در سال 1970، «کابوی نیمه شب» با بازی جان وویت و داستین هافمن، برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد. مستند «ارواح ناامید، شهر تاریک و افسانه کابوی نیمهشب» تلاش میکند تا به بررسی ریشههای فیلم بپردازد و توضیح دهد که چگونه و چرا این فیلم در جهان محبوب شد. در بسته بندی مستندی به نام «ارواح ناامید، شهر تاریک و افسانه کابوی نیمه شب» به نویسندگی و کارگردانی نانسی بوریسکی ساخته شده است. فیلم Desperate Souls: Dark City and the Legend of Midnight Cowboy را در ادامه بررسی کرده ایم.
جان وویت، باب بالابان، برایان دی پالما، چارلز کیسر، لوسی سانته، برندا واکارو، صدای جان شلزینگر و بسیاری دیگر که یا در «کابوی نیمهشب» حضور داشتند، در تولید این مستند نقش داشتند و یا از تحسینکنندگان این فیلم بودند.
در ادامه نقد و بررسی فیلم ناامید آفریقایی | The African Desperate را هم بخوانید.
مستند با نمای نزدیک از جان وویت آغاز میشود. “ارواح ناامید” تنها به سادگی به خلق “کاوبوی” می پردازد. در عوض، این فیلم بیشتر وقت خود را صرف بررسی دوره ای می کند که طی آن ساخته شده است. “کابوی نیمه شب” در پیوند یک جنگ، جنبش حقوق مدنی و آغاز اولیه جنبش حقوق همجنسگرایان زندگی می کرد.
اولین بررسی در فیلم این است که جنگ ویتنام چگونه آن را به تصویر کشیده است. از جنگ به عنوان عامل اصلی تبدیل جهان از سرزمین شاد موزیکال های سینمایی به فیلم های مبتنی بر واقعیت تلخ مانند «کابوی نیمه شب» یاد می شود. شلزینگر از اروپا شروع شد و در معرض کار خلاقان دیگری مانند جان ریچاردسون قرار گرفت که از واقعیت خاصی در ساخت فیلم های خود استفاده کردند، سبکی که شلزینگر به کار گرفت.
وقتی فیلم به طور ناگهانی چرخش را به صحبت در مورد همجنس گرایی جان و تأثیر جهان بر او تغییر می دهد، ما شروع به درک انگیزه هایی می کنیم که او و نویسنده والدو سالت در ایجاد رابطه بین ستاره های فیلم داشتند. شلزینگر، همجنسگرا و کمونیسمی که تقریباً توسط هالیوود ممنوع کار شد، از اعتمادی که با «کابوی نیمهشب» دریافت کرد، بعداً «یکشنبه خونین یکشنبه» را منتشر کرد. سپس مستند به بحث در مورد جنبش حقوق مدنی می پردازد که با مرگ JFK شروع می شود.
کارگردانی فیلم بدون تمرکز نیست، اما در ارائهاش از موضوعی به موضوع دیگر می رود. یکی از مصاحبه شوندگان، لوسی سانته، حتی به طور شنیدنی تعجب می کند که چگونه در حال نقل یک داستان، به یک رشته فکری خاص رسیده است. در واقع تنها در پایان فیلم است که «ارواح ناامید» فاش میکند که «کابوی نیمهشب» برنده سه جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی شده است. در عوض، مستند زمان زیادی را صرف تماشای جهان پیرامون درام شلزینگر می کند.
مسلما شلزینگر، سالت و جیمز لئو هرلیهی (نویسنده کتاب منبع) روح های ناامید هستند و نیویورک شهر تاریک است و هر دو در اینجا به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته اند. با این حال، زمانی که شما از کلمه “افسانه کابوی نیمه شب” در عنوان یک فیلم استفاده می کنید، منطقی به نظر می رسد که زمان بیشتری برای خود فیلم صرف شود.