جوی (مکس ایگنمن) یکی از میلیون ها کارگر خانگی در سراسر جهان است. برخی از کارفرمایان او را نادیده می گیرند، در حالی که دیگران به شدت هر حرکت او را مورد بررسی قرار می دهند. جوی در تلاش برای زنده ماندن یک روز دیگر است، و دور از چشم کارفرمایانش، برای رویاهای بزرگتری که نمی توانند برای او تصور کنند، پس انداز می کند: ثبات، امنیت، شغلی که امیدوار است آن را به دست آورد و خانه ای برای او و دخترش. فیلم گریس خشمگین را در ادامه بررسی کرده ایم.

گریس (Jaeden Paige Boadilla). در تلاشی ناامیدکننده برای تضمین این آینده، او پس‌انداز می‌کند تا هزاران پوند به یک تعمیرکار بپردازد تا اوراق در کشور بماند. در حالی که یک ضرب الاجل بالای سرش می‌گذرد، او در عمارتی که می‌تواند در آن زندگی کند و دخترش را از دید کارفرما پنهان کند، شغلی غیرعادی می‌گیرد. به نظر می رسد که گامی عالی به سوی آزادی ای است که او آنقدر میل می کند، اما جوی و گریس متوجه چیز عجیبی در مورد کارفرمایش می شوند – و خطری که به زودی گریبانگیر همه آنها خواهد شد.

پاریس زارسیلا نویسنده و کارگردان در اولین فیلم خود ثابت می کند که یک داستان نویس چیره دست است. او با دقت داستان پرتعلیق خود را با پیچ و تاب های ترسناک لایه به لایه می سازد، سختی های جوی را به ما نشان می دهد، مرحله سرکش گریس را ایجاد می کند، و ما را در مشکلات آنها غوطه ور می کند تا زمانی که چیزی شبیه مداخله الهی از راه برسد که تقریباً برای واقعی بودن خیلی خوب است (و اینطور است. ). این ترس‌ها شامل سکانس‌های کابوس، فرارهای پر تعلیق، و مبادلات بی‌حساسانه بین جوی و کارفرمایش کاترین (لین بست) می‌شود – – نوعی که باعث می‌شود فقط با شنیدن آنها به خود لرزید.

فیلم گریس خشمگین
فیلم گریس خشمگین

جوئل هانیول، فیلمبردار، این احساسات را با ساختن صحنه اصلی فیلم – یک عمارت قدیمی باشکوه با بسیاری از مبلمان پوشیده از ملحفه‌ها و به‌طور کلی تا زمان رسیدن جوی به هم ریخته – بیشتر شبیه به یک تله می‌کند. از طریق نورپردازی دقیق، طراحی لباس و تولید، زندگی جوی تا زمانی که وارد خانه می شود بی رنگ به نظر می رسد، اما حتی در آن زمان نیز او در خانه نیست. هوای خفه کننده و ناخواسته ای وجود دارد که در هر اتاق نفوذ می کند، و هر تعامل با کاترین احساس می کند که او در حال آزمایش جوی است. در مجموع، این تلاش‌ها بیننده را در حالت ناراحتی دائمی قرار می‌دهند و برای ضربه بعدی یا غافلگیری بد آماده می‌شوند. فیلم گریس خشمگین یک فیلم هیجان انگیز به تمام معناست.

بین جوی، گریس، کاترین و آقای گرت (دیوید هیمن)، عموی بزرگ کاترین که از او مراقبت می کند، یک بازی عالی از تغییر وفاداری وجود دارد که تعلیق فیلم را تشدید می کند. حتی زمانی که احساس می کنید پویایی بین بازیگران چهار نفره را درک می کنید، اطلاعات جدید یا تغییری وجود دارد که آنچه فکر می کنید در مورد این شخصیت ها می دانید را به چالش می کشد. ایگنمن و بوادیلا در نقش جوی و گریس، پیچیدگی زیادی را برای بازی‌های خود به ارمغان می‌آورند و سنگینی گذشته شخصیت‌هایشان را به دوش می‌کشند، بدون اینکه فرصتی برای صحبت از دردشان تا اواخر فیلم داشته باشند. این یک جفت باورنکردنی از دو مادر و دختر علیه جهان است، از جمله کارفرمایان نژادپرست که انسانیت خود را نمی بینند.

از آنجایی که خشونت یک حمله فیزیکی تمام عیار باشد یا کلیشه‌های بی‌فکری که فیلیپینی‌ها را کاهش می‌دهند، زارسیلا این نقطه‌ها را به هم متصل می‌کند تا نشان دهد چگونه غیرانسانی‌سازی منجر به بی‌رحمی در زندگی واقعی می‌شود. افرادی هستند که فکر می کنند می توانند بر جوی مسلط شوند، او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دهند، یا بدتر از آن، و آنها حق دارند این سوء استفاده را انجام دهند، زیرا آنها خیرخواهانه او را استخدام کرده اند، بنابراین آنها را از مجازات معاف می کنند. فیلم این وضعیت موجود را رد می‌کند، و جوی به‌خوبی خلاصه می‌کند: «ما وعده‌های غذایی شما را آماده می‌کنیم، داروهایتان را تجویز می‌کنیم، برای بچه‌هایتان آواز می‌خوانیم تا بخوابند، سگ‌هایتان را راه می‌اندازیم، از والدینتان مراقبت می‌کنیم، مواد غذایی شما را می‌چینیم. و هنگامی که در حال مرگ هستید، ما تا آخرین نفس شما را دلداری می دهیم. ما به کمک شما نیاز نداریم – شما به کمک ما نیاز دارید.

خوشبختانه، این داستان چیزی بیش از خشونت مداوم استعمارگر دارد. زارسیلا همچنین فضایی برای جشن گرفتن فرهنگ فیلیپینی و بقای آن از طریق داستان Joy and Grace ایجاد می کند. تاگالوگ در سرتاسر فیلم صحبت می شود و جوی و گریس آزادانه بین زبان ها جابه جا می شوند. در نقطه‌ای از فیلم، جوی را به دور از محدودیت‌های کارش می‌بینید که به گریس لبخند می‌زند، در حالی که موسیقی و رقص سنتی زندگی آنها را مانند هیچ چیز دیگری در فیلم روشن می‌کند. این بازآفرینی بصری انسانیتی است که کارفرمایان از آن‌ها دریغ کرده‌اند، جشنی است از فرهنگی که به آنها گفته شده بود پنهان کنند، و آغوش گرم جامعه‌ای در حال رشد است که توسط بسیاری از افراد نادیده گرفته شده است.

4/5 - (1 امتیاز)
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *