فقط تمدید فصل 3 می تواند این پایان را نجات دهد. بررسی فصل 2 سریال آلیس در سرزمین مرزی را در ادامه بخوانید.
در فصل 1 سریال بتل رویال ژاپنی نتفلیکس آلیس در مرز، دو عنصر برجسته بود: یکی این که کارگردان شینسوکه ساتو مطمئن شد که تعداد زیادی فریم و مسدود شدن باعث می شود سریال شبیه یک انیمیشن لایو اکشن به نظر برسد. مورد دوم این بود که بازیها جذاب بودند و بیننده را دعوت میکرد تا درباره نتیجهشان حدس بزند و از خود بپرسد که اگر در موقعیتی مشابه قهرمانها قرار بگیریم، چه خواهیم کرد.
مطلب معرفی 30 مورد از بهترین سریال های نتفلیکس برای استریم در ایالات متحده را هم بخوانید.
هر دو کیفیت متمایز میله بالایی را برای فصل 2 تعیین می کنند، و اگر این همان چیزی است که از قسمت های جدید انتظار دارید، خوشحال خواهید شد که بدانید این بار این نوار حتی بالاتر رفته است. خبر بد این است که آینده نامشخص سریال ممکن است باعث شود برخی از جنبههای داستان به هم بخورند.
فصل 2 سریال Alice in Borderland با توجه به ریشه های جوهر و کاغذی خود (نمایش بر اساس سری مانگای هارو آسو ساخته شده است)، ریسک بازی های مرگبار از Borderland را بالا می برد و تعدادی از باس ها (یا “شهروندان”) را معرفی می کند که فعالانه در آن شرکت می کنند.
در مسابقاتی که پیشنهاد می کنند. این بدان معناست که آریسو (کنتو یامازاکی)، اوساگی (تائو تسوچیا)، چیشیا (نیجیرو موراکامی) و سایر بازیکنان تنها در صورتی میتوانند به جلو حرکت کنند که بازیکنان با تجربهتری را که بیشتر از شخصیتهای اصلی درباره Borderland میدانند، شکست داده و بکشند.
همه اینها تا پایان فصل 1 مورد تمسخر قرار گرفت، اما خیلی خوب است که فصل 2 بلافاصله آن را دنبال می کند و ما به سرعت سلسله مراتب تازه رونمایی شده Borderland را درک می کنیم.
بزرگترین امتیاز فصل 2 Alice in Borderland ساختار آن است. اولین اپیزود نه تنها بلافاصله پس از پایان فصل 1 شروع می شود، بلکه فصل دوم را با گرما تا یازده شروع می کند، با اولین رئیس ظالم که هر چیزی را که آریسو و اوساگی فکر می کنند در مورد بازی ها می دانند به چالش می کشد. سپس، اپیزودها شخصیتها را به گروههای مختلف تقسیم میکنند، که داستان را مجبور میکند تا بین قوسها بپرد و باعث میشود هرگز احساس خستهکنندهای نداشته باشد.
در عین حال، داشتن هستههای مختلف به Alice in Borderland فضای زیادی برای کاوش در برخی از بازیهایی که کمتوجهتر و ذهنیتر هستند، میدهد – که تعادل کاملی با بازیهای آدرنالیندارتر است. همچنین فضا را برای شخصیت های جدید و هیجان انگیز باز می کند. حتی اگر برخی از آنها به اندازهای که سزاوار صفحه نمایش هستند نرسند، دیدار با آنها بسیار عالی است.
این انتخاب روایتهای جداگانه برای تبدیل شدن چیشیا به عنوان MVP فصل، اساسی است. اگر در فصل 1 مجبور بودیم هوش و هوش او را بیشتر به صورت اسمی در نظر بگیریم، اما اکنون او را در عنصر خود می بینیم. بازیهایی که او در آن شرکت میکند بسیار جالبترین و جذابترین بازیهای فصل هستند، و همچنین بازیهایی هستند که اطلاعات بسیار مورد نیاز (در ادامه در مورد آن بیشتر) در مورد اینکه چه کسی پشت بازیهای مرگبار است را به شما میدهد.
همانطور که Chishiya بر هر بازی غلبه میکند، نمیتوانید مهارتهای سریعاندیشی او را تحسین نکنید و احساس نزدیکتری به او کنید، تا جایی که بپرسید چگونه او در یکی از بهترین cliffhangers فصل 2 زنده میماند.
فصل 2 همچنین فراموش نمیکند که تاکید کند واقعیتی که همه این افراد در آن زندگی میکنند چقدر وحشتناک است، و به همان اندازه که شما از تماشای بازیها لذت میبرید، سریال هرگز آنها را عاشقانه نمیکند، با ماهیت بیرحمانهشان که مکرراً در چندین صفحه نمایش داده میشود ( و روش های گرافیکی). در عین حال، لحظاتی وجود دارد که در آن سریال ریسک های بالایی را که در ابتدا برای خود ساخته بود فراموش می کند. اولین بازی فوراً به عنوان مرگبارترین بازی شناخته می شود، اما نحوه اجرای آن بینندگان را بی حس می کند. از آن زمان به بعد، برای ادامه ترس از سرنوشت شخصیت ها، نیاز به تعلیق زیادی از ناباوری است.
و این ما را به بزرگترین مشکل Alice in Borderland می رساند. این سریال با آگاهی کامل از این که در مقطعی باید شروع به پاسخگویی کند، ابتدا با افشای حقیقت(؟) در مورد “شهروندان” پلیس را آشکار می کند و سپس به نظر می رسد تمایلی به شروع به کندوکاو در رازهای خود ندارد. فیلمنامههای شینسوکه و یاسوکو کیرامیتسو افشاگریهای خود را به تعویق میاندازند، و به نظر میرسد که آنها از این که برخی از شخصیتهای کلیدی اطلاعات مهمی را آموختهاند خوشحال به نظر نمیرسند – اما هرگز نمینشینند و آنچه را که میدانند برای یکدیگر فاش نمیکنند، که بدیهی است در آن دنیا بسیار مهم است.
قبل از اپیزود پایانی، نزدیکترین چیزی که ما به درک آنچه واقعاً در Borderland در حال رخ دادن است میرسیم، زمانی است که برخی از شخصیتها با فیلمهای افشاگرانه مواجه میشوند، اما اینکه آن را پلیسی نامیدن حتی شروع به توصیف پایان آن صحنه خاص نمیکند.
زمانی که به قسمت پایانی می رسید، تمایل دارید فکر کنید که یک زمان 80 دقیقه ای به عنوان یک محل جمع آوری اطلاعات بزرگ ترجمه می شود، اما به سختی این اتفاق می افتد. برخی از پاسخها در واقع داده میشوند، اما وقتی اپیزود به پایان میرسد، این حس به وجود میآید که آلیس در سرزمین مرزی از کندوکاو در هستهی خود اجتناب کرده است. شاید به دلیل ترس از لغو شدن سریال بدون پایان مناسب، Shinsuke امن ترین مسیر ممکن را برای توضیح سؤالات اصلی خود طی می کند.
خبر خوب این است که آخرین بازی در آخرین صحنه می تواند در فصل 3 بالقوه کار شود. اگر اینطور شود، قطعاً میتوانیم خیلی جلوتر برویم و قسمت آخر به راحتی قابل بخشش است، اما اگر معلوم شود که این پایان واقعی است، واقعاً ناامیدکننده است.
فصل 2 Alice in Borderland با ریسک های بالاتر و بازی ها و شخصیت های بسیار جذاب تر، یک سواری هیجان انگیز است که هرگز خسته کننده نیست. بازیها شما را به فکر وادار میکنند و همیشه شما را در جایگاه بازیکنان قرار میدهند، که در نهایت شما را تا انتها درگیر میکند.
قسمتهای جدید همچنین ترسی از کندوکاو در گذشته برخی از شخصیتهای کلیدی ندارند، که باعث میشود دنبال کردن آنها جالبتر شود، و همچنین به ما کمک میکند تا در مورد سفر آنها در Borderland و اینکه چرا آنها میتوانند آنجا باشند، حدس بزنیم. با این حال، این سری از عرضه بازیهای مرگبار خود بهره میبرد و عمدتاً فراموش میکند که در مضامین خود غوطهور شود (اگرچه نقد سرمایهداری وحشی هنوز در اکثر قسمتها وجود دارد و این یک تفسیر معتبر است)، و تصمیم میگیرد فقط به این موضوع بپردازد. آنها در قسمت آخری که کار چندانی روی اسطورهشناسی سریال انجام نمیدهد.