سری فیلم های «Extraction» که توسط برادران روسو با الگوبرداری از مارول طراحی شده‌اند، نمونه‌ای از نسل رو به کاهش هستند: ماجراجویی با بودجه کلان و فوق خشن. چه شخصیت اصلی جان رمبو باشد، چه جیسون بورن یا جان ویک، او یک نوع است: قاتل پرکار که ترجیح می‌دهد دیگر نکشد اما مدام به آن فشار می‌آورد. او گذشته غم انگیزی دارد و از آن غمگین است. نقش او را مردی بازی می‌کند که در صحنه های خشونت آمیز آنقدر وحشی است که باور می‌کنید می‌تواند 100 ضربه به سر، صورت و نیم تنه، به علاوه یک گلوله، یک ضربه چاقو، و ضربه مغزی نارنجکی وارد کند و به راهش ادامه دهد. فیلم Extraction 2 را در ادامه معرفی کرده ایم.

رابرت برایان تیلور منتقد، این فیلم ها را بخشی از «قانون قهرمان اکشن غم انگیز» می‌نامد. کریس همسورث برجسته ترین عضو آن مجموعه است. او نقش تایلر راک را بازی می‌کند، مردی جوان که قهرمان فیلم است، اما همسورث باعث می‌شود او تقریباً شبیه یک فرد واقعی به نظر برسد. او یک بازیگر فوق العاده است، احتمالاً به خوبی شوارتزنگر و استالونه در دوران ابتدایی‌شان، اما با تأثیرگذاری بیشتر. او نقش یک بیمبو مکر، یک هکر رایانه ای افسانه ای، یک مزدور افسرده، یک تفنگدار قرن نوزدهمی، یک رهبر فرقه و ثور قدرتمند را بازی کرده است. او کمی از خودآگاه شان کانری جوان نیز بهره می‌برد. اما غم و اندوه مدفونی نیز در او وجود دارد و این چیزی است که فیلم های «Extraction» از آن بیرون می‌کشند.

تایلر قبلاً سرباز نیروهای ویژه ارتش استرالیا بود. او در حالی که پسرش با بیماری صعب العلاج دست و پنجه نرم می‌کرد و در زمان مرگ پسر حضور نداشت، برای یک سفر دیگر به افغانستان می‌رود. سپس خانواده اش از هم پاشید و مزدور شد. احساس گناه به خاطر شکست همسری و والدینی به همان اندازه که نیروی محرکه در مجموعه «Extraction» است. ماجراهای تایلر، داستان های رستگاری است که در برزخ های اکشن مملو از نسخه های سایه ای از قهرمان اتفاق می‌افتد: پدرانی معیوب که با فرزندان خود بدرفتاری می‌کنند، نادیده می‌گیرند، یا آنها را به عنوان امتداد منیت یا برند خود می‌بینند. دشمنان اصلی تایلر، والدین سیاه پوستی هستند که می‌توانند از احساسات مازوخیستی تایلر در مورد شکست بد خانواده اش حمایت کنند.

اولین “Extraction” تایلر را نشان داد که پسر ربوده شده یک قاچاقچی هندی را که در داکا، بنگلادش نگهداری می‌شد، نجات می‌دهد. این بچه یک بازیچه در مسابقه ای دلخراش بین قلدرهای ثروتمند با ارتش های خصوصی بود. تایلر با پذیرفتن این ماموریت، به نوعی کیسه بوکس کارمایی به خود پیشنهاد داد، و مجازات اشتباهات گذشته خود را در یک برزخ شهری (در رمان گرافیکی اصلی، صحنه پاراگوئه بود) در حالی که نقش شبه پدری برای این پسر داشت. در این یکی، مردی ناشناس (ادریس البا) در کابینی در جنگلی که تایلر در حال نقاهت از ماموریت قبلی است ظاهر می‌شود و پیامی از همسر سابقش ارائه می‌کند. همانطور که معلوم است او گرجی است. خواهرش و فرزندانش در زندانی در گرجستان توسط شوهرش داویت (تورنیکه بزیاوا) که فروشنده مواد مخدر است، نگهداری می‌شوند، کسی که این قدرت را داشت که همه آنها را با خود جلب کند. راک استخدام می‌شود تا خانواده را از زندان خارج کند و آنها را از داویت و برادرش زوراب (تورنیکه گوگریچیانی) که حتی بیشتر یک روانی است دور کند. مشکلاتی پیش می‌آید. تنها چیزی که باید بدانید این است که فیلم سه سکانس اکشن طولانی دارد که کمی توسعه شخصیت در آن نقش بسته است.

اولی یک سکانس اکشن 21 دقیقه‌ای بدون وقفه است که تایلر و خانواده را در یک فرار وحشیانه از زندان دنبال می‌کند و وارد قطاری می‌شود که با هلیکوپترهایی پر از اراذل مسلح در زره بدن در سراسر تاندرا تعقیب می‌شود. هر اراذل و اوباشی که در هوا کشته نمی‌شوند، به قطار می‌روند و با تایلر و دو متحدش، نیک (گلشیفته فراهانی) و یاز (آدام بسا)، با اسلحه، مشت، چاقو و هر چیز دیگری که در اطراف است می‌جنگند. کارگردان سام هارگریو، هماهنگ کننده سابق بدلکاری که اولین کارگردانی خود را در اولین «Extraction» انجام داد، نمایش فوق العاده ای که صورت گرفته بود را می‌گیرد و ادامه می‌دهد.

فیلم Extraction 2
فیلم Extraction 2

مانند برداشت طولانی در “Extraction” اصلی، یک حس بازی ویدیویی دارد. دوربین گرگ بالدی، فیلمبردار، معمولاً مانند یک بازی «تیرانداز» از نقطه نظر اول شخص یا بالای شانه استفاده می‌کند. نقطه دید به داخل و خارج از واگن های قطار در حال حرکت حرکت می‌کند، فاصله آن را تغییر می‌دهد تا از چهره های مضطرب مردم یا پانوراماهای پر از وسایل نقلیه در حال حرکت و افراد دریافت کند، و به طور کلی کارهایی انجام می‌دهد که برخلاف قوانین فیزیک و همچنین قوانین شرکت های بیمه تولیدی است. علی‌رغم فیلترهای خاکستری اروپای شرقی و خون ریزی و استخوان خرد کردن، می‌دانید که این سکانس «واقعی تر» از «Avengers» نیست که با تانوس می‌جنگند. برخی از مناظر ترکیبی و هلیکوپترها تست باورپذیری را نمی‌گذرانند، و چند حرکت شدید دوربین که ما را از بیرون به داخل و بالعکس می‌برد بسیار هوشمندانه هستند. اما همه اینها آنقدر پیچیده و ماهرانه است که هنوز هم از آن قدردانی کنید، همانطور که ممکن است شاید یک پیانیست بتواند به خوبی بنوازد اما توانایی اجرای یک کنسرت را نداشته باشد.

دو بخش دیگر فیلم به ترتیب بر اساس اولین فیلم «Die Hard» و یکی از فیلم های کلاسیک جان وو، جنگجویان با یکدیگر (احتمالاً «The Killer» که مانند این فیلم در نور شمع به اوج می‌رسد، الگوبرداری شده‌اند. کلیسایی از کبوترهایی که به اطراف بال می‌زنند). آنها با خیال پردازی تصور و اجرا شده‌اند، هرچند که گاهی اوقات برش خیلی گیج کننده و دوربین خیلی لرزان است (اغلب هارگریو نسخه اصلاح شده ای از سبک «shaky equals excitement» برادران روسو را انجام می‌دهد). اما آنها با مشکل غیرمعمولی مواجه می‌شوند که آنقدر خوب هستند که تقریباً هر حماسه اکشن دیگری را لنگر بیاورند و در عین حال احساس ناامیدی داشته باشند، زیرا باید دنباله‌ای از “فرار از زندان” تا راه آهن را دنبال کنند.

همچنین یک داستان فرعی در مورد یکی از بچه های خواهر شوهر سابقش به نام ساندرو (آندرو جاپاریدزه) وجود دارد که از بدو تولد برای تبدیل شدن به یک گانگستر درست مانند پدر و عمویش آموزش دیده است، و ظاهراً در شناخت میراث چند نسلی خانواده اش دچار مشکل شده است. خشونت و شستشوی مغزی و انتخاب مسیری دیگر، یا گرفتن سلاح علیه قهرمان تایلر. هرکسی که یک فیلم اکشن غمگین را دیده باشد، می‌داند که این بخش از داستان چگونه پیش می‌رود، آنها قرار نیست کریس همسورث را بنویسند، بنابراین شما بازی انتظار را انجام دهید.

همسورث و همه کسانی که نقش شخصیت ها را بازی می‌کنند، بازیگرانی متفکر هستند. آن‌ها این تکلیف را جدی می‌گیرند. آنها جنبه های روانی و احساس گناه فیلمنامه جو روسو را بررسی می‌کنند، آن را با یک نوع جدی «رمان گرافیکی» آغشته می‌کنند (یعنی داستان های تخیلی به طور جدی پخش می‌شوند)، و به طور خلاصه «Extraction 2» را فراتر از وضعیت بازی ویدیویی ارتقا می‌دهند. اما محتوای دراماتیک کافی، چه در نوشته ها و چه در مدت زمان محدود بازار، وجود ندارد که بتواند تایلر و حلقه نزدیکش را به طور رضایت بخشی نشان دهد. تمرکز این فیلم تنها بر این است که بیشتر و بیشتر به تماشاگران ضربه بزند. می‌خواهد همزمان یک رمان جان لو کاره و معادل سینمایی یک بازی شوتر باشد. اولین “Extraction” در صحنه هایی که تایلر با یک دوست قدیمی با بازی دیوید هاربر که حتی بدبین تر از تایلر بود و غیرقابل اعتماد بود، پیوند برقرار کرد، اما تقریباً آن را به پایان رساند. در صحنه ای که تایلر در حال گفتگو در مورد عمیق ترین پشیمانی هایش روبرو می‌شود، به جای اینکه وقتی سر کار است با آنها به عنوان استعاره مواجه شود، دوباره نزدیک می‌شود. اما در بیشتر موارد، فیلم شرط‌بندی های خود را برای جذب مخاطب انجام می‌دهد: بینندگانی که هر چیزی را که به شخصیت‌پردازی و فضا مرتبط است «پرکننده» می‌دانند.

با این حال، ممکن است از تلاش های این مجموعه برای جا انداختن ماجراهای تیراندازی در مجاورت پادگان های نظامی مشابه آنچه در واقعیت هست، و دادن موقعیت هایی به همه شخصیت های اصلی برای بازی کردن که یک پله بالاتر از فیلم های اکشن استاندارد هستند، قدردانی کنید. بیشتر فیلم های هالیوودی با جامعه هدف خردسال، بزرگسالان را هدف قرار می‌دهند، در حالی که فیلم های «Extraction» با بزرگسالان مانند بچه صحبت می‌کند. اگرچه رتبه “R” به آن داده شده است، اما مخاطب ایده آل آن ممکن است 12 ساله ها باشد. صحنه های بین والدین و فرزندان ناامید آنها احساسی را که در جوانی دارید را به تصویر می‌کشد و ناگهان متوجه می‌شوید بزرگسالانی که زمانی مورد احترام قرار می‌گرفتند، انسان هایی هستند که می‌توانند شما را شکست دهند.

3.7/5 - (7 امتیاز)
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *