«نهنگ» فیلمی نفرت انگیز است، اما بازی های بسیار خوبی هم دارد. بررسی فیلم نهنگ را در ادامه می خوانید.

این فیلم در زیر نقاب احساساتی بودن، به غم انگیز بودن شخصیت مرکزی خود نگاه می کند، اما همچنین تبادلات تیز بین شخصیت هایش را ارائه می دهد که با صداقت پررنگ صدا می کند.

این فیلمی است که احتمالاً اگر فقط برای داشتن یک بحث آگاهانه و متفکرانه در مورد آن، باید ببینید، اما همچنین فیلمی است که احتمالاً مایل به تماشای آن نباشید.

همچنین مطلب معرفی 84 تا از بهترین فیلم های سال 2022 دنیا را هم بخوانید.

این آن را با فیلم های دارن آرنوفسکی به طور کلی هماهنگ می کند، که اغلب می تواند یک نشستن چالش برانگیز باشد. کارگردان بدنام است که بازیگرانش (و مخاطبانش) را از بین می برد، خواه معتاد جنیفر کانولی در «مرثیه ای برای یک رویا»، ورزشکار سالخورده میکی رورک در «کشتی گیر»، بالرین وسواس ناتالی پورتمن در «قوی سیاه». “یا همسر محاصره شده جنیفر لارنس در “مادر!” (برای ثبت در این مقاله لازم به ذکر است که، ما به طور کلی از طرفداران کارهای آرونوفسکی هستیم.)

اما تفاوت آن فیلم ها با “نهنگ” در هدف آنهاست، خواه شکوه هنرشان باشد یا هیجان تحریک آنها. در آن فیلم ‌ها رنگ و بویی وجود دارد، غیر قابل پیش‌ بینی بودن، جسارتی غیرقابل انکار، و سبکی فاخر. آنها دارای تصاویری هستند که احتمالاً قبلاً یا پس از آن هرگز ندیده اید، اما بدون شک پس از آن با شما خواهند ماند.

«نهنگ» ممکن است در ابتدا احساس ملایمت‌ تری داشته باشد، اما به نظر می ‌رسد هدف اصلی آن چسباندن دوربین در مقابل برندان فریزر، پوشانده شدن در کت و شلوار تنگی است که وزن او را 600 پوند نشان می ‌دهد، و از ما می ‌خواهد که در وخامت او غرق شویم. در تئوری، قرار است با نتیجه گیری فیلم برای او ترحم کنیم یا حداقل برای وضعیت اسفناک جسمی و روانی او همدردی کنیم.

بیشتر بخوانید :  نقد و بررسی سریال شغال
بررسی فیلم نهنگ
بررسی فیلم نهنگ

اما در واقعیت، حال و هوای کلی برای این کوه از یک مرد جذابیتی بیمارگونه دارد. او اینجاست، در حالی که تلاش می ‌کند از روی کاناپه بلند شود، روی میز انتهایی می ‌کوبد. او آنجاست، در حالی که «نارسایی احتقانی قلب» را در گوگل جستجو می کند، میله های آب نبات را در دهانش جمع می کند.

ما می ‌توانیم بین لقمه‌ های پاپ کورن و نعنای جونیور، در حالی که فریزر را تماشا می ‌کنیم که مرغ سرخ‌ شده چرب را مستقیماً از سطل قورت می‌ دهد یا یک زیر کوفته غول‌ پیکر را با چنان هشیاری استنشاق می ‌کنیم که می ‌خواهد بین لقمه ‌های پاپ کورن و نعنای جونیور سکنجبین به فکر بپردازیم. به نظر می رسد پیامی که “نهنگ” ما را با آن به خانه می فرستد این است: خدا را شکر که این آدم ما نیستیم.

در کار بر اساس فیلمنامه ساموئل دی. هانتر، بر اساس بازی صحنه ای هانتر، به نظر می رسد آرنوفسکی به اندازه اشاره و خیره شدن به آنها علاقه ای به درک این انگیزه ها و اغماض ندارد. تصویر او از انزوای چارلی در آپارتمان محقرش در آیداهو شامل صحنه ‌ای از عملی شخصی که با چنان ذوقی است که تقریباً دچار حمله قلبی می ‌شود، لحظه ‌ای که از بخش ‌های مساوی ارزش و شرم را تکان می ‌دهد. اما پس از آن، در یک تغییر وحشتناک، لحن در نهایت با شهادت روزافزون چارلی تغییر می کند.

در افراط ‌های این رویکرد، احساس گرما و انسانیت بیشتری نسبت به آنچه در صفحه ارائه می ‌شود به نقش می ‌آورد. اول صدایش را می شنویم. چارلی یک استاد نویسندگی کالج است که به دانش‌آموزانش به صورت آنلاین از پشت مربع سیاه آموزش می ‌دهد. و این چنین صدای خوشایند و طنین انداز، پر از نجابت و طنز است. فریزر برای مدتی دور بوده است، اما تناقضات او همیشه او را به یک حضور جذاب در صفحه نمایش تبدیل کرده است – تضاد هیکل با شکوه و روحیه بازیگوش او. او با چشمانش در اینجا کار های زیادی انجام می دهد تا نگاهی اجمالی به روح شیرین اما شکنجه شده چارلی داشته باشیم، و ظرافتی که او می تواند منتقل کند تا حد زیادی باعث می شود که «نهنگ» قابل تحمل شود.

بیشتر بخوانید :  معرفی 16 سریال محبوب مارول و دیزنی پلاس که در آینده پخش خواهند شد.

اما او همچنین با فیلمنامه ‌ای همراه است که هر احساسی را به گونه ‌ای بیان می ‌کند که به قدری درهم و برهم است که ناله‌ آور است. در نا امید ترین و وحشتناک ترین لحظات چارلی، او با خواندن مقاله مورد علاقه یک دانش آموز در مورد موبی دیک، خود را آرام می کند، که – تا حدی – عنوان فیلم را می دهد و اهمیت روزافزونی پیدا می کند.

او نهنگ سفید گریزان رمان هرمان ملویل را در حالی که ایستاده است، بدون پیراهن، و چوب در سراسر اتاق نشیمن، پایین راهرو، و به سمت اتاق خواب با واکر توصیف می کند. در این لحظه، قرار است شما از آرایش استادانه و کار های پروتز نمایش داده شده شگفت زده شوید. شما به احتمال زیاد چشمان خود را روی نوشته می چرخانید.

او فکر می‌کند که اگر بتواند این نهنگ را بکشد، زندگی‌اش بهتر می‌شود، اما در واقعیت، هیچ کمکی به او نمی ‌کند. او می افزاید: «این کتاب باعث شد در مورد زندگی خودم فکر کنم.

چند بازدیدکننده، عمدتاً هونگ چاو به عنوان پرستار و دوست دیرینه ‌اش، لیز، تنهایی روز های او را قطع می‌ کنند. او عمیقاً دلسوز است، اما بی ‌معنی است، و جرقه ‌ای حیاتی برای این اقدامات غیرقابل ‌مطالعه ایجاد می ‌کند. متیو لیباتیک، فیلمبردار قدیمی آرونوفسکی، آپارتمان چارلی را به گونه ‌ای تاریک و تاریک روشن کرده است تا غم او را نشان دهد که ظالمانه است.

هنگامی که متوجه شدید که کل فیلم در این محدوده های تنگ اتفاق می افتد، لرزه ای از ترس ایجاد می کند. و انتخاب این داستان در جعبه‌ ای با نسبت تصویر 1.33 بیشتر حس کلاستروفوبیا را تشدید می ‌کند.

بیشتر بخوانید :  نقد و بررسی فیلم Alarum

اما سپس سدی سینک، ستاره «چیز های عجیب» در نقش الی، دختر سرکش و بیگانه چارلی از راه می رسد. مادرش قبل از اینکه چارلی به عنوان یک مرد همجنسگرا ظاهر شود با او ازدواج کرده بود. در حالی که اولین ملاقات آنها پس از چندین سال مملو از توضیح در مورد درد و ناهنجاری زمان جدایی آنها است، این دو در نهایت به یک رابطه جالب و خاردار می رسند.

سینک به نقش یک نوجوان عبوس اما باهوش، بی‌ واسطگی و دسترسی را می ‌آورد و حضور او، مانند چاو، «نهنگ» را به میزان قابل توجهی بهبود می‌ بخشد. بازیگران او نیز از نظر شباهت او به فریزر، به ویژه در چشمان رسا او کاملاً مشخص است.

با این حال، ورود یک بازدیدکننده دیگر – یک مبلغ جدی و مصرانه کلیسا با بازی تای سیمپکینز – به نظر یک تدبیر کامل است. اجازه دادن مکرر او به داخل آپارتمان، حتی در شرایطی که چارلی معتقد است در حال مرگ است و می ‌خواهد جبران کند، منطقی نیست. حتی به این جوان نازنین می گوید: علاقه ای به نجات ندارم. و با این حال، تبادلات بین سینک و سیمپکینز برخی از زندگی بسیار مورد نیاز و حقیقت عاطفی را ارائه می دهد. داستان فرعی درباره دوستی بعید آنها شبیه چیزی از یک فیلم کاملا متفاوت و بسیار جالب تر است.

در عوض، آرنوفسکی اصرار دارد که بین ظلم و ملودرام منحرف شود و فریزر در وسط آن گیر کرده است و کنجکاوی به نمایش گذاشته شده است.

1.2/5 - (37 امتیاز)
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *