی بازی میکند. بنابراین نتیجه می شود که جریان آزاد جنسی فیلم ماهیت سافیک دارد: یکی از مراحل کانن تحت سلطه رابطه عاشقانه همه جانبه او با سانجا (جولیا ریدلر) است، نامی که کمی تغییر کرده اما همچنان قرمز است. با این حال، فراتر از لزبینیسم متنی، «کونان» به طور گستردهتری رمزگذاری شده است. البته زرق و برق و همه زنان قدبلند و حجاری شده با شمشیرهای پهن وجود دارد. اما لبههای ناهموار زیباییشناسی فانتزی فیلم – این فیلم بالاتر از DIY است، اما کاملاً در سطح استودیو صیقلی نیست – همچنین به آن احساسی خارجی میدهد که آن را در فلک هنر عجیب و غریب قرار میدهد.
طراحی تولید، توسط آنا لو موئل – که برای اولین بار با ماندیکو همکاری کرد و همچنین روی “سنت عمر” و “اورلاندو: زندگینامه سیاسی من” کار کرد – مراحلی را پشت سر می گذارد. صحنههای اولیه پر از موهای بلند و درهم، لباسهای خزدار گوریلمانند و برفهای جعلی است، در حالی که آپارتمان Conann و Sanja در نیویورک مظهر ظاهر «دکور کوکائینی» است. فیلمبرداری نیز قابل تغییر است، زمانی که ماندیکو و نیکلاس اویلو – که سالها با ماندیکو کار میکرد، اما در اینجا به نقش فیلمبردار قدم میگذارد – از سیاه و سفید به رنگی تغییر میکند.
فیلم او کانن است نیز به طرز شگفتانگیزی خندهدار است، به شیوهای برجسته. فیلم کل موضوع «بربریت» را بسیار جدی میگیرد، جسدها را به دو نیم میکند و دستها را به کاسههای آنها میبرد تا قلبهای خونین و تپنده را برای خوردن میان وعده بیرون بکشد. اگرچه این یک انحراف از خط داستانی اصلی است، اما فیلم با یک صحنه گسترده که در آن به گروهی از هنرمندان بین آدمخواری و فقر انتخاب میشود، یک انحراف خوشآمد به سمت طنز خود بازتابدهنده در پایان پیش میرود. غذایی که به آنها پیشنهاد می شود حتی در رنگ سیاه و سفید نیز منزجر کننده است – به نظر می رسد “جسد” از بارباکوآ و ژامبون کنسرو شده با زیتون درست شده باشد – و حتی رنگ آن درشت تر است. اما پسر، آیا آنها با خوردن آن خوب به نظر می رسند؟
Mandico همیشه یک حس قوی از سبک داشت، و سازگاری که بینش او در بین فیلمها و گروههای مختلف ترجمه میشود، نشان از یک دست نویسنده قوی دارد. این روایت محورترین یا شخصیت محورترین دیدگاه نیست. حتی در اینجا، بازیگران تا حد زیادی لوازم جانبی هستند، مانند لباسی که آنها را احاطه کرده است. اما چیزی در مورد وحشی گری «Conann» وجود دارد که کارگردان را آزاد می کند تا واقعاً به آنجا برود و آتنای افسانه ای و وحشی را از پیشانی شکافته اش به دنیا آورد.