نقد و بررسی فیلم زمان خدا | God’s Time

53
0
فیلم زمان خدا

هیچ زمانی مانند زمان حال در اولین فیلم پرسرعت دانیل آنتیبی، « God’s Time زمان خدا» وجود ندارد. فیلم زمان خدا را در ادامه بیشتر بشناسید.

از لحظه‌ای که رجینا (لیز کاریبل) می‌نشیند تا نارضایتی‌های خود را با گروه معتادان گمنام در میان بگذارد، شخصیت اصلی فیلم دیو (بن گرو) وارد صحنه می‌شود و مستقیماً با تماشاگران صحبت می‌کند و ما را در مورد چیزهایی که هنوز نمی‌دانیم پر می‌کند. این اولین باری نیست که رجینا احساسات خود را به گروه سرازیر می کند – این بخشی از یک سری چند ماهه شاکی از دوست پسر کیسه خاکی است که به خانه نقل مکان کرد، آپارتمان و سگش را تصاحب کرد، و اینکه او چگونه دعا می کند که “به وقت خدا بمیرد”، در میان دیگر آرزوهای خشمگینانه. دیو که با دوست بازیگر مشتاقش لوکا (دیون کاستلو) در گروه است، می گوید که دیوانه وار عاشق رجینا است، به طوری که عملاً تنها کسی است که متوجه می شود چه زمانی ویترین معمولی یک زن او با فیلمنامه متفاوت است. رجینا که می ترسد تصمیمی عجولانه بگیرد و به دنبال انتقام از دوست پسر بد سابق باشد، دیو لوکا را متقاعد می کند تا به او کمک کند تا رجینا را ردیابی کند و از انجام یک اشتباه مرگبار جلوگیری کند.

« God’s Time زمان خدا» به نویسندگی و کارگردانی آنتیبی، از تیتراژ ابتدایی با سبک های بصری متفاوت، حس شوخ طبعی زبانی، تدوین سریع و اجرای بی ثبات کاریبل که صفحه را می سوزاند، بیرون آمد. به‌خاطر زمان‌بندی فشرده‌اش و چرخش دیوانه‌کننده‌اش در شهر، شباهتی به «پس از ساعت‌ها» مارتین اسکورسیزی در DNA فیلم وجود دارد. متأسفانه، «God’s Time» نه کاملاً حرکت یا سبک چرخش آزاد شروع خود را حفظ می کند، نه به دستیابی دوباره به آن اوج پر انرژی نزدیک می شود. آنتبی، فیلمبردار جف ملانسون، و تیم تدوین فیلمسازان کانال Antebi، Jon Poll و سارا شاو مانند ادگار رایت («اسکات پیلگریم علیه جهان») و فیل لرد و کریستوفر میلر («21 Jump Street») برای «God’s Time» . اما متأسفانه، شروع غم‌انگیز آن‌ها به ظاهری کسل‌کننده و کمتر التقاطی تبدیل می‌شود. در پایان فیلم، طنز بی‌پروا به درامات گریه‌آور تبدیل می‌شود و سرعت آن از ویرایش‌های متعدد برش در دقیقه به چیزی تلخ‌تر کاهش می‌یابد.

فیلم زمان خدا
فیلم زمان خدا

با این حال، جنبه‌های رستگاری برای «God’s Time» وجود دارد. این فیلم یکی از معدود فیلم‌هایی است که مستقیماً به روزهای اولیه همه‌گیری در سال 2020 می‌پردازد، بدون اینکه در مورد خود بحران باشد. کاهش بینابینی A.A. حرکت گروه از جلسات حضوری به Zoom، به طور یکپارچه به درام مقدماتی این سه نفر می‌پردازد. ماسک‌های دست‌ساز که به‌طور تصادفی پوشیده شده‌اند همه جا هستند، از خیابان گرفته تا مکان‌های ملاقات صمیمی. در یکی از مماس های فیلم، دیو و لوکا به دنبال رجینا به آپارتمان مرفه مشتری می روند، جایی که او دوباره شروع به استفاده از آن می کند، اما قرار ملاقات توسط همسر مشتری در یک محافظ صورت قطع می شود. همه اینها در آن زمان مشاهده می شد، اما این جزئیات در چند سال آینده چه حس بازگشتی به شما خواهند داشت.

به همین ترتیب، اجرای برجسته Caribel به “God’s Time” زندگی، احساس نوسان خطرناک و قلب می بخشد. اگرچه راوی فیلم، دیو، به رجینا به عنوان یک دختر رویایی اسطوره‌سازی شده نزدیک می‌شود که تبدیل به نماد «جهنم مانند لاتینی‌هایی که مورد تحقیر قرار گرفته‌اند، خشم ندارد»، بازی احساسی کاریبل این شخصیت را باورپذیر می‌کند. لحظات انفرادی در مبارزه او وجود دارد که دیو و لوکا نمی بینند، اما مخاطبان مکالمات تلفنی اشک آلود و لحظات عصبانی او را در حال صحبت با خودش می بینند. رجینا به دور از شخصیتی بی عیب و نقص است که در انتظار نجات توسط دو پسر است، و کاریبل پیچیدگی های شخصیت خود را فراتر از لاف زنی که برای اولین بار ارائه می کند، می پذیرد.

با وجود بازه زمانی کمتر از 24 ساعته فیلم، اتفاقات زیادی برای تثلیث نامقدس در «God’s Time» می افتد. توطئه‌های جانبی و مماس‌های احمقانه در طول مسیر، فیلم را به سمت رویارویی آب‌وهوایی خود نگه می‌دارند، اما اینجاست که انرژی از داستان اصلی‌اش تخلیه می‌شود. در حالی که عشق کافی در مورد خود فیلم وجود ندارد، اما به اندازه کافی از بازی خیره کننده Antebi و Caribel برای زنده نگه داشتن “God’s Time” وجود دارد و آن را تبدیل به اولین فیلم به یاد ماندنی هم برای کارگردان و هم برای ستاره می کند.

در حال حاضر در حال بازی در تئاتر.

امتیاز این مطلب
سهیل دهقانی
نوشته شده توسط

سهیل دهقانی

علاقه مند به فناوری و تکنولوژی های روز دنیا کارشناس سئو و تولید محتوا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس