یک بازیگر فوقالعاده تنها میتواند با مواد سطحی و مادلین در فیلم گل وحشی که به سن بلوغ میرسد، کارهای زیادی انجام دهد.
کایرنان شیپکا به طرز ماهرانهای در نقش بی، یک دانشآموز دبیرستانی که فرزند پدر و مادری ناتوان ذهنی، درک (داش میهوک) و شارون (بازیگر اوتیستیک سامانتا هاید) است، تغییرات اهنگهای گاه بیهدف فیلم را دنبال میکند. شیپکا در طول اوج، پستی و بلندیهای فراوان و پرشهای زمانی روایی فیلم قابل دسترس و دوستداشتنی است و ستاره کودک کهنهکار «مردان دیوانه» همیشه زمانبندی کمیک قابل اعتمادی دارد.
برای شروع، Bea (مخفف Bambi، شخصیت مورد علاقه مادرش) روی تخت بیمارستان در کما دراز کشیده است و فیلم را با لحنی های طعنه آمیز روایت می کند: “من همیشه احساس می کردم در این خانواده گرفتار شده ام، اما این یک سطح کاملاً دیگر است. او در حالی که اقوام دیوانه اطراف او را احاطه کرده اند، به شوخی می پردازد و از سرنوشت او نگران هستند. این می تواند سرگرم کننده باشد، به خصوص زمانی که او با شخصیت های دیگر به شیوه ای بریده شده و خشک تضاد می کند که یادآور صداگذاری ران هاوارد در “Arrested Development” است. Bea دچار نوعی تصادف شده است، و ساختار فلاش بک شخصیت او را پر می کند و در نهایت، معمای چگونگی رسیدن او به آنجا را حل می کند. اما اغلب اوقات، فیلمنامه کارگردان مت اسموکلر (در اولین فیلم بلندش) و جانا ساویج از Bea میخواهد تا همه چیز را در روایتش بیان کند، از جمله احساسات و غرایز که به وضوح میتوانیم از آنچه روی پرده اتفاق میافتد حدس بزنیم.
او ما را به ابتدا برمی گرداند و به ما نشان می دهد که چگونه پدر و مادرش با هم آشنا شدند، به سرعت عاشق شدند، ازدواج کردند و علی رغم نگرانی و عدم تایید والدین خودشان، او را به دنیا آوردند. مادر و پدر شارون (جین اسمارت و برد گرت) در مورد اینکه آیا او برای مراقبت از یک نوزاد مجهز است یا خیر، بحث می کنند. «گل وحشی» بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است، اما دیدگاهی ساده از شارون ارائه می دهد و او را تقریباً به طور کامل با عباراتی کودکانه به تصویر می کشد. او بیشتر یک ایده شاد است تا یک شخصیت کاملاً شکل گرفته، در حال چرخش است، به راحتی حواسش پرت می شود و از چیزهای کوچک زندگی لذت می برد. درک، در عین حال، پس از تحمل یک آسیب مغزی جدی در جوانی، یک گوفبال خوب است، و چیزی بیشتر از این برای او وجود ندارد. و جکی ویور، به عنوان مادر درک، آنقدر خودشیفته است که نمیتواند نگران آینده دیگران باشد. اولین باری که او را میبینیم، او در حال بلند کردن آن است و بیخبر در اتاق بیمارستان بی برای خندههای حیرتانگیز سیگار میکشد. اسمارت نت های لطف را در شخصیت مادربزرگ محصور شده و بی معنی خود می یابد. گرت به سختی می تواند کاری انجام دهد.


در فلاش بک های دوران کودکی بی، رایان کیرا آرمسترانگ با استعداد این نقش را بر عهده می گیرد و شخصیت با اراده و مستقل شخصیت را حتی در سن 10 سالگی آشکار می کند. همانطور که از درهم ریختگی آنها می بینیم، تنها فرزند باید در این مرحله از خود و والدینش مراقبت کند. خانه لاس وگاس صحنه ای که در آن او به مادرش با Oreos رشوه می دهد تا او را برای کار آماده کند، بسیار خاص و غم انگیز است که باید از زندگی واقعی آمده باشد. اما اقامت کوتاهی با عمه و عموی ثروتمندش (الکساندرا داداریو و رید اسکات) که با هلیکوپتر پسران دوقلوی بیش از حد محتاط و برنامهریزی شدهشان را به عهده میگیرند، به نظر میرسد ترجیح داده نمیشود، حتی اگر راحتتر باشد. (آرمسترانگ، ستاره جوان «Firestarter» سال گذشته و وسترن اخیر نیکلاس کیج «The Old Way»، همیشه معتبر، طبیعی و اغلب بهتر از موادی است که با آن کار میکند.)
شیپکا در دوران نوجوانی نقش بی را بر عهده می گیرد: فردی که خودش را درگیر می کند و برایش مهم نیست که دختران محبوب در مورد او چه فکری می کنند. چارلی پلامر در نقش اتان، پسر داغ و جدید مدرسه که فوراً به او علاقه پیدا می کند و اولین عشق او می شود، ظرافت هایی را به ارمغان می آورد. آنها چیزی را در یکدیگر تشخیص می دهند که متفاوت است – ضربه روحی هر دو را مجبور کرده خیلی سریع بزرگ شوند، و این بخش از “گل وحشی” که بر روی عاشقانه آنها تمرکز دارد قوی ترین آن است. مانند «CODA»، «بی» یک زن جوان باهوش با آیندهای روشن است که تمایلی به رفتن به دانشگاه ندارد زیرا آنقدر اصرار دارد که والدینش بدون او نمیتوانند کار کنند. این درگیری برخی از خطرات مشروع را فراهم می کند.
اما فیلم گل وحشی سعی میکند آنقدر از نظر زمانی و احساسی پوشش دهد که احساس عجله میکند و لحظههای بزرگ و اشکآوری که به دنبالش است، هرگز به شکوفایی نزدیک نمیشوند.
اکنون در سینماها پخش می شود و در 21 مارس در پلتفرم های دیجیتال در دسترس است.