نقد و بررسی فیلم استوا

87
0
نقد و بررسی فیلم استوا

راستش نقد نوشتن بر «خط استوا»، شاید حتی از نوشتن فیلمنامه‌اش هم سخت‌تر باشد. فیلمی که بعد از معرفی شخصیت‌ها و طرح موقعیت اولیه‌اش، دچار همان بطالت و پوچی‌ای می‌شود که دو شخصیت اصلی‌اش سرگردان در اندونزی گرفتارش شده‌اند. دست‌آخر هم وقتی منتظریم فیلم بعد از نزدیک به یک ساعت درجا زدن و در یک نقطه ماندن، بالاخره به راه بیفتد، درست در اوج تعلیق، ناگهان «تمام» که نه… «بریده» می‌شود. گویی با قسمتی از یک سریال یا فیلمی دنباله‌دار مواجه بوده‌ایم که برای تماشای قسمت دومش باید تا هفته یا حتی سال‌های بعد صبر کنیم، اما تیتراژ پایانی بی‌هیچ توضیح و اشاره‌ای، روی نمایی از آسمان نقش می‌بندد و پس از آن دیگر کارگردان فیلم (اصغر نعیمی) همه چیز را به ذهن خلاق تماشاگرش می‌سپارد. به واقع فیلم‌ درست وقتی که قرار بود شروع شود، به پایان می‌رسد. در این پست به نقد و بررسی فیلم استوا می پردازیم.

نقد و بررسی فیلم استوا

خط استوا البته موقعیت مرکزی جالبی دارد: رئیس و نایب‌رئیس جدید فدراسیون فوتبال -که تقریباً هیچ چیز از حوزه ریاست‌شان نمی‌دانند- در راه مالزی برای شرکت در اجلاس ای‌اف‌سی، با یک سفر اعلام‌نشده سر از اندونزی درمی‌آورند تا ضمن عقد قراردادی با زیدان، بمب خبری‌شان بترکانند. اما زیدان نمی‌آید و آن‌ها در اندونزیِ دچار شورش و در آستانه کودتا -که فرودگاه‌هایش تعطیل شده- اسیر می‌شوند. اما از این‌جا به بعد، فیلم دیگر هیچ ایده‌ای برای ادامه خط روایی‌اش ندارد و صرفاً هر موقعیت بامزه یا بی‌مزه‌ (و اغلب تکراری‌ای) که به ذهنش رسیده را در مسیر قهرمان‌هایش قرار داده -از مواجهه با دختری بی‌پول و بی‌پناه در خیابان تا رفتن بی‌هیچ دلیلی به «جزیره لختی‌ها»؛ از غذا خوردن در کی‌اف‌سی تا جریمه رانندگی بی‌گواهینامه-، به این امید که از این رهگذر هم خنده‌ای بر لب تماشاگرش بنشاند هم زمانش را به تایم استاندارد یک فیلم بلند سینمایی برساند؛ چون تنه اصلی روایت –اگر اصولاً چنین چیزی در فیلم وجود داشته باشد- به قدری بلاتکلیف و سردرگم است که هر لحظه می‌توان نقطه پایانش را گذاشت.

نقد و بررسی فیلم استوا
نقد و بررسی فیلم استوا

در خلال این اتفاقات البته قرار بوده با رویکردی انتقادی، نادانی و بی‌کفایتی مدیران فوتبالی کشور و مسائل مبتلابه آن (از ممنوعیت ورود زنان به استادیوم تا زد و بندهای مالی و باندبازی و زیرآب‌زنی‌های سیاسی) به تصویر کشیده شود، اما همه چیز سطحی و روزنامه‌ای در حد کلیاتی قابل حدس باقی می‌ماند؛ نقدهایی که هزار بار تند و تیزتر و حتی طنازانه‌ترش را در مطبوعات ورزشی یا خدابیامرز «نود» عادل خوانده و دیده‌ بودیم. از زن اغواگر خط استوا (آزاده صمدی) هم که حضورش در قصه کم‌رنگ و منقطع و باری به هر جهت است، کار خاصی برنمی‌آید. در واقع مشخص نیست که فیلم تا چه حد می‌خواسته چنین شخصیتی را جدی بگیرد. الان این‌طور به نظر می‌رسد که فیلمنامه‌نویس صرفاً هر جا که قصه‌اش خالی مانده و به هیچ ترتیبی پر نمی‌شده، به بهانه‌ای او را آفتابی کرده و کمی بعد دوباره به چادرش فرستاده. ماجرای مذاکره با مدیران فوتبال بانوان اندونزی، عقد قرارداد با مربی پرتغالی و دعوت از تیم زنان این کشور برای سفر به ایران نیز بی که سرانجامی پیدا کند و آخر و عاقبتش را بفهمیم، نیمه‌کاره وسط زمین و هوا به حال خود رها می‌شود.

به غیر از فیلمنامه، اجرای بیشتر صحنه‌ها هم پیش پا افتاده و سردستی است. نمونه‌اش سکانس خیال‌پردازی آقای رئیس در استادیوم خالی جزیره، که ناگهان تبدیل به یک موزیک‌ویدئوی عجیب و غریب می‌شود که مشخص نیست چطور سر از این‌جا درآورده و با چه منطقی به فیلم وصله پینه شده. انگار نعیمی در پنجمین فیلمش، برای کارگردانی بیش از حد روی نماهای گرم و خوشگل از طبیعت زیبای «بالی» حساب کرده و برنامه دیگری نداشته است. با این حال از حق نگذریم؛ خط استوا یک بازی سرحال و غافل‌گیرکننده هم دارد: سیامک انصاری. هر چقدر فرهاد اصلانی در نقش رئیس فدراسیون، بی‌انگیزه و کسالت‌بار و قابل پیش‌بینی است، انصاری در مقام «سانچو پانزا»ی او، حضوری سرحال و پرانرژی جلوی دوربین دارد. او در خط استوا برخلاف چهره‌ای که در بیشتر بازی‌هایش در آثار مهران مدیری دیده‌ایم -«برره»، «قهوه تلخ»، «ساعت پنج عصر» و…، که در تمامی‌شان عاقلی در دنیای دیوانه‌هاست- این بار خودش باید بار خلی و مشنگی قصه را به دوش بکشد، و انصافاً در چندتایی از سکانس‌ها خوب از پس این کار برمی‌آید؛ مثل گیر دادنش به آقای رئیس سر تماشای فیلمی درباره آناتومی بدن، یا تمرین رقصش، یا از همه مهم‌تر آواز خواندن ملنگانه‌اش تحت تأثیر روان‌گردان در هتل، که احتمالاً تنها سکانسی از فیلم است که می‌شود صدای قهقهه را در سالن سینما شنید. اگر نبود شیطنت‌ها و شوخ و شنگی‌های او در نقشی متفاوت با کارنامه بازیگری‌اش، احتمالاً خط استوا از این هم غیرقابل تحمل‌تر می‌شد.

filimo

5/5 - (3 امتیاز)
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس