«مکان تو یا من» در سال 2003 آغاز میشود، و به نظر نوعی کمدی رمانتیک سطحی قابل قبول و فوراً فراموششدنی است که در آن زمان اکران شد. فیلم جای من یا شما را در ادامه بررسی کرده ایم.
اینها فیلمهایی هستند که در چرخش شدید مانیتورهای DryBar جان تازهای پیدا کردهاند: «چگونه مردی را در 10 روز از دست بدهیم»، «تعطیلات» و «چیزی باید بدهد». میتوانید با غیبت آنها را تماشا کنید، در حالی که یک لیوان شامپاین مکمل مینوشید تا برای یک شب بیرون رفتن دخترانه آماده شوید.
«مکان تو یا من» اولین کارگردانی بلند مدت نویسنده باسابقه الین براش مک کنا را نشان میدهد که در فیلمهای متعددش «۲۷ لباس» یکی دیگر از فیلمهای اصلی رام کام است. مک کنا همچنین نامزد بسیار برتر اسکار «شیطان پرادا می پوشد» را نوشته است. آخرین فیلم او از نظر دیالوگهای تند یا شخصیتهای پرطرفدار هرگز به رسیدن به آن ارتفاعات نزدیک نمیشود، اما هدفش آنقدرها هم نیست. در عوض، «مکان شما یا من» از دلپذیر بودن راضی به نظر می رسد، و شاید این برای یک تماشای تنبل شنبه نتفلیکس کافی باشد.
مشکل اینجاست که ما می دانیم که ستاره های فیلم توانایی خیلی بیشتری دارند. ریس ویترسپون و اشتون کوچر البته ظاهری عالی و کاریزماتیک دارند و هر دو پس از این همه سال، زمان بندی کمیک بسیار خوبی دارند. بنابراین، تماشای تلاش آنها برای برداشتن این ماده بی خطر و بی مزه و آواز خواندن، خسته کننده است.
ویترسپون و کوچر نقش دبی و پیتر را بازی می کنند که یک بار 20 سال پیش با هم ارتباط برقرار کردند و از آن زمان تاکنون بهترین دوستانشان بوده است. ما می دانیم که آنها بهترین دوستان هستند، زیرا آنها مدام به ما می گویند که بهترین دوستان هستند، اما تبادل نظر آنها هرگز آرامش یا جوهر یک چنین پیوند حیاتی و دو دهه ای را منتقل نمی کند. با وجود اینکه آنها در سراسر کشور از یکدیگر زندگی می کنند، هنوز هم هر روز به شکلی با هم صحبت می کنند، و در حالی که مکالمات آنها وزش باد است، فاقد جرقه ای قابل باور هستند.
مک کنا با استفاده از ژانرهای آشنا به سرعت متوجه می شود که آنها متضاد هستند. صفحههای تقسیمشده نشان میدهند که دبی در یک کاردستی رنگارنگ و شلوغ لسآنجلسی زندگی میکند در حالی که پیتر در یک آپارتمان شیک و بزرگ در بروکلین مشرف به پل بروکلین زندگی میکند. (پسزمینهها بسیار سبز رنگ هستند.) او یک مادر مجرد خوش ذوق و خوشحال است. او یک افسونگر طعنه آمیز با مسائل تعهد است. او در محله ای آرام و سرسبز قدم می زند در حالی که او در خیابان های شلوغ شهر قدم می زند. آنها خیلی متفاوت هستند! آیا ممکن است آنها در نهایت با هم باشند؟


فیلمنامه مک کنا آنها را از نظر فیزیکی در اکثریت قریب به اتفاق فیلم از هم دور نگه میدارد، زیرا مجموعهای از تدبیرها آنها را مجبور میکند تا خانههایشان را برای یک هفته عوض کنند. دبی در حالی که برخی از آموزش های حرفه ای را در منهتن به پایان می رساند، به جای پیتر نقل مکان می کند. در همین حال، پیتر موافقت می کند که در خانه دبی زندگی کند تا از پسر شیرین و خجالتی او، جک (وسلی کیمل) مراقبت کند. او به مجموعه ای از یادداشت های مضطرب Post-It در همه چیز می رسد، و او نمی تواند بفهمد که چگونه سیستم سرگرمی پیشرفته خود را مجبور به توقف پخش آهنگ های گروه مورد علاقه پیتر، The Cars کند. عجیب است! (به طور جدی، یک آهنگ Cars را نام ببرید، و در این فیلم وجود دارد، از جمله “Drive” در حالی که پیتر در حال رانندگی است.)
هر لوکیشن دارای یک دستیار عاقل است که بسیار جذاب تر از شخصیت اصلی است. پیتر با دوست همکار دبی در مدرسه راهنمایی که نقش آن را تیگ نوتارو بسیار خشک بازی می کند، قرار می گیرد. دبی به احتمال زیاد با دوست دختر سابق پیتر در مهمانی، با بازی زوئی چائو، تبدیل به یک BFF فوری می شود. زایمان حیله گرانه او لذت بخش است، اما این شخصیت ظاهراً هیچ زندگی غیر از حضور و حمایت از زنی که به تازگی ملاقات کرده است ندارد.
دیگر چهرههای حمایتکننده شامل استیو زان بهعنوان باغبان دبی و خواستگار بالقوهای که بسیار آرام است، نام او در واقع ذن است، و جسی ویلیامز بهعنوان یک ویراستار زیبا و ماهر در نیویورک که از معاشقه با او لذت میبرد. هر دو احساس می کنند مانند افکار بعدی و موانع توسعه نیافته.
آیا دبی در نیویورک رها خواهد شد؟ آیا پیتر در لس آنجلس ثبات خواهد یافت؟ و آیا هر کدام در دیگری عشقی را خواهند یافت که در تمام مدت وجود داشت؟ جدای از یک دعوای کوتاه و اجباری چون باید نوعی درگیری وجود داشته باشد، پاسخ این سؤالات واضح است. هیچ چیز پیچیده ای در مورد این افراد یا این سناریوها وجود ندارد که سرنوشت آنها را زیر سوال ببرد. زمانی که صحبت از کمدی های رمانتیک به میان می آید، سفر همیشه مهمتر از مقصد است، اما به سختی یک پیچ یا انحراف یا حتی چاله ای در جاده وجود دارد که این سفر را جذاب تر کند.