در 13 جولای 1980، کندی مونتگومری تقریباً 41 بار با تبر به بتی گور ضربه زد. این غیر قابل بحث است. حتی خود مونتگومری هم به آن اعتراف می کند. و با این حال او تنها کسی است که دقیقاً می داند چه اتفاقی افتاده است. فیلم عشق و مرگ را در ادامه بررسی کرده ایم.
داستان مرگ بتی گور به دلایل بسیاری برای سالها یکی از اصلیترین دلایل جنایت واقعی بود – از جمله مهمترین آنها منحصربهفرد بودن یک مادر معمولی حومه شهر که تبدیل به یک قاتل تبر میشود – اما همچنین به یک مینیسریال استریمینگ با سریال « Candy » هولو تبدیل شده است. تقریباً یک سال قبل از برداشت دیوید ای. کلی و HBO Max در مورد این موضوع در « Love & Death » این هفته نمایش داده شد. تفاوت بین این دو پروژه جالب است، اما نتیجه نهایی تا حد زیادی یکسان است – این نسخه دیگری از داستان مونتگومری است که عمدتاً به دلیل بازیگران با استعدادش کار می کند. داستان سرایی چیزی را در اینجا به جا میگذارد، و با این حال، کار الیزابت اولسن، ستاره، به طور فزایندهای مسحورکننده میشود، که به خوبی توسط چرخشهای محکم کل گروه، بهویژه جسی پلمونز و تام پلفری پشتیبانی میشود. بعد از تمام پادکستها، سریالهای جنایی واقعی، و حالا هر دو مینی سریال، هنوز مطمئن نیستم که واقعاً در آن رختشویی بیش از چهار دهه پیش چه اتفاقی افتاده است، اما این برای هالیوود برای ادامه حفاری مواد غیرقابل انکاری غنی است.


اولسن نقش مونتگومری را بازی می کند، یک شهروند عادی از ویلی، تگزاس. او یک متدیست متدین است که به نظر می رسد از کلیسای خود و همسرش پت (پاتریک فوجیت) که فردی خوب اما بی ادب است خوشحال است. او دوست دارد در «قایق عشق» کمی بخندد، و این تصور برایش ایجاد میشود که چنین لحظاتی اوج هیجان در روزگار او هستند، اما او از این طریق اهمیتی نمیدهد. یکی از عناصر جالب رویکرد کلی این است که چگونه خالق افسانهای زندگی روزمره را به تصویر میکشد که هنوز هم میتواند رضایت بخش باشد. زندگیهایی که در همه جا زندگی میکنند و ممکن است درجه هیجانی معمولی هالیوودی نداشته باشند، اما به نظر میرسد به آن اهمیتی نمیدهند. حتی رابطهای که در نهایت منجر به قتل میشود، جنبه کاربردی و جذابی در آن دارد – دو نفر که تصمیم میگیرند رابطه ای را به روشی شروع کنند که تصمیم میگیرند کلوچه را به یک اجتماع کلیسا بیاورند.
این دو نفر، کندی و آلن گور (پلمونز)، شوهر بتی (لیلی راب) هستند. بعد از چند معاشقه، کندی بلافاصله از آلن می پرسد که آیا می توانند با هم بخوابند. آنها چند جلسه در مورد آن دارند، مزایا و معایب را تجزیه و تحلیل می کنند و تصمیم می گیرند که آن را دنبال کنند. آلن چنان زندگی جنسی سرکوب شده ای داشته است، حتی با همسر و فرزندان، که کندی اولین کسی است که وقتی او را می بوسد، از زبانش استفاده می کند. همدلی قابل توجهی برای هر دو نفر وجود دارد که سعی میکنند با علایق ذاتاً انسانی از شیارهای حومهای خود بیرون بیایند. و با این حال “Love & Death” داستانی از وسواس نیست. به نظر واضح است که کلی و شرکت می خواهند از همان ابتدا از خواندن احتمالی قتل اجتناب کنند. نسخه اولسن از Candy از زمان خود با آلن لذت می برد و از زمانی که به نظر می رسد یک گروه پشتیبانی ازدواج گور را تعمیر کرده اند پشیمان می شود، اما به سادگی مثلث عشقی با یک شرکت کننده حسود تنظیم نشده است. این بسیار پیچیده تر از این است.
باز هم می دانیم که کندی بتی را با تبر کشت. کندی همیشه ادعای دفاع از خود را داشته است. بتی متوجه ماجرا شد و او را تهدید کرد. کندی برای نجات جان خود مجبور شد تبر را بیرون بکشد. اما آیا او مجبور شد 41 ضربه به بتی بزند؟ کلی در مینیسریال هفت قسمتی به جنایت میپردازد، که به او اجازه میدهد به چیزی که به عنوان یک خالق همیشه به آن اهمیت میداد، شیرجه بزند: سالن دادگاه. «Love & Death» داستان سرایی خود را از کلیساها و خانهها به محاکمه کندی مونتگومری تغییر میدهد، که اجازه میدهد تام پلفری به عنوان وکیلش، دان کرودر، کارهای بسیار خوبی را انجام دهد (کسی به او «قانون و نظم» بدهد). ستاره «Ozark» در انتقال مشکلات قانونی که سعی دارد در محاکمه جنجالی یک قاتل پذیرفته شده از آن اجتناب کند بسیار عالی است.
با این حال، آیا بهترین رویکرد برای داستان کندی مونتگومری و بتی گور این است که این همه نیروی داستان سرایی به وکیل متهم بدهد؟ (مطمئناً این یک رویکرد بسیار کلی است.) ما همچنین کار شخصیت ملانی لینسکی را در «Candy» از دست دادیم زیرا نسخه Rabe از بتی بسیار کم عمق طراحی شده است. شاید به دلیل انتخاب بازیگران همیشه عالی پلمون ها، تعادل بیشتر به سمت آلن تغییر می کند تا بتی. در حالی که این تغییر مسلماً قربانی واقعی را در اینجا کاهش می دهد، به نامزد اسکار برای «The Power of the Dog» اجازه می دهد تا به بینندگان یادآوری کند که با یک خط خواندن ساده یا زبان بدن افسرده چقدر می تواند انجام دهد. او اینجا عالی است.
همه هستند، اما “Love & Death” متعلق به الیزابت اولسن است. چهارمین اپیزود اصلی یک کلاس استاد از طرف او است که نشان میدهد چگونه کندی میتوانست روز بعد از چنین جنایت وحشیانهای را پشت سر بگذارد. اولسن با آشکار شدن «Love & Death» به طور فزایندهای جذاب میشود و ما را مجبور میکند تا بپرسیم که چقدر باید او را دوست داشته باشیم، ببخشیم یا درک کنیم. ما مطمئن نیستیم که هرگز این کار را خواهیم کرد. اما واضح است که ما همچنان شیفته او خواهیم بود.