جین (رزی مک ایون) در یک شب آرام در خانه موهایش را بلوند میکند. تنها سر و صدای موجود، صدای یک برنامه دوستیابی در تلویزیون اوست. چشمان او آبی است، اما به زودی متوجه میشویم که بسیاری از دنیای اطراف او نیز آبی است. فیلم Blue Jean را در ادامه بررسی کرده ایم.
حمام او آبی کمرنگ است و همچنین ژاکتش P.E.، یونیفرم مدرسه ای که او در آن تدریس میکند – که دیوارهای آبی نیز دارد. ماشین او سایه تیرهتری از آبی است و چراغ های باشگاه مورد علاقه اش بیشتر آبی است. این پالت به فیلم عنوان خود را میدهد، اما فراتر از فرضیه خلاقانه آن، «جین آبی» جورجیا اوکلی از زیبایی بصری ملودیک خود به عنوان بخشی از داستان استفاده میکند.
بیننده را در احساسات سرد و منزوی وجود سرکوب شده جین در اواخر دهه 1980 انگلستان غوطه ور میکند، زمانی که مارگارت تاچر در شرف امضای قانونی برای طرد جامعه همجنس باز ها و سایر بیماری های جنسی بود. همسایه ها و خانواده جین به او نگاه های خنده داری میدهند و او باید به طرز خفقان آمیزی کیستش را از همکارانش پنهان کند.
کارگردان اوکلی با اولین کار خود، از جزئیات باورنکردنی برای زنده کردن شخصیت هایی که نوشته و تلاش های مکرر برای رنگ بندی صحنه ها، لباس ها و نورپردازی اش استفاده میکند تا لحن احساسی و سایه های پاستل دهه ۸۰ را به دست آورد. سبک او یادآور فیلمساز بریتانیایی دیگر، جوآنا هوگ است که برای ساختن ترکیب بندی های فوق العاده برای قاباش نیز زحمت زیادی میکشد. به غیر از آبی، از خاکستری آبی تا آبی عمیق اشباع شده، رنگی که دومین ظاهر برجسته را ایجاد میکند صورتی است، که گویی بر انتظارات جنسی سفت و سخت جامعه، همکاران و بستگانش از جین تاکید دارد. همکار و خواهر با وقا او سایه های صورتی را به راحتی میپوشند، اما جین در دنیای آبی و رنگ های آبیش غافل است. این دو رنگ در تضاد هستند، اما فیلمبرداری ویکتور سگوین آنها را به طور بی عیب و نقصی در یک تصویر 16 میلیمتری گنجانده است. داستان جین ممکن است دلخراش باشد، اما کارهای فنی اوکلی و خدمه اش حیرت انگیز است.

اتاق تنفسی کوچکی که جین در خارج از خانه از آن لذت میبرد، فقط به فضاهای امن عجیب و غریب مانند بار همجنس باز ها که در آن با دوستانش در استخر عکاسی میکند و نوشیدنی مینوشد. حتی در آن زمان، جین هنوز راحت به نظر نمیرسد که از رد شدن مستقیم در محل کار به خودش تبدیل شود، گهگاه طوری به اطراف نگاه میکند که انگار میترسد گرفتار شود. او به خاطر هم خوابه اش، ویو (کری هیز)، و رفتار نفرت انگیز او احساس وحشت میکند. جین نگران است که اگر بفهمند او یک همجنس باز است، شغلش را در مدرسه از دست بدهد، و این احساس تنها زمانی تشدید میشود که یک دانش آموز بیمار جدید از راه میرسد و شروع به بازدید از کلاب شبانه مورد علاقه جین میکند. تلاش های جین برای عقب راندن دختر جوان به سمت سازگاری نتیجه معکوس میدهد و او را مجبور میکند که هویت خود را پنهان کند.
McEwen با هر نگاه سنجیده و ژست دقیقی که به دقت محافظت میشود، تضاد درونی پیچیده جین را زنده میکند. زبان بدن او به اندازه یک سیم تریپ تنش است که در هر ثانیه قطع میشود، که با انرژی ای که هیز به ویو میدهد، متفاوت است، یک پانک بدون خالکوبی و سر تراشیده که آماده است با چشمانی منتظر، نگاه های کثیف را با نگاهی عشوه گر بازگرداند. او کسی نیست که مرعوب شود، اما جین در حالت احتیاط دائمی زندگی میکند و مشکلاتی را برای روابط آنها ایجاد میکند.
«Blue Jean» ممکن است یک قطعه دوره باشد، اما زمانی که حقوق بیماران جنسی در بریتانیا و ایالات متحده کاهش مییابد، به موقع است، با لفاظی «کودکان را نجات دهید» یک بار دیگر علیه جامعه بیماران روانی سلاح به کار میرود. مبارزه اصلی جین برای بیرون آمدن یا ادامه مخفی شدن برای نجات شغلش مشکلی است که او در طول فیلم از آن رنج میبرد، دعوت ها برای رفتن به میخانه با همکاران را رد میکند و از خود در برابر ارتباط با سایر همجنس باز ها محافظت میکند. وقتی یک دانشجوی جدید قلدر به نام لویس (لوسی هالیدی) را عذاب میدهد یا وقتی ویو در محل کار با او تماس میگیرد، جین به سرعت عقب نشینی میکند. جین هنگام مربیگری لوئیس اصرار میگوید: «میدانم که به نظر ناعادلانه میآید، اما سعی میکنم به شما کمک کنم.» از طریق تجربیات مشترک آنها، دامنه فیلم گسترده تر میشود و دشواری زندگی به عنوان یک فرد دارای اختلالات روانی-جنسی نشان میدهد. در یک نقطه، ویو با عصبانیت با جین در مورد تلاش هایش برای بیرون راندن لوئیس از بار همجنس باز ها مواجه میشود، “آن دختر چگونه میتواند بفهمد که در این دنیا جایی دارد؟” به نظر میرسد که امروزه اکثریت افراد سوال مشابهی را میپرسند!
مراقبت اوکلی و بازی مک یوون، «Blue Jean» را به یکی از جالب توجه ترین فیلم های امسال تبدیل کرده است. مفهوم آن از طریق پالت و اجراهای زیبای غم انگیز آن منتقل میشود. علاوه بر طراحی تولید ثریا گیلانی و لباس های کرستی هالیدی، موسیقی متن فیلم مخاطب را در موسیقی آن دوره غرق میکند، با آهنگی که از آهنگ های موج نو مانند «Blue Monday» از نیو اودر و «Melodies of Love» از پینک ریتم گرفته تا ضرب آهنگ پانک “Maggie Maggie Maggie Out Out Out” از The Larks U.K. اما وقتی جین با خواهرش در مورد نگه داشتن عکس عروسی قدیمیش بحث میکند و پشت همجنسبازان بد دهن مانند او همجنسگرایان بد دهن را از دست میدهد، تمرکز به چهرهاش برمیگردد و با دقت خشم او را پنهان میکند و توهینهای روزانهاش را به تصویر میکشد. تحمل می کند تا برای جایگاهی در جامعه ای بجنگد که هنوز او را طرد می کند. او در درک واقعیت های جهان ناتوان است و نمیتواند طبیعت انسان را متوجه شود. او به دنبال تغییر جهان است گرچه هرگز موفق نخواهد شد.