فیلمسازی اکشن پویا در فیلم «خشمها» که بهطور غیرقابلپیشآلود ویتنامی ضرب و شتم است، پیش درآمدی تقریباً مرتبط با ناک اوت هنرهای رزمی «Furie» در سال ۲۰۱۹، کارهای سنگینی انجام میدهد. “Furies” از ستاره فیلم خشم ورونیکا انگو یا شخصیت او پیروی نمی کند. درعوض، انگو برای «Furies»، اولین کارگردانی او، و نوعی پسزمینه برای بدزدی «Furie» Thanh Hoa، یعنی Thanh Soi، پشت دوربین میرود.
“Furies” (با نام اصلی “Thanh Soi”) بر روی Thanh تمرکز نمی کند، بلکه او را تبدیل به یکی از رهبران ستاره واقعی فیلم، Bi (Dong Anh Quynh) می کند، یک یتیم به درستی عصبانی که از آسیب های دوران کودکی رنج می برد. با گروهی از قاچاقچیان انسان سادیست با سه نفر از همکارهای خود، از جمله تان (در اینجا با بازی توک تین)، هونگ (ریما تان وی) و رهبر آنها، ژاکلین (نگو تان وان) برخورد میکند.
“Furies” در مقایسه با “Furie” نسبتاً مطمئن در هر صحنه ای که شخصیت ها باید فراتر از خشونت پیشران با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، رنگ پریده است. ساموئل کفی آبریخ، کارگردان اکشن، که رقص صحنههای مبارزه در «Furie» را نیز برعهده داشت، هنوز هم لحظات برجستهای را ارائه میکند، اما بازیگران گروه زمانی که صفحه نمایش را پاره نمیکنند، به یاد ماندنی نیستند.
در یک صحنه ابتدایی ناراحت کننده، یک بی جوان (توی لین) مادرش را که یک فاحشه است، از دست می دهد، پس از اینکه جان مست به هر دو زن حمله می کند و به طور تصادفی قایق خانه کوچک آنها را آتش می زند. پانزده سال بعد، بی توسط ژاکلین و دو شاگردش، هانگ و تان، نجات یافته و به فرزندی پذیرفته می شود. هر چهار زن یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، و این به اعتبار فیلمسازان است که در چند صحنه مستقیماً به این پیوند شدید میپردازند. در یکی از برجستهترین فیلمهای آماده، بی از یک درگیری وحشیانه با یک واکنش غیرقابل کنترل جنگ یا گریز ناشی از خاطرات مادرش برمیگردد. او نمی تواند از پرتاب مشت ها دست بردارد، و در آن لحظه، حتی تان هم نمی تواند او را بدون پرتاب مشت متوقف کند.
شرورهای فیلم خشم تقریباً به یاد ماندنی نیستند. Thuan Nguyen در نقش یک دلال شیطانی مشهور دیوانه Dog Hai عملکردی بینظیر ارائه میدهد و قاچاقچیان همکار او به اندازه زنانی که در معرض خطر قرار میدهند، تهدیدکننده هستند. یک پیچ و تاب در آخرین لحظه چین و چروک داستانی بیشتری به دشمنی ژاکلین و دخترانش با های میافزاید، اما تضاد متقابل آنها خیلی پیچیدهتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسد نیست. او یک گلوله خشن است و آنها در حال انتقام گرفتن از فرشتگان هستند. آنها دعوا می کنند، و گاهی اوقات دیدن آن بسیار جالب است.


طراحی رقص ابریخ، در حالی که به طور مداوم محکم است، فقط گاهی اوقات همان جرقه مبتکرانه ای را دارد که در سرتاسر «Furie» شعله ور شد. دوربین انگو با سرعت تکان دهنده و حرکات وحشیانه اجراکنندگانش مطابقت دارد، اما چند صحنه اکشن با توجه به شباهت بسیار نزدیک به ضربدانهای فیلم «Furie» شبیه صحنههای اکشن به نظر میرسند. گفته میشود، زمانی که لحظه به افزایش آدرنالین واقعاً بیحرکت و وحشتناک نیاز دارد، ابریخ و انگو چند تصویر غیرقابل حذف را ارائه میدهند. میدانید که دعوا زمانی خوب خواهد بود که یک مهاجم سرنگ خونی را از گردنش بیرون بیاورد.
دعواهای ابریخ و انگو نیز ریتم و تأثیر درونی دارند، حتی زمانی که خود شخصیت ها به اندازه دعوایشان جالب نیستند. یک تعقیب و گریز موتورسیکلت متکی به جلوه های بصری درگیر، به لطف ارکستراسیون بازیگوش، در محل گونزو خود ارائه می دهد. صحنههای متمرکز بر دیالوگ، آن نوع تند و سریع دادن و گرفتن را ندارند، که نشاندهندهی نیروی ملودراماتیک نسبتاً بلاتکلیف فیلم است.
انگو و پنج فیلمنامه نویس او (بدون احتساب مشاور فیلمنامه، نگوین نگوک لام) زمانی که شخصیت هایشان در پایین ترین حد خود هستند، راحت تر به نظر می رسند. چند صحنه وجود دارد که بی، تان و هونگ پس از پایان دادن به لگد زدن، سعی میکنند با یکدیگر آرامش یا همبستگی نشان دهند. متأسفانه نشان میدهد که هونگ، خوشبینترین و زنندهترین بازیگر از میان چهار قهرمان اصلی، کمتر توسعهیافتهترین نقشآفرینی است. او آرایش بی را انجام میدهد، لباسهایش را مدل میدهد، و حتی وقتی زمان پرتاب کردن میرسد، چند ضربه خوب میخورد، اما هرگز به اندازه تان و بی، یک دوتایی محکم با چرخ سوم متزلزل، جذاب نیست. حتی شخصیت بی به اندازه شخصیت Ngo در “Furie” با حوصله رشد نمیکند، بنابراین ما هرگز متوجه نمیشویم که وقتی او در همان اوایل اعتراف میکند که از کشتن متجاوزان لذت میبرد، منظور او چیست: “من دوست داشتم. و من از خودم می ترسیدم … دوستش دارم … می توانم در تاریکی خودم غرق شوم.
خوشبختانه، یک رگه ناخوشایند قابل توجهی در سرتاسر فیلم خشم وجود دارد و به آنتاگونیستهای فیلم محدود نمیشود. هنگامی که بی برای اولین بار با تانه مسابقه می دهد، او سعی می کند لقمه ای از تنه خود بگیرد. و هنگامی که آنها در طول فلاش بک PTSD فوق الذکر بوق را قفل می کنند، به دیوارها برخورد می کنند و حمام را خراب می کنند. حتی هونگ با زدن چاقو به پهلوی بی را از دست یک متجاوز احتمالی نجات می دهد. اگر این فیلم با ماده خمیری خود راحت تر بود، فیلم پل ورهوفن بود. بقیه «Furies» آنقدرها به یاد ماندنی نیست، اما چیزهای خوب کافی در اینجا وجود دارد که یک اسپین آف مرتبط دیگر را توجیه کند.