فیلم Argylle فیلم اکشن ساخته کارگردان متیو وان، با نوعی شوخی آغاز میشود. مامور Argylle (هنری کویل) به یک باشگاه یونانی نفوذ می ند و در آنجا با یک لاگرانژ بلوند (دوآ لیپا) روبرو میشود که در لباس طلایی درخشان تزئین شده است. آنها قبل فرار از باران گلوله های شلیک شده توسط گروهی از تبهکاران، درگیر یک رقص شرم آور میشوند. او با کمک تیمش (آریانا دبوز) و یک دستیار (جان سینا) – فرار میکند و لاگرانج را در خیابان های باریک در یک قطعه مشابه جیمز باند تعقیب میکند. هنگامی که در نهایت به او می سد، آرگیل و لاگرانج گفتگوهای پیش پا افتاده ای را با هم رد و بدل میکنند. لاگرانژ میگوید: “من و شما چندان متفاوت نیستیم. آرگیل پاسخ میدهد: “شما یک تروریست هستید.” او میگوید: “به نظر میرسد که ما به همان استاد خدمت میکنیم.” نمیتوانید جلوی خنده را بگیرید. این شخصیت ها مانند برش های مقوایی از یک رمان جاسوسی هستند، به خصوص مدل موهای درخشان کویل، به این دلیل است که به نوعی چنین هستند. آنها ساخته نویسنده الی کانوی (برایس دالاس هاوارد) هستند که در حال حاضر مشغول نوشتن پنجمین رمان از مجموعه های پرفروش Argylle است.
فیلمنامه جیسون فوکس سرعت ثابتی را حفظ میکند: الی که با گربه اش آلفی رنج میبرد، برای دیدن مادرش (کاترین اوهارا) سوار قطار میشود. در کشتی، او با آیدان (سم راکول) ملاقات میکند. غریبه ژولیده، آرگیل جسور نیست. او یک جاسوس است، کسی که به راحتی میتواند در پس زمینه پنهان شود. نماهای POV از چشمان الی منجر به یک نمایش زیبا میشود، در بین پلک ها چهره راکول به صورت کویل تبدیل میشود و واقعیت را با داستان تخیلی ترکیب میکند.
آیدان اینجاست تا جاسوس عصبی را بیرون بکشد. قاتلان فرستاده شده توسط ریتر (برایان کرانستون)، معتقدند که او محل اختفای فلش مموری حاوی مطالب طبقه بندی شده را میداند. چرا او هدف آنهاست؟ بدون اینکه الی بداند، جزئیات رمان های او با چندین مأموریت واقعی مطابقت دارد که باعث میشود فکر کند واقعا خبری است. برای مدتی، الی و آیدان برای بازیابی درایو کار میکنند. این فیلم آزاد است زیرا با شوخی هایی مانند National Treasure، Lost city و The Long Kiss Goodnight، و فرنچایز Bourne و مجموعه Kingsman خود وان همراه است.
اما Argylle به جای تبدیل شدن به یک فیلم جاسوسی نمونه، خط ضربات را فراموش میکند. سعی دارد مکانیک فیلم های بهتر را مهندسی مجدد کند. ستارگان بزرگی مانند ساموئل ال جکسون، ریچارد ای گرانت، و دبوز قربانیان فیلمنامه ای هستند که نقش های ضعیفی را به آنها میدهد. نورپردازی مسطح جای خود را به اکشن و ویرایش های ناهموار میدهد. این اکشن ها به طور مصنوعی با سه آهنگ غم انگیز مانند Then And Now بیتلز تقویت میشود.

با این حال، فیلم Argylle بدون لحظات خوش نیست. O’Hara بهترین بازی خود مشابه نقش مارلن دیتریش در Witness for the Prosecution را انجام میدهد. کرانستون همچنین بخش های سرگرم کننده ای را به یک شخصیت تک نت اضافه میکند. صحنه های مربوط به گربه آلفی اگر VFX اطراف گربه در اطراف لبه ها ناهموار نبود، دوست داشتنی تر میشد. با این حال، در فیلمی که توسط الی برای پایانی بد نوشته شده است، وان تلاش میکند تا بداند کجا و چگونه پایان مییابد.
چندین نکته ظریف هم دارد که در این بررسی فاش نخواهیم کرد. اما کافی است بگوییم، هرچه وان بیشتر تلاش میکند توضیح دهد، لذت کمتری میگیرد (تغییر ناسازگار بین عکاسی رنگی به سیاه و سفید کمکی نمیکند). راکول احمق در حال ایفای نقش جالب ترین شخصیت خود در سال های اخیر است تا اینکه فیلم از او میخواهد که به یک بازیگر رمانتیک تبدیل شود. به نوعی، با متبلور شدن داستان پشت الی، عملکرد هاوارد نیز قدرت خود را از دست میدهد. این زوج دور جریان روایت میچرخند و هرگز نمیتوانند مسیری را انتخاب کنند که جدیت تازه کشف شده Argylle را با بیهودگی ذاتیش متعادل کند. همه اینها در یک مجموعه بزرگ به اوج میرسد، که به معنای عجیب و غریب و اپرا است. اما در واقعیت، ممکن است ترسناک ترین صحنه اکشن ساخته شده برای فیلم باشد. وان نمیداند که اجسام چگونه در فضا حرکت میکنند، در عوض میل معمول خود را برای رقص های رزمی ادامه میدهد.
فیلم Argylle پتانسیل این را داشت که یک اثر ماندگار شود. متأسفانه قبل از اینکه بتواند خصوصیات خود را ارائه دهد، به یک کمدی خسته کننده تبدیل. اما وان در تلاش برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک گاگ – تلاش برای پیوند این فیلم با فرانچایز Kingsman – فیلم خود را با ناشناس بودن آغشته می کند و آن را صرفاً فراموش شدنی می کند.