فیلم Ghostbusters: Frozen Empire ، سعی میکند شخصیت ها، داستان ها و تصاویر نمادین زیادی را در زمان دو ساعته اش بگنجاند.
کارگردان گیل کنان نسبت به فیلم قبلی خود یعنی Ghostbusters: Afterlife عملکرد بهتری در ایجاد تعادل بین قدیم و جدید به رخ میکشد.
کنان (“Monster House,” “A Boy Called Christmas”) مسئولیت کارگردانی را از جیسون رایتمن، پسر ایوان ریتمن، کارگردان فیلم اصلی Ghostbusters در سال ۱۹۸۴ بر عهده میگیرد. خود این فیلم به او تقدیم شده است. کنان و رایتمن بار دیگر فیلمنامه را با هم نوشتند. به لطف حضور پل راد و پاتون اسوالت جو شادی داریم. اما این سری جدید از فیلم های Ghostbusters همچنان از حال و هوای بی معنای سرچشمه های سریال دور میشود، در عوض بخش احساسی سنگین تری را ارائه میکند و احترامی نابجا برای داستان های فرانچایز دارد.
ستاره های باقی مانده مگاهیت 1984 به این امید بازگشتند که به ما یادآوری کنند که در کودکی چرا آن فیلم را دوست داشتیم. بیل موری در نقش ونکمن وارد میشود و چند شوخی زشت انجام میدهد. دن آیکروید اصطلاحات علمی سریع به عنوان Stantz را به زبان میآورد. ارنی هادسون صدای عقل است که آزمایشگاه تحقیقات ماوراء الطبیعه با فناوری پیشرفته خود را تأسیس کرده است. و دیدن بازگشت آنی پاتس در نقش جانین لذت بخش است. آن چهره های دوست داشتنی 40 سال پیش باید صفحه نمایش را با نوادگان اسپنگلر به اشتراک بگذارند: کالی کری، دختر دانش آموزش، فیبی (مکنا گریس) و پسر دائماً آزرده تش، تروور (فین بار ولفهارد، کسی که هر کاری را انجام میدهد). خوشبختانه، Frozen Empire از بیرون آوردن هولوگرام هارولد رامیس خودداری میکند.

راد، که قبلاً او را به عنوان معلم علوم اوکلاهاما، گری گروبرسون میدیدیم، اکنون به عنوان همکار Ghostbuster/ناپدری به خانواده اشپنگلر در شهر نیویورک پیوسته است. آنها آتشخانه تاریخی را تصرف کردهاند و اکنون در Ecto-1 قدیمی زوم میکنند و با تجهیزات جدید و پیشرفته ای که فیبی ساخته است، موجودات طیفی را تعقیب میکنند. صحنه تعقیب و گریز افتتاحیه مسلماً بسیار سرگرم کننده است و هیجان های واقعی و همچنین شوخی های به اندازه ارائه میدهد. اما بقیه فیلم هرگز با آن سطح انرژی یا لذت مطابقت ندارد.
Ghostbusters: Frozen Empire در اسطوره شناسی یک هیولای باستانی و شیطانی گرفتار میشود که به طور تصادفی از گوی فلزی که در آن زندانی شده بود آزاد میشود. (جلوه های بصری در به تصویر کشیدن او قابل توجه است و او را به چهره ای ترسناک تبدیل میکند.) تهدید یک عصر یخبندان دائمی که در آن چندین دهه ارواح دستگیر شده آزاد میشوند و برای منهتن (و بخش هایی از کوئینز) ویرانی میآورند. اما منطق این که چگونه این همه تخریب ممکن است اتفاق بیفتد، و اینکه شخصیت کومیل نانجیانی احتمالاً چه کاری میتواند انجام دهد تا جلوی آن را بگیرد، همانطور باقی میماند.
فرصتی را برای استقبال از اسوالت به عنوان کارشناس زبان باستانی در کتابخانه عمومی نیویورک فراهم میکند. او هوای تازه ای را در این فضای غالباً جدی دارد، به حدی که آرزو میکنید کاش یک فیلم کامل Ghostbusters بسازند. در همین حال، کالی – یکی از بااستعدادترین و همه کاره ترین بازیگران زن که امروز کار میکند – بار دیگر به طور غم انگیزی مورد استفاده قرار نمیگیرد، زیرا مادر تلاش میکند همه چیز را کنار هم نگه دارد.
در ادامه، بیشتر فیلم حول فیبی میچرخد، که از کشتن ارواح منع شده است، زیرا او تنها ۱۵ سال دارد، علیرغم اینکه درخشان ترین و باهوش ترین آنهاست. او که تنها و بی حوصله است، به پارک میدان واشنگتن سرگردان میشود تا شطرنج بازی کند. در آنجا، او دوستی غیرمنتظره ای با روح نوجوانی به نام ملودی (امیلی آلین لیند) برقرار میکند، که در آتشسوزی جان خود را از دست داد، اما در برزخ گیر کرده است که مانع از پیوستن او به بقیه اعضای خانواده اش میشود. اگر از جناس بگذرید، این دو هیجان مشترکی دارند، و احتمالاً بیشتر هم میرود. یک معاشقه آشکار بین این شخصیت ها وجود دارد. اما فیلم جرأت آن را ندارد که اجازه دهد یک عشق واقعی بین آنها شکوفا شود.
به نظر میرسد Frozen Empire بیشتر به بازی های مردان مارشمالو مینیاتوری Stay-Puft، که این بار حتی بیشتر از همیشه شبیه مینیون ها هستند، و جشن گرفتن علاقمند است. یک بار دیگر، این فیلمی است که مکرراً تصدیق میکند که آهنگ تم ری پارکر جونیور 40 سال پیش یک پرطرفدار رادیویی و MTV بود، حتی تا جایی پیش رفت که بخشی از موزیک ویدیوی اصلی را نیز در بر داشت. اما بهتر است همه ما در این مرحله آهنگ متفاوتی بخوانیم.