برای برخی از تماشاگران سینما، ترکیب ابرقهرمانان در برابر هیولاهای ژاپنی «شین اولترامن» با انتظارات زیادی از راه می رسد. در این مقاله به فیلم شین اولترامن Shin Ultraman می پردازیم.
فیلم شین اولترامن Shin Ultraman
Ultraman یک نماد “tokusatsu” با چندین دهه قدمت و چند فرنچایز است. و حتی اگر نام شخصیت را نمیدانید، ممکن است او را از روی دید بشناسید، بهویژه کت و شلوار نقرهای چسبان، چشمهای حشره Lite-Brite و سر گلولهای به شکل باله پشتی او. عنوان «شین اولترامن» نیز تداعیکنندههای خاصی است، زیرا این دومین فیلم از یک سهگانه غیرمرتبط از ریبوتهای علمی تخیلی ژاپنی است که پس از فیلم فاجعهبار مدرن «شین گودزیلا» و قبل از «شین کامن رایدر» ساخته شده است.


برای لذت بردن از “Shin Ultraman” نیازی به دانستن هیچ یک از اینها نیست. کارگردان شینجی هیگوچی میداند که شما نمیتوانید شگفتی پیش از نوجوانی را که اولترامن برای بینندگان مبتکر به ذهن میآورد، دوباره به تصویر بکشید. (حتی پارسال همین قدر به من گفت). در عوض، فیلم Ultraman او به فیلمنامه «شین گودزیلا»، کارگردان/همکار نویسنده، Hideaki Anno، یک اکشن ماجراجویی قابل دسترس و اپیزودیک است که اولین تماس بشر را با شخصیت اصلی خود، یک قهرمان فرازمینی فداکار، دوباره تجسم می کند.
«شین اولترامن» اساساً یک تمثیل دوستانه برای بچهها است درباره اینکه دنیای ما چقدر سورئال و هزارتویی به نظر میرسد، وقتی با سادگی کودکانه یک قهرمان لال که میتواند واقعاً قد بلند شود و از دستان کاراتهزنش لیزر پرتاب میکند، در تضاد باشد. «شین اولترامن» همچنین یک فیلم هیولاهای غول پیکر برتر است که مملو از هیولاهای رنگارنگ خزنده و ماهی مرکب است.
جدیدترین پاستیچ هیگوچی و آنو با رنگآمیزی با مونتاژی گیجکننده از دالها و تصاویر یکپارچهسازی با مرکز لذت شروع میشود. گروهی از بیگانگان به صورت تصادفی در ژاپن فرود آمده اند، بنابراین اکنون دولت ژاپن باید دریابد که چگونه می تواند از نابود کردن همه چیز اطرافشان توسط این موجودات جلوگیری کند. ما موسیقی ارکستری با گیتار موجسواری و اره موزیکال را میشنویم و همچنین برخی از هیولاهای پر زرق و برق را از «Ultra Q» میبینیم، سریال سیاه و سفید هیولای هفته ۱۹۶۶ که قبل از نمایش اولین برنامه تلویزیونی “اولترامن”. (او در “Ultra Q” حضور ندارد).
ما همچنین با اعضای انسانی SSSP، واحد اجرای پروتکل سرکوب گونههای S-Class، یک تیم پنج نفره که وظیفه اصلی آن ردیابی بازدیدکنندگان بیگانه ما و هماهنگی واکنش دولت ژاپن است، آشنا شدهایم. اعضای SSSP به زودی در اولترامن (با بازی آنو و بازیگر اصلی «اولترامن» بن فورویا) متحدی پیدا میکنند که با متخصص فک مربعی شینجی کامیناگا (تاکومی سایتو) و «رفیق» خود انتصاب هیروکو آسامی پیوندی مرموز دارد. (ماسامی ناگاساوا). متأسفانه، اولترامن نیز به سرعت مورد توجه همکار خود E.T. آنها سعی می کنند ضعیف ترین حلقه های بشریت، یعنی سیاستمداران ما را اغوا کنند و سپس تحت سلطه خود درآورند. اولترامن سستی را برمی دارد و برای ما می جنگد.
«شین اولترامن» از قراردادهای ریشهدار فیلمهای هیولاهای ژاپنی دور نمیشود. دانشمندان، مقامات نظامی، و سایر پیراهنهای پرشده به صفحههای کامپیوتر نگاه میکنند و تفسیرهای تشریحی بینفس ارائه میکنند. همچنین سطح قابلتوجهی از هنر داستانسرایی و ساخت روایت حتی در صحنههای متمرکز بر انسان، که در انبوهی از تصاویر سریع اما از نظر بصری واضح ارائه میشوند، به نمایش گذاشته شده است. گاهی اوقات دوربین روی زمین است و به تیم SSSP نگاه می کند و روی کامپیوترهای لپ تاپ آنها خم شده است. گاهی اوقات دوربین در سراسر اتاق و سوژه های انسانی خود قرار دارد. در این سناریوی دائماً در حال تشدید هیچ چیز عادی وجود ندارد، فقط حرکت مداوم و تغییر بیآرام دیدگاهها.
این سرعت بیامان و ارائه دیوانهوار نشان میدهد که چگونه ممکن است حضور اولترامن توسط انسانهای معتاد به فناوری مورد استقبال قرار گیرد. ما هنوز باید به گوشه و کنار نگاه کنیم و به تصاویر ناقص هر اتفاقی که در حال رخ دادن است نگاه کنیم، حتی با وجود تمام صفحههای نمایش، تلفنها و دوربینهایی که در دسترس ما هستند. مردم طوری رفتار می کنند که انگار اینجا مسئول هستند، اما به سرعت درک محدودشان از واقعیت به آنها یادآوری می شود.
هیولاهای بیگانه هیگوچی و آنو نیز با ترکیبی مناسب از سادگی کودکانه و سربلندی بزرگسال پسند صحبت و عمل می کنند. شرورهای بیگانه مغرور، مانند ضراب و مفیلاس، خطر کهکشانی بشریت را به شینجی یادآوری می کنند. ما اولترامن و دوستان هیولایی اش را به عنوان سلاح های بالقوه می بینیم، درست مثل موجودات فضایی که ما را به عنوان منابع طبیعی می بینند.
سپس هر مبارزه هیولاها آنچه را که طرفداران اولترامن از قبل میدانند تأیید میکند: او همیشه آنجاست تا برای شما مشت بزند، یک مسیحی رواقی که دغدغهاش برای بشریت معمولاً با نگاهی کوتاه اما معنیدار از روی شانه بیان میشود. اولترامن صحبت نمی کند. او حتی صداهای دهانش را هم نمیدهد، فقط صدای نالهای سفید رنگی که بدنش هنگام سر خوردن در هوا مانند یک جت بدون سرنشین تولید میکند. اولترامن مانند رویای قهرمانی یک کودک رفتار می کند: او غیرانسانی و ناوگان است، کاملاً قابل اعتماد است و فوراً درک می شود.
دوربین هیگوچی در طول صحنه کایجو به همان اندازه ثابت و پویا است. او به وضوح به این فکر کرده است که چگونه هیولاهای اولترامن را متحرک کند – آن چهرههای عینکی، نیم تنههای باقلا و اندامهای چرخان – با ترکیبی از فناوری ضبط حرکت و گرافیک کامپیوتری. بنابراین، وقتی Ultraman به ناچار با هیولاها دست و پنجه نرم می کند، شما نه تنها می توانید ببینید بلکه از تماشای او در انجام کاری که انجام می دهد نیز لذت ببرید.
هیگوچی و آنو نه تنها کالاهای ژانر فیلم را ارائه می دهند، بلکه به طرز ماهرانه ای خلوص شیرین شخصیت عنوان خود را حفظ می کنند. “شین اولترامن” به جای غول پیکر کردن چیزی که همیشه برای نوجوانان بود، به شخصیت نمادین اجازه می دهد شکل و تناسبات اصلی خود را حفظ کند. شما و پدرتان عاشق فیلم جدید اولترامن خواهید شد.