چقدر می خواهید توسط یک خون آشام انرژی کینه جو که صحبت می کند و در مورد اینکه قربانی واقعی آنهاست صحبت می کند، گرفتار شوید؟ تماشای «شب شکارها» بیشتر شبیه به این است، بازسازی تنها به نام ژان رولین، شاعر منحرف فرانسوی، ناله وحشتناک پیش از ایدز در برابر غفلت نهادینه شده/دولتی. این «شب شکار» جدید در واقع بازسازی «شب موش صحرایی» است، یک فیلم ترسناک اسپانیایی محصول 2015 درباره گروهی از کار که به طرز وحشتناکی خراب شده است.
همانطور که در آن فیلم کمی قبلی، “شب شکار” در یک پمپ بنزین کنار جاده ای اتفاق می افتد، جایی که یک تک تیرانداز به دام می اندازد، به او شلیک می کند، و بی وقفه به زنی بی خبر که با همسفر خود در حال رابطه نامشروع است، سخنرانی می کند. این نوع تحریک ناخوشایند گیج کننده به زودی جذابیت خود را از دست می دهد وقتی مشخص می شود که هر بازدید کننده دیگری از پمپ بنزین یک کبوتر سفالی برای تک تیرانداز است و هر فرصت جدیدی برای فرار از پمپ بنزین یک شروع اشتباه دیگر است.
«Night of the Hunted» بینندگان را در منطق مداری تعقیب دم غرق میکند و از ما میخواهد که با یک رمز خانم گرفتار و ناامید ارتباط برقرار کنیم که ممکن است چیزی را که میکارد درو کند یا نکند. یک پایان مبهم، که از «شب موش صحرایی» برداشته شده است، بینندگان را به تصمیم خود وا میدارد، اما درگیر شدن با آنها فراتر از تندی فیلمسازان، ارزش دارد.
چه کسی واقعاً میخواهد در مورد قربانی شدن هر دو طرف در چنین محیطی فقیر از نظر هدف فکر کند؟ ما چیز زیادی در مورد آلیس (کامیل رو) که به طور کلی مدبر بازمانده است، قبل از اینکه توسط یک مرد مسلح غرغرو (استازا استانیک) به دام بیفتد، نمی دانیم. آلیس پیامهای زیادی از دوست پسر دلواپس و نگرانش، اریک (الکساندار پوپوویچ) دریافت میکند، اما او همچنان پیامک میدهد که میخواهد کارها را با او نیز انجام دهد. این ممکن است تعجب برانگیز باشد زیرا آسیب پذیری شریک پوست روشن آلیس، هم در متون او و هم در یک مکالمه تلفنی کوتاه ویدیویی با همسفر رواق آلیس، جان (جرمی اسکپیو) در تضاد است.
بهنظر میرسد برای ما بسیار مهم است که بدانیم جان سیاهپوست است، زیرا اشعار تند و موسیقی رپ تست ساب ووفر که او در ماشینش پخش میکند به یادمان میآورد. جان در حال رانندگی آلیس به یک کلینیک باروری است، اما آنها هرگز نمیرسند. همچنین، سوراخی در مخزن بنزین جان وجود دارد که احتمالاً توسط تیرانداز ساخته شده است که چیزهایی درباره آلیس می داند. او خشمگین است اما با دوست پسر رقت انگیز و نادانش مهربان است اما به جان جان می زند. و سپس تیراندازی شروع می شود.
زمانی که جان از بین برود و آلیس در پشت پمپ بنزین شلیک شود، چیز دیگری شروع نمی شود. عکاسی دستی و/یا از نظر بصری بیش از حد اشباع شده به بینندگان این حس را القا میکند که ما به طرز ناراحت کنندهای به آلیس نزدیک شدهایم، در حالی که او تلاش میکند تا با هر چیزی که در دستش است، از جمله دستشویی، تلفن همراه، دستگاه واکی تاکی و غیره فرار کند. هیچ کس به آلیس کمک نمی کند، البته، بنابراین محاصره ادامه دارد.
برای جالب و/یا آزاردهنده نگه داشتن چیزها، بسته به سلیقه شما برای له کردن دکمه ادگلورد، تیرانداز مدام به آلیس طعنه می زند و شکایت می کند. با استفاده از یک دستگاه واکی تاکی که به دلایلی هرگز خاموش نمی شود، تک تیرانداز او را به دلیل ایجاد فرضیاتی در مورد او بر اساس اظهارات و اقدامات انسان دوستانه او قضاوت می کند.
اسیر کننده آلیس همچنین اشاره می کند که او به عنوان یک روزنامه نگار برای یک شرکت داروسازی کار می کند، که ظاهراً بدتر از یک قاتل واقعی است. او نمیتواند در مقابل پیشنهاد اینکه آلیس نیازی به خوابیدن در راه ارتقای شغلی این روزها ندارد مقاومت کند: تنها کاری که او باید انجام دهد این است که کسی را متهم کند یا گذشتههای کثیف او را مطرح کند، از جمله عکسهای قدیمی با چهره سیاه.
بدیهی است که تیرانداز قرار نیست حرف او را قبول کند، اما سازندگان فیلم از ما میخواهند که هر زمان که از آلیس میپرسد که آیا اشتباه میکند که او همه چیز را درباره او میداند، او را به اندازه کافی جدی بگیریم. چه کسی می تواند بگوید که او همه چیز را درست نمی کند؟ آیا او فقط ذهن شما را منفجر کرد، مردم؟
خب نه. گرایش خلفون به دلخوری و سپس تنبیه طرفداران ژانر، شبیه فیلمهای ترسناک جدید فرانسوی Extremity در اواسط دهه 1900 است، مانند «تنش بالا» که توسط الکساندر آجا، تهیهکننده «شب شکارچی» کارگردانی شد. تأثیر آجا در سراسر «شب شکار» نشان میدهد، بهویژه در این که چگونه، مانند بسیاری از فیلمهای فرانسوی پس از سینما دو لوک، ادعای همبستگی چشمگیر با زنان جوان را دارد و در عین حال آنها را مورد آزار و اذیت فراوان قرار میدهد. چه بدیع، یک فیلم ترسناک با ژانر که نشان میدهد چگونه مردان سفسطهباز به طور معمول زنان را گوشه میگیرند و از نارضایتیهای خود سلاح استفاده میکنند در حالی که ما را با سفسطههای بیپایان و آگاهانه توخالی به دام میاندازند.
فیلم شب شکار ممکن بود یک تمرین ثمربخش باشد اگر احساس نمیکرد که معضل آلیس فقط بهانهای برای صحبتهای به ظاهر تکاندهندهتر نبود. اینطور نیست، اما اگر مشتاق تماشای یک عذاب قاتل به طور نمادین مبهم باشید، باز هم ممکن است از خودتان لذت ببرید، یک آزمایش فکری دیگر به شکل زنی به شکل هق هق اما انعطاف پذیر.