من تست تورنسل پیچیده برای دوستان احتمالی ندارم. اگر مهربان، کنجکاو، بامزه هستید، وارد این کار هستید. خیلی ساده است. با این حال، یک استثنا وجود دارد. فیلم قرمز جدی را در ادامه بررسی کرده ایم.
اگر دالی پارتون را دوست ندارید، اگر اولین چیزی که در مورد او می گویید شکافی در مورد هیکلش یا جراحی پلاستیک است، اگر به نظر نمی رسد “آن را دریافت کنید”، پس … ما احتمالاً هرگز نزدیک نخواهیم بود. زندگی کوتاه تر از آن است که وقت خود را برای توضیح دادن به یک شکاک که دالی پارتون یک هنرمند بزرگ، یک نماد فرهنگی و – به طور کلی – یک گنجینه ملی است، تلف کنیم. در واقع، او یک گنج بین المللی است، همانطور که ” Seriously Red” به وضوح نشان می دهد. “Seriously Red” درباره یک طرفدار بزرگ دالی پارتون است که تقریباً به طور تصادفی، ناشی از ناامیدی و مشکل خفیف نوشیدن، به دنیای تقلید کنندگان مشهور سرگردان می شود. به نویسندگی کرو بویلان، که در نقش رد همنام بازی می کند، «Seriously Red» ظاهراً درباره این موضوع است، اما لحن و حال و هوای سبک فیلم فریبنده است. کاوش عمیق، بسیار عمیق است، به طوری که به راحتی می توان تصور کرد که فیلمی بسیار تاریک تر و پرحاشیه می تواند نتیجه آن باشد. همانطور که هست، « Seriously Red » یواشکی به سمت شما می آید. آن چیزی که در ظاهر به نظر می رسد نیست.
رد یک آشفتگی است. او در گاراژ پشت خانه مادرش زندگی می کند و هر روز برای صرف غذا به داخل خانه می رود. او هرگز رشته های پیش بند را قطع نکرده است. او یک سریال از دست دادن کار است. به نظر می رسد همیشه یک چیزی اشتباه پیش می رود. او “دمدمی” است، اما دمدمی مزاجی با لبه است. وقتی بیش از حد می نوشد، موز می خورد. در واقع، اینگونه است که او آخرین شغل خود را از دست می دهد. در یک مهمانی شرکتی، با لباسی شبیه دالی پارتون، با یک کلاه گیس بلوند و یک لباس سرهمی نارنجی تنگ، هدر رفت و در اطراف زمین رقص پرید و فاقهای همکاران مردش را گرفت. ظاهراً این در یک محیط شرکتی پرواز نمی کند و رد بسته بندی می شود. او سعی می کند با زمزمه جملاتی از دالی در یک مانترا، شادی کند، و سعی می کند ارزش خود، وقار و خوش بینی را تکان دهد. دالی چگونه این کار را انجام می دهد؟ آیا تا زمانی که آن را بسازید تقلبی است؟ یا اینکه فلسفه دالی یک معامله واقعی است؟ واقعاً دالی بودن چگونه خواهد بود؟ این فقط بخش شهرت و ثروت نیست که رد آن را جذاب میبیند. چشم انداز دالی جادوی واقعی است.
رد به خاطر خوش شانسی اش، برای یک استماع میکروفون باز برای تقلید کنندگان دالی در یک باشگاه همجنس گرایان محلی ثبت نام می کند. او توسط درگ ملکه دالیز احاطه شده است. او نمی داند دارد چه کار می کند و اعصابش بر او مسلط می شود. شکاف بین عشق او به دالی و توانایی او برای دالی بودن یا بهتر است بگوییم مانند دالی بودن بسیار زیاد است و او ورطه وسیعی را در مقابل جمعیت احساس می کند.

او فقط زمانی پاهای دریایی خود را پیدا می کند که شروع به شوخی با مخاطبان می کند و نقل قول های دالی را به هم می زند. او در نقش دالی زنده میشود و بویی از «چیز واقعی» میگیرد. می توانید مشاهده کنید که تغییر شکل می گیرد. دندان (سلست باربر)، زنی در میان جمعیت، که اتفاقاً یک مقلد مشهور کنی راجرز را نیز مدیریت میکند، همینطور است. «کنی» به دنبال «دالی» است تا با او به تور برود. شاید این زن عصبی با لبخندی درخشان این کار را انجام دهد! (در مورد سلست باربر، فید هذیانآور اینستاگرام او به من کمک کرد تا از قرنطینه سال 2020 عبور کنم.)
زندگی اجتماعی رد کوچک است. فرانسیس (توماس کمپبل)، بهترین دوست دوران کودکی او، هنوز هم بهترین دوست اوست. او هر روز برای شام می آید. آنها مثل خواهر و برادر دعوا می کنند. او در عشقش به دالی از او حمایت میکند و با پوشیدن کلاه گیس دالی به مسخره میگوید. یک شب، رد با جعل الویس (رز بیرن، خنده دار) ارتباط برقرار می کند. این موضوع بعداً در فیلم بازتاب پیدا میکند، بهویژه وقتی صحبت از تصمیم تکانشی رد برای کاشت ایمپلنت سینه میشود. وخامت روانی شخصیت تقلید الویس در طول فیلم، از سگهای سرشناس تا سرسبز در بار، تماشای اینکه رد در موفقیت از او پیشی میگیرد، یکی از شوخیهای موجود در فیلم است. اما به طور کلی، رد چیز زیادی برای او ندارد. و بنابراین بیرون کشیدن از زندگی کوچک پر هرج و مرج او به مدار تقلید افراد مشهور چیزهای هولناکی است.
ناگهان، یک شبه، او در یک کلوب در سنگاپور است که به عنوان دالی فریب خورده است و آهنگ «جزایر در جریان» را با «کنی» معروف (دانیل وبر) می خواند. جمعیت وحشی می شود. با کسب تجربه بیشتر، عملکرد او بهبود می یابد. کنی زندگی خود را به عنوان کنی راجرز 7/24 می گذراند. او رد را با نام واقعی اش صدا نمی کند. او باید همیشه کلاه گیس خود را بپوشد. جنسش باور نکردنیه اما شاید باور کردنی نباشد زیرا هر دو از خودشان بودن اجتناب می کنند. او می خواهد به طور کامل وارد فانتزی شود. بابی کاناواله به عنوان ویلسون، شبیهساز سابق نیل دایموند که کلوپی را که رد در آن اجرا میکند، اداره میکند، در کنار زمین شناور است. او به قرمز فرصت می دهد و همچنین در مواقع لزوم مشاوره می دهد. در یک لحظه، رد از ویلسون درخواست چیزی میکند و ویلسون جلوی او را میگیرد: “هی، دالی التماس نکن.”
«طرفدار» کسی بودن به وضوح می تواند به وسواس تبدیل شود، و رد آن را فراتر از بسیاری از افراد می برد. اما او با تظاهر به دالی پارتون چیزهایی را کشف می کند – شجاعت، شوخ طبعی، فلسفه – ذخایری که هرگز نمی دانست دارد. با این حال، تحول کامل نیست. هرگز نخواهد بود. قرمز یک زن عمیقا تنها و ناراضی است. لحظاتی وجود دارد که اجرای دالی او تقریباً شبیه به اپیزودهای تجزیه کننده است. خود حل می شود. شاید هیچ وقت برای شروع خیلی از خود نبود. شاید رد برای خودش معنایی از زندگی بیابد و راهش را پیدا کند. تا آن زمان، نقل قول های دالی باید انجام دهند.
اگر خود را در مواقع مشکل می بینید، از او بپرسید “دالی چه کار می کند؟” مکان خوبی برای شروع است.