نقد و بررسی فیلم One Ranger

128
0
فیلم One Ranger

فیلم One Ranger می‌توانست 40 سال پیش ساخته شود و این بخش بزرگی از جذابیت آن است.

در آن زمان، احتمالاً در اواخر دهه 1980، این اکشن هیجان انگیز درباره یک رنجر افسانه ای اهل تگزاس که با خلافکاران بین المللی و ماموران دولتی درگیر می‌شود، سینما ها را از جمعیت منفجر می‌کرد. می‌توانست چاک نوریس را بازی دهد. یا شاید نیک نولته ایفای نقش می‌کرد، که به نظر می‌رسد سایه های آینه ای توماس جین، سبیل های دریایی و صدای شنی شخصیت او را عمداً کانالیزه می‌کند. نولته در سال 1987 در نقش یک تکاور تگزاسی در «Extreme Prejudice» بازی کرد، فیلمی که سزاوار اعتبار بیشتری نسبت به بازسازی وسترن در اصطلاحات مدرن آمریکایی است که امروزه همچنان استفاده می‌شود، از داستان های تخیلی و بازی های ویدیویی گرفته تا نمایش های تلویزیونی و فیلم ها (به ویژه فیلم های “سیکاریو”). قهرمانان هنوز هم بدجنس های دارای زاویه فک هستند، اما آنها به جای سوار شدن بر اسب، سوار بر وسایل نقلیه 4WD می‌شوند و بیشتر سعی می‌کنند متجاوزان را از یک زمین غول پیکر دارای حصارکشی، در ایالات متحده دور نگه دارند. آنها سرسخت و مغرور هستند. آدم های بد آنقدر بیرحم هستند که نمی‌توان آنها را به راحتی توسط بوشل کشت و سریع ترین آنها در قرعه کشی هنوز یک مزیت دارد.

نویسنده و کارگردان، بدلکار سابق جسی وی جانسون، تماشاگران را به وسط صحنه می‌اندازد. دزدی از بانک در قسمتی از قلمرو تگزاس که توسط رنجر تگزاس الکس تایری (جین) نظارت می‌شود، توسط یکی از اعضای سابق IRA به نام دکلن مک براید (دین جگر) رهبری می‌شود. الکس در حال دستگیری یک دزد محلی (گریگوری ساراگوزا) است. باند مک براید در حال رانندگی در منطقه است که توسط چند نفر از معاونان اداره می‌شود. موضوع توسط رنجر الکس که عملیات را فرماندهی می‌کند و یک سری شلیک های معجزه آسا از راه دور انجام می‌دهد، حل می‌شود. تنها بازمانده، یک ایرلندی، به مکزیک فرار می‌کند.

فیلم One Ranger
فیلم One Ranger

اما به محض اینکه قهرمان ما فرصتی برای لذت بردن از زمان استراحت با خانمش پیدا نکرد، دولت بریتانیا تماس گرفت و از الکس خواست که به مکزیک سفر کند و دکلن مک براید را استرداد کند. پلیس مکزیک معمولاً اجازه چنین استردادی را نمی‌دهد، اما آنها مایلند قوانین را در این مورد تغییر دهند به شرطی که الکس زندانی را بگیرد، زیرا آنها به الکس احترام می‌گذارند. او خاص است، مثل بقیه نیست. (قبل از انجام ماموریت برای الکس، بریتانیایی ها او را با تمجید از “مهارت های تحقیقاتی نخبگان تگزاس رنجرز” تشویق می‌کنند).

همانطور که ممکن است تصور کنید، انتقال زندانی طبق برنامه پیش نمی‌رود و الکس باید مک براید را دوباره دستگیر کند زیرا او تنها فردی است که به اندازه کافی شجاع، به اندازه کافی خونسرد و به اندازه کافی خوب است تا این کار را انجام دهد. یک افسر بریتانیایی (جان مالکوویچ) که سرپرست گروه الکس در انگلیس است، می‌گوید: «کلاه خوبیه، بسیار ظریف است». الکس پاسخ می‌دهد: “برایت یکی می‌خرم.”

«One Ranger» به خاطر دانستن دقیقاً آنچه می‌خواهد باشد، سزاوار اعتبار است: یک فیلم آمریکایی درباره قهرمانی که به طور باورنکردنی فوق العاده است که شهرتش همیشه از خودش پیشی می‌گیرد، و به نوعی نشان دهنده روحیه اوست. حتی اگر او به این نکته اشاره می‌کند که به همه بفهماند که او فقط یک مرد است که به تنهایی این کار را انجام می‌دهد. من نمی‌توانم به یک صحنه فکر کنم (یک جاده بیابانی، یک انبار) که در آن یک سکانس اکشن و دارای زد و خورد رخ ندهد. هیچکس آشکارا نژادپرست یا بیگانه هراس نیست، اما ترتیبات مختلف قدرت حاکم بر همه کنش ها عمدتاً مورد توجه قرار نمی‌گیرند (به جز نظرات سرگردان درباره قدرت و پول که نتایج زندگی را تعیین می‌کنند). تقریباً هر شخصیت نوعی کلیشه نژادی، قومیتی یا ملی است که به اندازه سطح بازی های ویدیویی NPC مسطح شده است. یک اوکراینی که به الکس کمک می‌کند، یک کلاه خز بلند به سبک فندق شکن دارد و به او می‌گوید: «این عاقلانه نیست که از سخاوت قزاق ها امتناع کنیم.»

اگر شماره ی Ridiculosity را کمی بیشتر روی الکس می‌زدید، او به کاریکاتور قرمزی چرمی تبدیل می‌شد که نمی‌تواند یک روز را بدون کشتن کسی پشت سر بگذارد، اما او قهرمان است و شما باید دوست داشته باشید و با او یکی شوید. بنابراین او هرگز آنقدر دور نمی‌شود. رابطه بین الکس و مامور اطلاعاتی بریتانیایی (دومینیک تیپر) به این دلیل قابل توجه است که به هر دو طرف اجازه می‌دهد در سطح یکسان به یکدیگر احترام بگذارند. تقریباً در نیمه‌ی راه فیلم، وقتی الکس احساس می‌کند که از دست رفته و محاصره شده است، به ما اجازه می‌دهد کمی بیشتر در مورد شخصیتی که زیر آن پوست کابوی قرار دارد بدانیم. او بیشتر از آنچه به او می‌دهد به فیلم می‌دهد، اما بیننده همچنان از تلاش ها قدردانی می‌کند.

مانند سریال «Taken» لیام نیسون، و مانند احیای «The Equalizer» دنزل واشنگتن، این یک فیلم بسیار خوب است، به اندازه کافی خوب ساخته شده است. اگر شما تا انتها ادامه دهید و کامل آن را تماشا کنید، اصلا جای تعجب ندارد. با مشت و تفنگ بهتر از مردم است، اما می‌داند به چه اهدافی می‌خواهد بزند، و هدفش مطمئن است.

امتیاز این مطلب
سهیل دهقانی
نوشته شده توسط

سهیل دهقانی

علاقه مند به فناوری و تکنولوژی های روز دنیا کارشناس سئو و تولید محتوا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس